پتایر بیلیش: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه نغمه ای از یخ و آتش
(حذف تگ br و فاصله های اضافی. افزودن اسپویلر به جعبه اطلاعات)
جزبدون خلاصۀ ویرایش
 
(۲۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۸ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{اطلاعات اشخاص
{{اطلاعات اشخاص
| نام_شخصيت =[[پرونده:50px-OldBaelish.png|50px|راست]] پتاير بيليش [[پرونده:50px-House Baelish.PNG|50px|چپ]]
| نام_شخصیت =[[پرونده:OldBaelish.png|50px|راست]] پتایر بیلیش [[پرونده:House Baelish.PNG|50px|چپ]]
| تصوير         =[[پرونده:Petyr Baelish.jpg]]
| تصویر         =[[پرونده:Petyr Baelish.jpg]]
| توضيح_عکس =  
| توضیح_عکس =  
| القاب          =انگشت کوچيکه
| القاب          =انگشت کوچیکه
| عنوان          =لرد عالی مقام ترایدنت<br />
| عنوان          =لرد عالی مقام ترایدنت<br />
لرد [[هرنهال]]<br />
لرد [[هارن هال]]<br />
لرد محافظ ویل<br />
لرد محافظ ویل<br />
[[مسئول خزانه داری]]  
[[مسئول خزانه داری]]  
| خاندان    =[[خاندان بیلیش از هرنهال|خاندان بیلیش]]
| خاندان    =[[خاندان بیلیش از هارن هال|خاندان بیلیش]]
| نژاد          =
| نژاد          =
| فرهنگ        =[[وستروس]]
| فرهنگ        =[[وستروس]]
| همسر        ={{اسپویلر|[[لایسا ارن]]}}
| همسر        =[[لایسا ارن]]
| محل_تولد =[[فینگرز]]
| محل_تولد =[[فینگرز]]
| تاريخ_تولد =268AL
| تاریخ_تولد =268AL
| محل_مرگ =
| محل_مرگ =
| تاريخ_مرگ =
| تاریخ_مرگ =
| کتابها          =[[بازی تاج و تخت]](حضور دارد)<br />
| کتابها          =[[بازی تاج و تخت]](حضور دارد)<br />
[[نزاع پادشاهان]](حضور دارد)<br />[[یورش شمشير ها]](حضور دارد)<br />[[ضيافتی برای کلاغ ها]](حضور دارد)<br />
[[نزاع پادشاهان]](حضور دارد)<br />[[یورش شمشیر ها]](حضور دارد)<br />[[ضیافتی برای کلاغ ها]](حضور دارد)<br />
[[رقصی با اژدهایان]](اشاره شد)
[[رقصی با اژدهایان]](اشاره شد)
| نشان  =
| نشان  =
| بازيگر     =آيدن گيلن
| بازیگر     =آیدن گیلن
| سريال     =فصل اول - فصل دوم - فصل سوم  }}
| سریال     =[[سریال بازی تاج و تخت - فصل 1|فصل اول]] {{!}} [[سریال بازی تاج و تخت - فصل 2|فصل دوم]] {{!}} [[سریال بازی تاج و تخت - فصل 3|فصل سوم]]{{!}} [[سریال بازی تاج و تخت - فصل 4|فصل چهارم]] {{!}} [[سریال بازی تاج و تخت - فصل 5|فصل پنجم]] {{!}} [[سریال بازی تاج و تخت - فصل 6|فصل ششم]]  
}}


لرد '''پتاير بيلیش''' (Petyr Baelish)که در بعضی مواقع با نام "انگشت کوچيکه"(Littlefinger) شناخته مي شود، [[مسئول خزانه داری]](Master of Coin) در [[شورای کوچک]](Small Council) پادشاهي است. پتاير به جای نشان خانوادگيش، از مرغ مقلد به عنوان نمادش استفاده مي کند.در سريال، اين شخصيت توسط آيدن گيلن( Aiden Gillen) بازی مي شود.
لرد '''پتایر بیلیش''' (Petyr Baelish)که در بعضی مواقع با نام "انگشت کوچیکه"(Littlefinger) شناخته می شود، [[ارباب سکه]](Master of Coin) در [[شورای کوچک]](Small Council) پادشاهی است. پتایر به جای نشان خانوادگیش، از مرغ مقلد به عنوان نمادش استفاده می کند.در سریال، این شخصیت توسط آیدن گیلن(Aiden Gillen) بازی می شود.
