یورون گریجوی
يورون گريجوی برادر جوانتر بيلون(Balon) است و با نام "چشم کلاغی"(Crow's Eye) شناخته می شود. او ناخدای کشتی سکوت(Silence) می باشد، کشتی که تمام خدمه آن لال هستند، چرا که يورون زبان آن ها را بريده است.
یورون گریجوی | |
---|---|
اطلاعات شخصی | |
نام کامل | یورون گریجوی، سومین از نام او از زمان پادشاه خاکستری |
القاب | یورون چشم کلاغی |
سایر عناوین | کاپیتان سکوت |
تولد | در پایک. |
فرهنگ | آهن زاده |
خانواده | |
خاندان سلطنتی | خاندان گریجوی |
پدر | لرد کوئلون گریجوی |
ارجاعات | |
کتابها | نزاع شاهان(اشاره شد) یورش شمشیر ها(اشاره شد) |
نشان شخصی او، يک چشم قرمز با مردمک سياه در زير يک تاج آهنی است که توسط دو کلاغ حمايت می شود.[۱]
ظاهر و شخصيت
- این مجموعه از تصاویر یورون گریجوی را نیز ببینید
يورون مردی رنگ پريده و بسيار خوشقيافه به همراه مو و ريش مشکی است. او چشم بندی روی چشم چپ خود قرار می دهد، که به همين خاطر چشم کلاغی لقب گرفته است. با استناد به برادر زاده اش، تيان(Theon)، چشم بند، يک "چشم سياه که با بدجنسی می درخشد" را پنهان می کند.[۲] چشم راست او همانند آسمان تابستانی آبی است و با عنوان چشم "لبخند زن" او ناميده می شود. همچنين لب های وی آبی کمرنگ است، به دليل تمايل بسيارش به نوشيدن سایه عصرگاهی.
او به طرز وحشتناکی، غير قابل پيشبينی است و به خاطر تمايلش به بازی ذهنی بدجنسانه و ايجاد جنگ روانی با هر کسی که دور و برش هست، مشهور می باشد. او به همين دليل مورد تنفر تمامی برادرانش است. یورون جنگجویی ماهر و مردی مکار، زیرک، حیله گر و بی رحم می باشد
گذشته
در ابتدای شورش گریجوی(Greyjoy Rebellion)، يورون نقشه اي ريخت تا به لنیسپورت(Lannisport) برود و تمام ناوگان لنیستر(Lannister) ها را در لنگر گاه بسوزاند. ناوگان آهنین(Iron Fleet)، که توسط برادر يورون، ویکتاریون گریجوی(Viktarion Greyjoy) فرماندهی می شد، طبق نقشه عمل کرد و با موفقيت نيروی دريايی سرزمین های غربی(Westerland) را نابود کرد.[۳]
کمی پس از جنگ، او به علت تجاوز به زن صخره ای ويکتاريون، توسط بیلون گریجوی از جزایر آهن(Iron Island) اخراج شد و به او هشدار داده شد که تا زمانی که بيلون زنده است، بازنگردد. ويکتاريون می خواست که يورون را به قتل برساند، و اين کار را هم می کرد اگر به خاطر تابوی خویشاوندکشی نبود.[۴] يورون چندين فرزند حرامزاده دارد، اما اعتنايی به هيچکدام از آن ها نمی کند.
از زمان تبعيد، او با سکوت دريانوردی کرد و در سرتاسر دنيای شناخته شده غارت و تجاوز کرد. يورون مدعی شد که به آشایی(Asshai) سفر کرده و حتی در دریای دودی(Smoking Sea) کشتی رانده و از ميان دود نابودی والريا رد شده.[۵] او زمانی صاحب يک تخم اژدها بوده، که طبق ادعايش، يک زمان که خشمگين شده بوده است، آن را به درون دريا پرتاب کرده.[۶]
وقایع اخیر
یورش شمشیر ها
به راب استارک(Robb Stark) توسط ناخدای کشتی میراهام(Myraham) خبر می رسد که يورون گريجوی پس از مرگ برادرش، به پایک(Pyke) آمده و مدعی تخت درياسنگ شده است. لرد باتلی(Lord Botley) نسبت به ادعای او اعتراض کرد و يورون او را در يک بشکه پر از آب دريا خفه کرده است.[۷]
ضیافتی برای کلاغ ها
يورون دقيقاً يک روز پس از مرگ بيلون به جزاير بازگشت. زمان بازگشت او کمی سؤال برانگيز بود.[۸] همچنين بیلون گریجوی/تئوری ها را ببينيد. او ادعا کرد که در طول دوران تبعيدش، کل دنيا را گشته است و حتی از خرابه های والریا(Valyria) هم گذشته. او همچنين چند ساحر کارثی(Qarth) را به گروگان گرفته است که ممکن است به او جادوی سياه آموزش داده باشند.
