۵۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۲ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
==فرهنگ== | ==فرهنگ== | ||
بعنوان وارثان بیتراستیل،انضباط برای مردان گروهان طلایی به مانند شیر مادر است. | بعنوان وارثان بیتراستیل،انضباط برای مردان گروهان طلایی به مانند شیر مادر است.آنها میتوانند بعد از به خشکی رسیدن و پیاده شدن نامنظم از کشتی | ||
سرعت به پیشروی خود ادامه دهند،بدون هرج و مرجی که ناچارا باعث تاخیر یک دسته [[شوالیه ها]] ی خاندان که با عجله گرد هم آمده اند و نیروی ها محلی میشود. | |||
افسران بالا رتبه زرق و برق جسورانه ای را به نمایش میگذارند.آنها مثل خیلی از افراد هم پیشه شان تمام اموالشان ،که شامل شمشیرهای جواهرنشان،زره کنده کاری و جواهرنشان شده،طوقه های سنگین،ابریشم ظریف و باکیفیت میشود را نزد خود نگه میدارند.خیلی ها خونبهای یکلرد را به صورت حلقه های بازوبند طلایی میپوشند،که هر حلقه نشان دهنده ی یکسال خدمت در گروهان طلایی است.{{رف|ربا|24}} | |||
خیمه کاپیتان-جنرالها از پارچه ی طلا درست شده و بوسیله ی حلقه ای از نیزه هایی با [[جمجه های زراندود]] احاطه شده.آنها ترجیح میدهند بجای [[مزدور]] خودشان را برادری آزاد از تبعید شدگان بنامند.{{رف|بز|آریانه}} | |||
== وقایع اخیر == | |||
===ضیافتی برای کلاغها=== | |||
گروهان طلایی قراردادش با شهر آزاد [[میر]](Myr) را با وجود جنگی که با همسایگانش [[لایس]](Lys) و [[تایروش]] (Tyrosh) در راه داشت ،میشکند.طبق گفته ی ملوانان در[[ بارانداز پادشاه]](King's Landing) آنها در راه[[ ولانتیس]] (Volantis) هستند.{{رف|ضبک|17}}هیچ کس نمیداند که آنها چرا قراردادشان را شکستند. | |||
در وستروس [[آریانه مارتل]] به سر [[اریس اوکهارت]] میگوید که گروهان طلایی قراردادش با میر را شکسته است.او این اطلاعات را برای متقاعد کردن سر اریس برای کمک به نقشه اش که تاجگذاری شاهدخت [[میرسلا ]]بعنوان شهبانوی [[اندالها]]،[[روینار]] و [[نخستین مردان]] بود،استفاده کرد.{{رف|ضبک|13}} | |||
در طی جلسه ی شورای کوچک [[سرسی لنیستر]]،[[اورانه واترز]] (Aurane Waters)آشکار میکند که گروهان طلایی قراردادش با میر را شکسته است.او از مردان زیادی شنیده است که [[استنیس براتیون]] آنها را استخدام کرده و آنها را به اینسوی [[دریای باریک]] می آورد.پس از آن سرسی به شورا میگوید که [[کایبورن]](Qyburn) از یک کشتی میریش شنیده است که گروهان طلایی در راه رفتن به ولانتیس است،پس اگر آنها قصد آمدن به [[وستروس]] را دارند در حال پیشروی در مسیر اشتباه هستند. | |||
===رقصی با اژدهایان=== | |||