== شخصيت و ظاهر ==
== شخصیت و ظاهر ==
يک مرد کوتاه و لاغر، با سيمايی جذاب. پتاير چشمان سبز-خاکستری، يک ريش نوک تيز بر روی چانه و موهای مشکی که به سمت سفيدی پيش مي روند دارد.{{رف|بتت|18}}
یک مرد کوتاه و لاغر، با سیمایی جذاب. پتایر چشمان سبز-خاکستری، یک ریش نوک تیز بر روی چانه و موهای مشکی که به سمت سفیدی پیش می روند دارد.{{رف|بتت|18}}
پتاير در يک خاندان کوچک و ناشناخته به دنيا آمد. او کل زندگيش را صرف تلاش برای فرار از مقام کوچکش و تبديل شدن به چيزی فراتر کرده است. او مهارت های قابل توجهی در تجارت و اقتصاد دارد. او همچنين استاد دسيسه های درباري است. نبوغ او تنها با ميزان جاه طلبی و ترقيات سياسيش قابل مقايسه است. او گاهی اوقات به خاطر غیر اشرافی بودنش توسط لرد های بالا مقام، دست کم گرفته مي شود.
پتایر در یک خاندان کوچک و ناشناخته به دنیا آمد. او کل زندگیش را صرف تلاش برای فرار از مقام کوچکش و تبدیل شدن به چیزی فراتر کرده است. او مهارت های قابل توجهی در تجارت و اقتصاد دارد. او همچنین استاد دسیسه های درباری است. نبوغ او تنها با میزان جاه طلبی و ترقیات سیاسیش قابل مقایسه است. او گاهی اوقات به خاطر غیر اشرافی بودنش توسط لرد های بالا مقام، دست کم گرفته می شود.
== گذشته ==
== گذشته ==
پدر پدر بزرگ پتاير بيليش، يک
پدر پدر بزرگ پتایر بیلیش، یک [[مزدور|شمشیر زن]] [[براووس|براووسی]](Braavosi) در خدمت [[خاندان کوربرای]](House Corbray) بود. زمانی که پسرش به یک [[شوالیه]](knight) تبدیل شد، او سر سنگی [[تایتان براووس]](Titan of Braavos) را به عنوان نشان خود انتخاب کرد. پدر لرد بیلیش، کوچکترین لرد در میان لرد های کوچک بود که مقرش تنها چند صخره در [[فینگرز]](Fingers) به حساب می آید. پدر او در طول [[جنگ ناین پنی کینگز]](War of the Ninepenny Kings)، با [[هاستر تالی]](Hoster Tully) دوست شد، که این دوستی به پتایر اجازه داد تا به [[ریوران]](Riverrun) برود و به همراه فرزندان لرد هاستر تالی پرورش یابد.
[[مزدور|شمشير زن]] [[براووس|براووسی]](Braavosi) در خدمت [[خاندان کوربرای]](House Corbray) بود. زمانی که پسرش به يک [[شواليه]](knight) تبديل شد، او سر سنگی [[تايتان براووس]](Titan of Braavos) را به عنوان نشان خود انتخواب کرد. پدر لرد بيليش، کوچکترين لرد در ميان لرد های کوچک بود که مقرش تنها چند صخره در [[فينگرز]](Fingers) به حساب مي آيد. پدر او در طول [[جنگ پادشاهان ناينپنی]](War of the Ninepenny Kings)، با [[هاستر تالی]](Hoster Tully) دوست شد، که اين دوستی به پتاير اجازه داد تا به [[ريوران]](Riverrun) برود و به همراه فرزندان لرد هاستر تالی پرورش يابد.


در ريوران پتاير با آداب و رسوم  
در ریوران پتایر با آداب و رسوم اشرافی و در میان مردمانی که در مقامی بالاتر از او قرار داشتند رشد کرد. از جمله آن ها فرزندان تالی، [[کتلین تالی|کتلین]](Catelyn)، [[لایسا تالی|لایسا]](Lysa) و [[ادمور تالی|ادمور]](Edmure)( که همان کس بود که برای اولین بار لقب "انگشت کوچیکه" را به خاطر زادگاهش به او داد) بودند{{رف|بتت|18}}. همین که آنان بزرگتر شدند، پتایر عاشق کتلین شد، کسی که در عوض پتایر را مانند برادرش دوست داشت، نه بیشتر. زمانی که نامزدی کتلین و [[برندون استارک]](Brandon Stark) اعلام شد، پتایر، براندون را که بسیار از او بزرگ تر بود به دوئل دعوت کرد تا بتواند کتلین را مال خود کند. براندون به راحتی پیروز شد و یک زخم هولناک هم به بیلیش هدیه داد، اما به خاطر تقاضای کتلین، زندگی او را بخشید. بعد از این اتفاق کتلین دیگر با او صحبتی نکرد و تنها نامه پتایر را که بعد از مرگ براندون ارسال شده بود، سوزاند{{رف|بتت|18}}.