در شورای پادشاهی(Kingsmoot) که توسط برادرش ارون دمپ هير(Aeron Dampheir) ترتيب داده شده بود، يورون قول داد تا تمام وستروس را با استفاده از اژدها فتح کند. چرا که ادعا می کرد به کمک شیپور اژدها(Dragon Horn)، می تواند آن ها را کنترل کند. او به عنوان شاه انتخاب شد، و ساير مدعيان، مانند برادرزاده اش آشا، ويکتاريون و چندی ديگر را کنار زد.[۵] يورون بیلور بلکتايد را به علت عدم پذيرش او به عنوان پادشاه، به قتل رساند.
يورون حمله به ریچ(Rich) را آغاز کرد، که به طرز عجيبی موفقيت آميز بود. همچنين او با بخشيدن زمين و عنوان به ياران مهم رقيبانش، آن ها را به شدت ضعيف کرد- همانطور که اين کار را پس از پيروزی ويکتاريون در نبرد جزایر سپر(Battle of the Shield Islands) کرد. هرچند موفقيت های يورون در حد غارت و حمله باقی ماند، چرا که آهن زادگان علاقه ای به انجام سفری دور و دراز برای پيدا کردن اژدها نداشتند. پس او ويکتاريون و ناوگان آهنين را فرستاد تا دنریس تارگرین(Daenerys Targaryen) را پيدا کرده و از طرف يورون او را خواستگاری کنند و با اژدهايانش او را برگرداند.[۶]
رقصی با اژدهایان
نقل قول هایی از یورون
” "من طوفان هستم، لرد من.اولين طوفان و آخرين آن."[۶] “ — در جواب رودریک هارلا(Rodrik Harlaw) که به او در مورد طوفان هشدار می داد.
” "شايد ما بتوانيم پرواز کنيم. همه ما. چطور می تونيم در اين مورد مطمئن باشيم، مگر اين که از يک برج بلند بپريم؟ هيچ مردی نميتونه بفهمه واقعاً چه چيزی از او بر مياد، مگر اين که جرأت پريدن داشته باشه."[۶] “
نقل هایی در مورد یورون
” "اگر نيمی از حرف های تيان راست باشه، يورون گريجوی نشانی از پادشاهی نداره."[۷] “
” "بيلون ديوانه بود، ارون ديوانه تر، و يورون ديوانه تر از همشان."[۶] “
” "هدايای يورون سمی اند."[۶] “
خانواده
ناشناسی از خاندان استون تری | کوئلون | ناشناسی از خاندان ساندرلی | ناشناسی از خاندان پایپر | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
بیلون | آلانیس هارلا | یورون «چشم زاغی» | ویکتاریون | یوریگان | ارون | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
هارلون | کوئنتون | دانل | رودریک | مارون | آشا | تیان | رابین | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
منابع
- ↑ ضیافتی برای کلاغ ها، فصل 45، سمول.
- ↑ بادهای زمستان،، تیان.
- ↑ نزاع شاهان، فصل 24، تیان.
- ↑ ضیافتی برای کلاغ ها، فصل 1، پیشگو.
- ↑ ۵٫۰ ۵٫۱ ضیافتی برای کلاغ ها، فصل 19، مرد مغروق.
- ↑ ۶٫۰ ۶٫۱ ۶٫۲ ۶٫۳ ۶٫۴ ۶٫۵ ضیافتی برای کلاغ ها، فصل 29، غارتگر.
- ↑ ۷٫۰ ۷٫۱ یورش شمشیرها، فصل 45، کتلین.
- ↑ ضیافتی برای کلاغ ها، فصل 18، فرمانده آهن.
- ↑ رقصی با اژدهایان، فصل 18، تیریون.