قبل از اینکه گروهان طلایی قراردادشان را بشکنند،[[یونکیش]] تلاش کرد که با گروهان طلایی برای پیوستن به سپاهشان در [[خلیج برده داران]] (Slaver's Bay) قرارداد ببندد.یک نماینده به آنها پیشنهاد دو برابر آنچه که [[میر]] به آنها پرداخت میکرد،بعلاوه ی یک برده برای هر مرد در گروهان،ده برده برای هر افسر،و 100 دوشیزه برای فرمانده،[[هری استریکلند]].هری به نماینده گفت که به پیشنهادش فکر میکند؛او فکر کرد که رد سریع این پیشنهاد غیرعاقلانه است چونکه ممکن است مردانش فکر کنند او عقلش را از دست داده.{{رف|ربا|24}} | |||
[[دنریس تارگرین]] به یاد می آورد زمانیکه او یک دختر بچه بود برادرش،[[ویسریس]]،ضیافتی برای کاپیتانهای گروهان طلایی برگزار کرده بود به امید اینکه آنها به او ملحق شوند.آنها خوراکش را خوردند و درخواستها و ادعاهایش را شنیدند و به او خندیدند.{{رف|ربا|16|صفحه ی 210}} | |||
هنگام سفر از [[جاده های والرین]] (Valyrian Roads) به [[گویان دروهه]] (Ghoyan Drohe)،تیریون از [[ایلیریو موپاتیس]] میشنود که گروهان طلایی در حال پیشروی به سمت [[ولانتیس]] است تا به [[دنریس تارگرین]]،ملکه ی [[میرین]] ملحق شود.{{رف|ربا|5}} | |||
لرد تبعید شده [[جان کانینگتون]]،که خودش را [[گریف]] (Griff) مینامد،برنامه های مخفیانه ی خودش با کاپیتان-جنرال پیشین،[[مایلس توین]] را به یاد می آورد.آنها همراه با ایلیریو نقشه کشیده بودند تا [[گریف جوان]] (Young Griff) ،کسی که آنها ادعا میکنند شاهزاده [[اگان تارگرین ششم|اگان تارگرین]] (َAegon Targaryen) است،با دنریس ازدواج کند و [[تخت آهنین]] را ادعا کند.جان مطمئن نیست که جانشین مایلس،[[هری بیخانمان]]،از نقشه شان باخبر است یا نه.{{رف|ربا|24}} | |||
یک بار در [[ولان تریس]] (Volon Therys) مردان گروهان وقتی که میفهمند دنریس در میرین مانده بخاطر تغییر نقشه مداوم ایلیریو مایوس میشوند.آنها تصمیم میگیرند تا سوگند وفاداری به [[اگان تارگرین ششم]] بخورند و در تهاجم به وستروس به او ملحق شوند.{{رف|ربا|24}} | |||
خیلی زود پس از آن گروهان بهمراه جان و اگان کشتیهایش را از ولان تریس به وستروس از طریق [[لایس]] به حرکت در می آورد.هنگام به خشکی نشستن گروهان طلایی در [[سرزمینهای طوفان]](Stormlands) و [[استپ استونز]](Stepstones) ،مزدورها به سرعت قلعه های [[گریفینز روست]](Griffin's Roost)،[[رین هاوس]](Rain House)،[[کروز نست]](Crow's Nest) و [[گرین استون]] (Greenstone) را میگیرد.نقشه ی بعدیشان گرفتن [[استورمز اند]](Storm's End) است،که توسط لرد [[گیلبرت فارینگ]](Gilbert Farring) برای [[استنیس براتیون]] نگهداری میشود. | |||
==ساختار== | |||
گروهان طلایی از 10000مرد،چندصد هزار اسب و چندین فیل تشکیل شده است. | |||
بخشی از آن به شرح زیر است: | |||
*500 شوالیه،که هرکدام سه اسب دارند. | |||
*500 ملازم ،که هرکدام یک اسب دارند. | |||