اشرافی و در ميان مردمانی که در مقامی بالاتر از او قرار داشتند رشد کرد. از جمله آن ها فرزندان تالی، [[کتلین تالی|کتلين]](Catelyn)، [[لایسا تالی|لايسا]](Lysa) و [[ادمیور تالی|ادميور]](Edmure)( که همان کس بود که برای اولين بار لقب "انگشت کوچيکه" را به خاطر زادگاهش به او داد) بودند{{رف|بتت|18}}. همين که آنان  
بزرگتر شدند، پتاير عاشق کتلين شد، کسی که در عوض پتاير را مانند برادرش دوست داشت، نه بيشتر. زمانی که نامزدی کتلين و [[براندون استارک]](Brandon Stark) اعلام شد، پتاير، براندون را که بسيار از او بزرگ تر بود به دوئل دعوت کرد تا بتواند کتلين را مال خود کند. براندون به راحتی پيروز شد و يک زخم هولناک هم به بيليش هديه داد، اما به خاطر تقاضای کتلين، زندگی او را بخشيد. بعد از اين اتفاق کتلين ديگر با او صحبتی نکرد و تنها نامه پتاير را که بعد از مرگ براندون ارسال شده بود، سوزاند{{رف|بتت|18}}.


{{اسپویلر|از سوی ديگر، لايسا عاشق پتاير شده بود.يک شب لايسا، با چشم پوشی از علاقه اي که پتاير به خواهرش داشت، و در حالی که او مست و افسرده از بی محلی های کتلين بود، به درون تختش خزيد و با او همبستر شد. پتاير مست در آن شب، احتمالاً لايسا را با خواهرش اشتباه گرفت و او را کتلين خواند. از آن پس او ادعا کرد (چه در خلوت و چه در دربار) که او دوشيزگی هر دو خواهران تالی را گرفته است. در نتيجه اين معاشقه، لايسا باردار شد. زمانی که هاستور تالی متوجه موضوع شد، لايسا را مجبور کرد تا [[چای ماه]](moon tea) بنوشد تا بچه را سقط کند. همچنين پتاير را از ريوران بيرون کرد، چرا که خاندان بيليش بسيار کوچکتر از آن چيزی بود که بشود بين آن ها و خاندان تالی وصلتی را تصور نمود{{رف|یش|2}}.}}
از سوی دیگر، لایسا عاشق پتایر شده بود.یک شب لایسا، با چشم پوشی از علاقه ای که پتایر به خواهرش داشت، و در حالی که او مست و افسرده از بی محلی های کتلین بود، به درون تختش خزید و با او همبستر شد. پتایر مست در آن شب، احتمالاً لایسا را با خواهرش اشتباه گرفت و او را کتلین خواند. از آن پس او ادعا کرد (چه در خلوت و چه در دربار) که او دوشیزگی هر دو خواهران تالی را گرفته است. در نتیجه این معاشقه، لایسا باردار شد. زمانی که هاستر تالی متوجه موضوع شد، لایسا را مجبور کرد تا [[چای ماه]](moon tea) بنوشد تا بچه را سقط کند. همچنین پتایر را از ریوران بیرون کرد، چرا که خاندان بیلیش بسیار کوچکتر از آن چیزی بود که بشود بین آن ها و خاندان تالی وصلتی را تصور نمود{{رف|یش|2}}.


پتاير روابطش با لايسا را حتی پس از ازدواج او با [[جان ارن]](Jon Arryn) ادامه داد. لايسا شوهرش را مجاب کرد تا اختيار گمرک در [[گالتاون]](Gulltown) را به پتاير بدهد. استعداد او در اقتصاد يک سری فرصت ها را برای او ايجاد کرد تا به مقام مسئول خزانه داری شاه [[رابرت باراتيون]](Robert Baratheon) در [[کينگز لندينگ]](King's Landing) برسد{{رف|یش|68}}. جايی که نفوذ و اعتبارش، متحدان و همراهان بسياری، از جمله [[نگاهبانان شهر]](City Watch) را برایش به ارمغان آورد. او همچنين تعداد بيشماری فاحشه خانه در شهر خريد.
