غارت بارانداز پادشاه
غارت بارانداز پادشاه (King's landing) در طول قیام رابرت(Robert's Rebellion) رخ داد.
نبرد
لرد تایوین لنیستر (Tywin Lannister) که تا زمان نبرد ترایدنت (Battle of the trident) بی طرف مانده بود، همراه با 12,000 سرباز به جلوی دروازه های بارانداز پادشاه آمد و با ادعای وفاداری به ایریس دوم (Aerys II) درخواست کرد تا به او و مردانش اجازه ورود به شهر دهند، این استاد اعظم پایسل (Grand maester Pycelle)بود که در برابر اعتراض های واریس ارباب جاسوسان (Spymaster Varys) توانست ایریس دوم (Mad king) را قانع کند که دروازه ها را برروی لنیسترها باز کند، پایسل احساس کرده بود که قلمرو احتیاج به یک پادشاه جدید دارد و بعد از مرگ ریگار تارگرین (Rhaegar) امیدوار بود آن فرد تایوین لنیستر باشد.[۱][۲]
نیروهای لنیستری شهر را با نام رابرت براتیون غارت کردند ، ایریس دوم به دست جدید خود روزارت (Rossart) از صنف کیمیا گران (Pyromancer) دستور داد تا انبارهای آتش وحشی (Wildfire) در شهر را مشتعل .کند و میگفت :
” بگذارید او (رابرت) پادشاهی شود برای استخوان های سوخته و گوشت های پخته ، بگذارید پادشاه خاکسترها شود. “
سپس ایریس دوم به جیمی لنیستر (Jaime lannister) یکی از اعضای گارد پادشاه (Kingsguard) و پسر تایوین لنیستر دستور داد ، تا پدرش را بکشد. در عوض جیمی لنیستر لرد روزارت را کشت و سپس ایریس دوم را بر روی تخت آهنین (Iron throne) به قتل رساند . در همان حال که ، دیگر سربازان لنیستری درحال جنگیدن با وفاداران خاندان تارگرین در سپت و سربازخانه قلعه سرخ بودند ، ادارد استارک جلوداران سپاه رابرت براتیون را به سمت دروازه های شهر رهبری میکرد . لرد کریک هال از جیمی لنیستر خواست که بهتر است آنها پادشاه جدید را اعلام کنند . او پرسید که آیا جیمی میخواهد تایوین لنیستر ، رابرت براتیون یا یکی از اعضای خاندان تارگرین را اعلام کند ، جیمی لنیستر به کریک هال گفت: که هر کدام که خودش میخواهد را اعلام کند.[۳] تایوین لنیستر شوالیه های خود سر گرگور کلگان (Gregor clegane) و سر آموری لورچ (Amory lorch) را فرستاد تا دژ میگور را بگیرند و با باقی خانواده سلطنتی به مقابله بپردازند ، تا تخت آهنین را برای رابرت براتیون تضمین کنند و ثابت کنند که خاندان لنیستر برای همیشه خاندان تارگرین را ترک کرده اند. گرگور کلگان ولیعهد نوزاد , ایگان پنجم (Aegon targaryen) را در حالی که مادرش تماشا میکرد کشت و سپس به پرنسس الیا (Princess elia) همسر ریگار تارگرین تجاوز کرد و بعد او را نیز به قتل رساند ، آموری پرنسس رینیس (Princess Rhaenys) را از زیر تخت پدرش بیرون کشید و به او 50 ضربه ی چاقو وارد کرد . زمانی که ادارد استارک (Eddard stark) در مدت کوتاهی پس از آن در راس ارتش انقلابیون رسید، جیمی لنیستر را نشسته برروی تخت آهنین و جسد ایریس دوم را در زیر ان یافت . تایوین لنیستر جنازه همسر ریگار تارگرین و کودکانش اگان و رینیس را به عنوان نشانه وفاداری پیچیده در رداهایی قرمز در پای تخت آهنین گذاشت.[۴] بحث ما بین ند و رابرت براتیون باعث شد که ند آنجا را ترک کند و به تنهایی برای اتمام جنگ به جنوب برود.[۱]
پس از واقعه
ادارد استارک (Eddard stark) و رابرت براتیون (Robert baratheon) پیرامون قتل فرزندان ریگار تارگرین به مجادله پرداختند ادارد استارک معتقد بود که این کار غیر قابل توجیح است اما رابرت براتیون از این عمل راضی بود، اختلاف میان آن دو به حدی بود که حتی جان ارن (Jon arryn) هم نتوانست آن دو را آرام کند. ادارد استارک به جنوب رفت و به محاصره استورمز اند (Storm's End) پایان داد و پس از آن به سمت برج شادی (Tower of joy) رفت و تنها غم مشترک مرگ لیانا استارک بود که باعث شد آن دو آشتی کنند.[۱] به بازماندگان غارت مانند سر آلیسر تورن (Alliser thorne) و جرمی رایکر (Jaremy rykker) از طرف تایوین لنیستر دو انتخاب داده شد مرگ یا پیوستن به نگهبانان شب. [۵]
نقل قول ها
” من بودم که به ایریس پیشنهاد دادم دروازه ها را باز کند . . .[۲] “
” من بارنداز پادشاه رو بعد از غارت دیدم ، در آن روز اطفال ، مردان مسن و همچنین بچه های در حال بازی سلاخی شده بودند ، به زنان بیشتر از آنچه که بتوان شمرد تجاوز شده بود[۶] “
” در آن فتح هیچ افتخاری نبود[۱] “
منابع
- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ ۱٫۳ بازی تاج و تخت، فصل 12، ادارد.
- ↑ ۲٫۰ ۲٫۱ نزاع شاهان، فصل 25، تیریون.
- ↑ یورش شمشیرها، فصل 11، جیمی.
- ↑ بازی تاج و تخت، فصل 45، ادارد.
- ↑ بازی تاج و تخت، فصل 21، تیریون.
- ↑ یورش شمشیرها، فصل 23، دنریس.