*1000 کماندار،یک سوم آنها از کمان زنبورکی یا پولادی (Crossbow) استفاده میکنند،یک سوم دیگر از کمانهای دارای دو برامدگی ساخته شده از شاخ (double-curvedhorn-and-sinew bows) شرقی استفاده میکنند.دسته ی آخر کمانداران متشکل از مردان با خون وستروسی که از کمانهای بلند ساخته شده از سرخدار،و 50 نفراهل جزایر تابستان که از کمانهای بزرگ و عالی ساخته شده از درخت [[گلدن هارت]] استفاده میکنند،است.{{رف|ربا|61}} | |||
==اعضای قابل توجه== | |||
===کاپیتان-جنرالها=== | |||
*[[ایگور ریورز]](Aegor Rivers)،معروف به [[فولاد سرد]]،بنیانگذار و اولین کاپیتان-جنرال{{رف|ربا|ضمیمه}} | |||
*[[دیمون بلکفایر]](Daemon Blackfyre)،بدست پسرعمویش میلیس بلکفایر برای فرماندهی گروهان کشته شد.{{رف|سیا|پادشاهان تارگرین:جهریس دوم}} | |||
*[[میلیس بلکفایر اول]](Maelys I Blackfyre)،آخرین مدعی بلکفایر{{رف|ربا|ضمیمه}}{{رف|سیا|پادشاهان تارگرین:جهریس دوم}} | |||
*[[مایلس توین]](Myles Toyne)،معروف به سیاه قلب(Blackheart){{رف|ربا|24}} | |||
*[[هری استریکلند]](Harry Strickland)،معروف به هری بی خانمان،فرمانده ی فعلی گروهان.{{رف|ربا|24}} | |||
===اعضا=== | |||
*[[بالاک سیاه]](Black Balaq)،فرمانده ی کمانداران گروهان{{رف|ربا|24}} | |||
*[[لایسونو مار]](Lysono Maar)،مسئول جاسوسانگروهان{{رف|ربا|ضمیمه}} | |||
*[[گوریس ادورین]](Gorys Edoryen)،مامور پرداخت گروهان{{رف|ربا|ضمیمه}} | |||
*[[جان کانینگتون]](Jon Connington)،5 سال در گروهان خدمت کرد.{{رف|ربا|61}} | |||
*[[فرنکلین فلاورز]](Franklyn Flowers)،حرامزاده ی سایدر هال(Cider Hall)، یک شوالیه.{{رف|ربا|ضمیمه}} | |||
*[[تریستان ریورز]](Tristan Rivers)،حرامزاده،یاغی،و شوالیه ی تبعید شده.{{رف|ربا|ضمیمه}} | |||
*[[مارک مندرک]](Marq Mandrake)،شوالیه ی تبعید شده.{{رف|ربا|ضمیمه}} | |||
*[[لسول پیک]](Laswell Peake)،لرد تبعید شده.{{رف|ربا|ضمیمه}} | |||
*[[پایکوود پیک]](Pykewood Peake)،برادر لسول.{{رف|ربا|ضمیمه}} | |||
*[[تورمان پیک]](Torman Peake)،برادر لسول.{{رف|ربا|ضمیمه}} | |||
*[[برندل بایرن]](Brendel Byrne)،گروهبان.{{رف|ربا|ضمیمه}} | |||
*[[چینز]]،(Chains)،گروهبان{{رف|ربا|ضمیمه}} | |||
*[[دیک کل]](Dick Cole)،گروهبان.{{رف|ربا|ضمیمه} | |||
*[[ویل کل]](Will Cole)،گروهبان.{{رف|ربا|ضمیمه}} | |||
*[[کاسپور هیل]](Caspor Hill)،گروهبان.{{رف|ربا|ضمیمه}} | |||
*[[مالو جین]](Malo Jayn)،گروهبان.{{رف|ربا|ضمیمه}} | |||
*[[جان لوثتون]](Jon Lothton)،گروهبان.{{رف|ربا|ضمیمه}} | |||
*[[لوریماس ماد]](Lorimas Mudd)،گروهبان.{{رف|ربا|ضمیمه}} | |||
*[[جان ماد پیر]](Old John Mudd) | |||
*[[جان ماد جوان]](Young John Mudd)،گروهبان.{{رف|ربا|ضمیمه}} | |||