پتایر روابطش با لایسا را حتی پس از ازدواج او با [[جان ارن]](Jon Arryn) ادامه داد. لایسا شوهرش را مجاب کرد تا اختیار گمرک در [[گال تاون]](Gulltown) را به پتایر بدهد. استعداد او در اقتصاد یک سری فرصت ها را برای او ایجاد کرد تا به مقام مسئول خزانه داری شاه [[رابرت براتیون]](Robert Baratheon) در [[بارانداز پادشاه|کینگز لندینگ]](King's Landing) برسد{{رف|یش|68}}. جایی که نفوذ و اعتبارش، متحدان و همراهان بسیاری، از جمله [[نگهبانان شهر]](City Watch) را برایش به ارمغان آورد. او همچنین تعداد بیشماری فاحشه خانه در شهر خرید.
 
درست قبل از اتفاقات کتاب اول، جان ارن متوجه شد که پدر همه فرزندان رابرت براتیون،در واقع [[جیمی لنیستر]](Jaime Lannister) می باشد و تصمیم گرفت تا شاه را مطلع کند.پتایر لایسا را مجبور کرد تا شوهرش را مسموم کند، با این ادعا که این عمل، از فرستاده شدن پسرشان [[رابرت ارن|رابرت]](Robert) به نزد دایه ها جلوگیری خواهد کرد. لایسا، که به شدت به فرزندش وابسته است، دستورات او را انجام داد. بعد از قتل جان، پتایر، لایسا را قانع کرد تا نامه ای به خواهرش کتلین بنویسد با این مضمون که لرد ارن به قتل رسیده و ملکه مسئول آن است.


درست قبل از اتفاقات کتاب اول، جان ارن متوجه شد که پدر همه فرزندان رابرت باراتيون،در واقع [[جیمی لنيستر]](Jaime Lannister) مي باشد و تصميم گرفت تا شاه را مطلع کند.{{اسپویلر|پتاير لايسا را مجبور کرد تا شوهرش را مسموم کند، با اين ادعا که اين عمل، از فرستاده شدن پسرشان [[رابرت ارن|رابرت]](Robert) به نزد دايه ها جلوگيری خواهد کرد. لايسا، که به شدت به فرزندش وابسته است، دستورات او را انجام داد. بعد از قتل جان، پتاير، لايسا را قانع کرد تا نامه اي به خواهرش کتلين بنويسد با اين مضمون که لرد ارن به قتل رسيده و ملکه مسئول آن است.}}
== وقایع اخیر ==
== وقایع اخیر ==
[[پرونده:Petyr baelish varys HBO.jpg|320px|thumb|left|انگشت کوچیکه و واریس(سریال)]]
[[پرونده:Petyr baelish sansa stark HBO.jpg|320px|thumb|left|پتایر بیلیش و سانسا استارک در تورنومنت دست(سریال)]]
=== بازی تاج و تخت ===
=== بازی تاج و تخت ===
زمانی که کتلين به کينگز لندينگ رسيد تا به شوهرش در مورد هدف حمله به پسرشان، [[برن استارک|برن]](Bran)، بگويد، پتایر که از رسيدن او با خبر شده بود، او را منصرف کرد و در يکی از فاحشه خانه هايش جا داد. کتلين به خاطر ايامی که آن دو در ريوران گزرانده بودند، به بيليش اعتماد کرد و به او خنجری که با آن به پسرش حمله شده بود را نشان داد. پتاير گفت که آن خنجر را مي شناسد و ادعا کرد که زمانی مال او بوده است اما آن را در يک شرط بندی به [[تيريون لنيستر]](Tyrion Lannister) باخته{{رف|بتت|18}}. اين دروغ - پتاير در واقع آن خنجر را به شاه رابرت باخته بود  
زمانی که کتلین به کینگز لندینگ رسید تا به شوهرش در مورد هدف حمله به پسرشان، [[برن استارک|برن]](Bran)، بگوید، پتایر که از رسیدن او با خبر شده بود، او را منصرف کرد و در یکی از فاحشه خانه هایش جا داد. کتلین به خاطر ایامی که آن دو در ریوران گذرانده بودند، به بیلیش اعتماد کرد و به او خنجری که با آن به پسرش حمله شده بود را نشان داد. پتایر گفت که آن خنجر را می شناسد و ادعا کرد که زمانی مال او بوده است اما آن را در یک شرط بندی به [[تیریون لنیستر]](Tyrion Lannister) باخته است{{رف|بتت|18}}. این دروغ - پتایر در واقع آن خنجر را به شاه رابرت باخته بود - به طرز غیر مستقیم شعله های [[جنگ پنج پادشاه]](War of the Five King) را برافروخت. چرا که کتلین بر همین اساس تیریون را دستگیر کرد.
- به طرز غير مستقيم شعله های [[جنگ پنج پادشاه]](War of the Five King) را برافروخت. چرا که کتلين بر همين اساس تيريون را دستگير کرد.<br />[[پرونده:310px-Petyr baelish varys HBO.jpg|320px|thumb|left|انگشت کوچیکه و واریس(سریال)]]پتاير از [[ادارد استارک|ادارد]](Eddard)خواست تا همسرش را ملاقات کند تا بتواند کتلين را قانع کند که حرکتی بر عليه لنيستر ها انجام ندهد، تا زمانی که آن ها مدرکی پيدا کنند. او قسم خورد که به ند در  پيدا کردن قاتل جان ارن کمک خواهد کرد{{رف|بتت|20}}، و در مدتی که ند عنوان [[دست پادشاه]](Hand of the King)را در اختيار داشت، به علت علاقه اش به کتلين، دوستی ساختگی ای با او برقرارکرد. او همچنين در  بعضی مواقع به لرد استارک سياست های درباری را نشان مي داد و به او هشدار مي داد که به هيچکس اعتماد نکند، حتی خود پتاير.
 
پتایر از [[ادارد استارک|ادارد]](Eddard)خواست تا همسرش را ملاقات کند تا بتواند کتلین را قانع کند که حرکتی بر علیه لنیستر ها انجام ندهد، تا زمانی که آن ها مدرکی پیدا کنند. او قسم خورد که به ند در  پیدا کردن قاتل جان ارن کمک خواهد کرد{{رف|بتت|20}}، و در مدتی که ند عنوان [[دست پادشاه]](Hand of the King)را در اختیار داشت، به علت علاقه اش به کتلین، دوستی ساختگی ای با او برقرارکرد. او همچنین در  بعضی مواقع به لرد استارک سیاست های درباری را نشان می داد و به او هشدار می داد که به هیچکس اعتماد نکند، حتی خود پتایر.
 
زمانی که شاه رابرت فهمید که [[دنریس تارگرین]](Daenerys Targaryen)باردار است، بیلیش در مورد اقدام به قتل او با رابرت موافقت کرد. ند در حرکتی برای اعتراض نسبت به این فرمان رابرت، از مقامش  استعفا داد. اما پیش از آن که مهیای سفر بازگشت به وینترفل شود، پتایر با قول پیدا کردن قاتل جان ارن، او را در شهر نگاه داشت. او ند را به یکی از فاحشه خانه ها برد، جایی که یک  فاحشه جوان، مشغول بزرگ کردن یکی از فرزندان حرامزاده رابرت بود. بیلیش در زمانی که ند توسط یکی از مردان جیمی لنیستر زخمی شد، در مهلکه حضور داشت{{رف|بتت|33}}.


زمانی که شاه رابرت فهميد که [[دنريس تارگريان]](Daenerys Targaryen)باردار است، بيليش در مورد اقدام به قتل او با رابرت موافقت کرد. ند در حرکتی برای اعتراض نسبت به اين فرمان رابرت، از مقامش  استعفا داد. اما پيش از آن که مهيا سفر بازگشت به وينترفل شود، پتاير با قول پيدا کردن قاتل جان ارن، او را در شهر نگاه داشت. او ند را به يکی از فاحشه خانه ها برد، جايی که يک  فاحشه جوان، مشغول بزرگ کردن يکی از فرزندان حرامزاده رابرت بود. بيليش در زمانی که ند توسط يکی از مردان جيمی لنيستر زخمی شد، در مهلکه حضور داشت{{رف|بتت|33}}.
پس از زخم کشنده رابرت و نام نهادن ادارد به عنوان نماینده پادشاه و لرد محافظ، بیلیش به ند توصیه کرد که علی رقم این که می داند فرزندان سرسی قانونی نیستند و [[استنیس براتیون]](Stannis Baratheon) جانشین بر حق است، اما حرکتی را انجام دهد که منجر به موفقیت [[جافری براتیون|جافری]](Joffrey) در رسیدن به تخت پادشاهی شود. تا کشور از یک جنگ در امان بماند و قدرت های آن ها سقوط نکند. ند پیشنهاد او را رد کرد و در عوض از او خواست تا وفاداری نگهبانان شهر را مال خود کند تا سرسی آن ها را بر علیه او استفاده نکند{{رف|بتت|47}}. بیلیش قبول کرد، اما در نهایت به ند خیانت نمود. او نگهبانان شهر را خرید تا ملکه را حمایت کنند. این حرکت نهایتا موجب دستگیری ند استارک و اعدام او به جرم خیانت شد{{رف|بتت|49}}.