*[[لایموند پیز]](Lymond Pease)،گروهبان.{{رف|ربا|ضمیمه}} | |||
*[[دنیس استرانگ]](Denys Strong)،گروهبان/{{رف|ربا|ضمیمه}} | |||
*[[دانکن استرانگ]](Duncan Strong)،گروهبان.{{رف|ربا|ضمیمه}} | |||
*[[هامفری استون]](Humfrey Stone)،گروهبان.{{رف|ربا|ضمیمه}} | |||
*[[رولی داکفیلد]](Rolly Duckfield)،بعنوان کارآموز آهنگر و بعد ملازم هری استریکلند خدمت کرد.{{رف|ربا|8}} | |||
*[[واتکین]](Watkn)،ملازم و ساقی هری استریکلند.{{رف|ربا|ضمیمه}} | |||
==نقل قول ها== | |||
{{نقل قول|یک برادری از تبعید شدگان و پسران تبعید شدگان،متحد شده بوسیله ی رویای بیتراستیل.این خونه ست که اونها میخوان همونقدر که طلا میخوان{{رف|ضبک|13}}|[[آریانه مارتل]] به [[اریس اوکهارت]]}} | |||
{{نقل قول|تیریون:چجوری گروهان طلایی رو متقاعد کردی که برای شهبانوی عزیزمون بجنگن وقتی که آنها زمان زیادی از تاریخشون در برابر [[تارگرین]]ها جنگیدن؟ | |||
ایلیریو:سیاه یا قرمز،یک اژدها هنوز هم یک اژدهاست.زمانی که [[میلیس هیول]]ا،در [[استپ استونز]] مرد،نسل مذکر [[خاندان بلک فایر]] هم به پایان رسید.[[دنریس]] به تبعیدیها آن چیزی را خواهد که [[بیتراستیل]] و [[بلک فایر]]ها هیچوقت نتونستند.او آنها را به خونه میبره.{{رف|ربا|5}}|[[تیریون لنیستر]] و [[ایلیریو موپاتیس]]}} | |||
{{نقل قول|ارواح و دروغگوها...از مرگ بازگشته هایی از جنگ های فراموش شده،اهداف از دست رفته،شورشهای شکست خورده،یک برادری شکست خورده و سقوط کرده،بی آبرو و طرد شده.این ارتش منه.این بهترین امید ماست.{{رف|ربا|24}}|اندیشه های [[جان کانینگتون]]}} | |||
{{نقل قول|لایسونو:اگان اول وستروس رو بدون خواجه ها گرفت،چرا اگان ششم هم نباید همون کارو بکنه؟ | |||
هری:نقشه__ | |||
تریستان:کدوم نقشه؟...نقشه [[ایلیریو موپاتیس|مرد چاق]]؟همون نقشه ای که هربار که [[ماه]] میچرخه عوض میشه؟اول قرار بود [[ویسریس تارگرین]] با پنجاه هزار [[دوتراکی]] همراهش به ما بپیونده.بعدش شاه گدا مرده بود،و این خواهرش،یک بچه ملکه ی نرم شدنی و تاثیرپذیر،بود که با سه اژدهای تازه از تخم درومده در راه [[پنتوس]] بود.در عوض دختر از [[خلیج برده داران]] سر درمیاره و بدنبال خودش شهرهای درحال سوختن بجا میذاره.و مرد چاق تصمیم میگیره که ما باید در [[ولانتیس]] اونو ملاقات کنیم.الان اون نقشه هم از بین رفته.دیگه از نقشه های ایلیریو خسته شدم.[[رابرت باراتیون]] بدون اژدها [[تخت آهنین]] رو تصاحب کرد.ما هم میتونیم همین کارو بکنیم.{{رف|ربا|24}}|[[لایسونو مار]]،[[هری استریکلند]] و [[تریستان ریورز]]}} | |||
==منابع== | ==منابع== | ||
{{منابع| | {{منابع|2}} | ||
[[en:Golden Company]] | |||
[[رده:گروها طلایی]][[رده:گروهان مزدور]][[رده:گروهان مزدور وستروسی]] |
ویرایش