پس از زخم کشنده رابرت و نام نهادن ادارد به عنوان نماينده
پادشاه و لرد محافظ، بيليش به ند توصيه کرد که علی رقم اين که مي داند فرزندان سرسی قانونی نيستند و [[استنيس باراتيون]](Stannis Baratheon) جانشين بر حق است، اما حرکتی را انجام دهد که منجر به موفقيت [[جافری]](Joffrey) در رسيدن به تخت پادشاهی شود. تا کشور از يک جنگ در امان بماند و قدرت های آن ها سقوط نکند. ند پيشنهاد او را رد کرد و در عوض از او خواست تا وفاداری نگاهبانان شهر را مال خود کند تا سرسی آن ها را بر عليه او استفاده نکند{{رف|بتت|47}}. بيليش قبول کرد، اما در نهايت به ند خيانت نمود. او نگاهبانان شهر را خريد تا ملکه را حمايت کنند. اين حرکت نهايتا موجب دستگيری ند استارک و اعدام او به جرم خيانت شد{{رف|بتت|49}}.
=== نزاع پادشاهان ===
=== نزاع پادشاهان ===
تيريون لنيستر پس از رسيدن دوباره اش به دربار، تصميم گرفت قبل از انجام هر حرکت عليه پتاير بيليش( به خاطر همان دروغی که  پتاير در مورد خنجر گفته بود) در مورد او تحقيق کند. و همچنین سعی کرد تا هيچ حرکتی، پيش از آن که بتواند مهره های بيليش را با مردان خودش عوض کند، انجام ندهد.پس از قتل شاه [[رنلی باراتيون]](Renly Baratheon)،پتاير و تيريون لنيستر نقشه ايجاد اتحاد با خاندان تايرل را کشيدند تا بتوانند در مقابل لرد های استرملندز که همگی بلافاصله به استنيس پيوسته بودند، ايستادگی کنند. پتاير خود داوطلب شد که با تايرل ها مذاکره کند{{رف|نش|36}}، و نهايتاً هم موفق شد تا با استفاده از اعلام نامزدی بين شاه جافری و [[مارجری تايرل]](Margaery Tyrell)، به اين اتحاد جامه عمل بپوشاند{{رف|نش|41}}{{رف|نش|54}}. او به همراه نيروهای تايرل و [[تايوين لنيستر]](Tywin Lannister) به کينگز لندينگ بازگشت. نيروهای ملحق شده لنيستر و تايرل در آخرين لحظات، [[نبرد بلک واتر]](Battle of the Blackwater) را به نفع خود تغيير دادند و استنيس شکست خورد{{رف|یش|67}}. پس از جنگ، پتاير به عنوان پاداش، به مقام لرد [[هرنهال]](Harrenhal) نائل شد{{رف|نش|65}}. گرچه قلعه در آن زمان در اختيار [[راب استارک]](Robb Stark) بود و توسط نيرو های [[روس بولتون]](Roos Boltone) نگهداری مي شد. همچنين پتاير از طريق [[دانتوس هولارد|سر دانتوس قرمز]](Ser Dontos the Red)، نقشه اي محرمانه برای فرار [[سانسا استارک]](Sansa Stark) کشید. پتاير يک حلقه ی مهم با استفاده از [[اسنی کتل بلک|اسنی]](Osney)، [[اسفريد کتل بلک|اسفريد]](Osfryd) و [[اسماند کتل بلک]](Osmund Kettleblack) به دور تخت پادشاهی ايجاد کرد. آن ها استخدام شده بودند تا پس از اين که  
[[پرونده:Brittmartin Littlefinger.jpg|بندانگشتی|چپ|300px|انگشت کوچیکه - اثر BrittMartin]]
تيريون محافظان ملکه را مرخص کرد، بتوانند از [[سرسی لنیستر|سرسی]](Cersei) مراقبت کنند. تيريون باور دارد  
تیریون لنیستر پس از رسیدن دوباره اش به دربار، تصمیم گرفت قبل از انجام هر حرکت علیه پتایر بیلیش( به خاطر همان دروغی که  پتایر در مورد خنجر گفته بود) در مورد او تحقیق کند. و همچنین سعی کرد تا هیچ حرکتی، پیش از آن که بتواند مهره های بیلیش را با مردان خودش عوض کند، انجام ندهد.پس از قتل شاه [[رنلی براتیون]](Renly Baratheon)،پتایر و تیریون لنیستر نقشه ایجاد اتحاد با خاندان تایرل را کشیدند تا بتوانند در مقابل لرد های سرزمین های طوفان که همگی بلافاصله به استنیس پیوسته بودند، ایستادگی کنند. پتایر خود داوطلب شد که با تایرل ها مذاکره کند{{رف|نش|36}}، و نهایتاً هم موفق شد تا با استفاده از اعلام نامزدی بین شاه جافری و [[مارجری تایرل]](Margaery Tyrell)، به این اتحاد جامه عمل بپوشاند{{رف|نش|41}}{{رف|نش|54}}. او به همراه نیروهای تایرل و [[تایوین لنیستر]](Tywin Lannister) به کینگز لندینگ بازگشت. نیروهای ملحق شده لنیستر و تایرل در آخرین لحظات، [[نبرد بلک واتر]](Battle of the Blackwater) را به نفع خود تغییر دادند و استنیس شکست خورد{{رف|یش|67}}. پس از جنگ، پتایر به عنوان پاداش، به مقام لرد [[هارن هال]](Harrenhal) نائل شد{{رف|نش|65}}. گرچه قلعه در آن زمان در اختیار [[راب استارک]](Robb Stark) بود و توسط نیرو های [[روس بولتون]](Roos Boltone) نگهداری می شد. همچنین پتایر از طریق [[دانتوس هولارد|سر دانتوس قرمز]](Ser Dontos the Red)، نقشه ای محرمانه برای فرار [[سانسا استارک]](Sansa Stark) کشید. پتایر یک حلقه ی مهم با استفاده از [[اسنی کتل بلک|اسنی]](Osney)، [[اسفرید کتل بلک|اسفرید]](Osfryd) و [[اسماند کتل بلک]](Osmund Kettleblack) به دور تخت پادشاهی ایجاد کرد. آن ها استخدام شده بودند تا پس از این که  
که آن ها جاسوسان بيليش هستند، که درواقع وفاداری آن ها کاملاً به پتاير تعلق دارد{{رف|یش|68}}.
تیریون محافظان ملکه را مرخص کرد، بتوانند از [[سرسی لنیستر|سرسی]](Cersei) مراقبت کنند. تیریون باور دارد  
=== یورش شمشير ها ===
که آن ها جاسوسان بیلیش هستند، که درواقع وفاداری آن ها کاملاً به پتایر تعلق دارد{{رف|یش|68}}.
در طول جلسات شورای کوچک، بيليش [[پرونده:310px-Petyr baelish sansa stark HBO.jpg|320px|thumb|left|پتایر بیلیش و سانسا استارک در تورنومنت دست(سریال)]]
به تايوين لنيستر اطلاع داد که تايرل ها قصد دارند تا سانسا را به ازدوج [[ويلاس تايرل]](Willas Tyrell) در بياورند و او را به [[هايگاردن]](Highgarden) بفرستند. اين خبر زمان کافی به تايوین داد تا ترتيب ازدواج سانسا را با پسرش، تيريون بدهد.
{{اسپویلر|همچنين پتاير، [[جين پول]](Jeyne Poole) را برای لنيستر ها فراهم آورد تا او را به جای [[آریا استارک]](Arya Stark) جا بزنند و به عنوان عروس، به [[رمزی بولتون]](Ramsay Bolton) بدهند تا اتحاد بولتون ها و لينستر ها که از [[عروسی سرخ]](Red Wedding) آغاز شده بود، محکم تر شود.}}


موقعيت جديد پتاير به عنوان يک لرد بلند مرتبه، باعث شد که تايوين لنيستر به فکر ازدواج او با لايسا ارن بيفتد تا بتواند [[ويل ارن]](Vale of Arryn) را که تا آن لحظه بي طرف مانده بود به سمت جافری بياورد. پتاير اين پيشنهاد را قبول کرد و آمده سفر به [[ايری]](The Eyrie) شد. به جای او تيريون لنيستر به عنوان مسئول خزانه داری انتخاب شد{{رف|یش|19}}.
=== یورش شمشیر ها ===
در طول جلسات شورای کوچک، بیلیش به تایوین لنیستر اطلاع داد که تایرل ها قصد دارند تا سانسا را به ازدوج [[ویلاس تایرل]](Willas Tyrell) در بیاورند و او را به [[های گاردن]](Highgarden) بفرستند. این خبر زمان کافی به تایوین داد تا ترتیب ازدواج سانسا را با پسرش، تیریون بدهد.
همچنین پتایر، [[جین پول]](Jeyne Poole) را برای لنیستر ها فراهم آورد تا او را به جای [[آریا استارک]](Arya Stark) جا بزنند و به عنوان عروس، به [[رمسی بولتون]](Ramsay Bolton) بدهند تا اتحاد بولتون ها و لینستر ها که از [[عروسی سرخ]](Red Wedding) آغاز شده بود، محکم تر شود.


{{اسپویلر|گرچه پتاير کينگز لندينگ را ترک کرد، اما بلافاصله به ويل نرفت. و در عوض جایی در نزديک شهر باقی ماند تا عروسی جافری و مارجری برگزار شود که در طی آن جافری به قتل رسيد. در ميان هياهو آن اتفاق، سانسا به کمک سر دانتوس گريخت و به کشتی ای برده شد که بيليش در آن جا منتظر او بود. سپس پتاير دانتوس را کشت و اين عملش را اين گونه به سانسا توضيح داد که کشتن او تنها راه برای اطمينان از ساکت ماندنش است. او همچنين توضيح داد که چگونه نقشه قتل جافری را کشيده است. اين که با [[اولنا ردواين]](Olenna Redwyne) به توافق رسيده و از ياقوتی که سانسا به اصرار دانتوس هولارد در عروسی بر سر گذاشته بود استفاده کرده تا جافری را بکشد. ياقوتی که در واقع سم [[خفه کننده]](Strangler) بوده است. او همچنين توضيح داد که چگونه آن نمايش کوتوله ها را به راه انداخته تا درست دقايقی قبل از مرگ شاه، جافری و تيريون را در برابر هم قرار دهد. اين گونه همه تيريون را مسئول مرگ جافری مي داند، و با مرگ او، سانسا بيوه خواهد شد{{رف|یش|68}}.
موقعیت جدید پتایر به عنوان یک لرد بلند مرتبه، باعث شد که تایوین لنیستر به فکر ازدواج او با لایسا ارن بیفتد تا بتواند [[دره ارن]](Vale of Arryn) را که تا آن لحظه بی طرف مانده بود به سمت جافری بیاورد. پتایر این پیشنهاد را قبول کرد و آمده سفر به [[ایری]](The Eyrie) شد. به جای او تیریون لنیستر به عنوان مسئول خزانه داری انتخاب شد{{رف|یش|19}}.


پتاير در حالی که سانسا را در کنارش داشت، به ویل سفر کرد. او هويت آلاين استون را به سانسا داد تا از او محافظت کند و او را دختر حرامزاده خودش خواند. آن ها چند روزی را در خانه پدريش در فينگرز ماندند و لايسا نيز در آن جا به ملاقاتشان آمد و در همان روز اول و به اصرار لايسا، آن دو باهم ازدواج کردند. سپس همگی به ايری رفتند اما پس از آن پتاير بيشتر وقتش را صرف سفر کردن به اقصا نقاط ویل کرد تا بتواند نفوذ خود بر لرد ها را بيشتر کند.<br />
گرچه پتایر بارانداز پادشاهی را ترک کرد، اما بلافاصله به ویل نرفت. و در عوض جایی در نزدیک شهر باقی ماند تا عروسی جافری و مارجری برگزار شود که در طی آن جافری به قتل رسید. در میان هیاهو آن اتفاق، سانسا به کمک سر دانتوس گریخت و به کشتی ای برده شد که بیلیش در آن جا منتظر او بود. سپس پتایر دانتوس را کشت و این عملش را این گونه به سانسا توضیح داد که کشتن او تنها راه برای اطمینان از ساکت ماندنش است. او همچنین توضیح داد که چگونه نقشه قتل جافری را کشیده است. این که با [[اولنا ردواین]](Olenna Redwyne) به توافق رسیده و از یاقوتی که سانسا به اصرار دانتوس هولارد در عروسی بر سر گذاشته بود استفاده کرده تا جافری را بکشد. یاقوتی که در واقع سم [[خفه کننده]](Strangler) بوده است. او همچنین توضیح داد که چگونه آن نمایش کوتوله ها را به راه انداخته تا درست دقایقی قبل از مرگ شاه، جافری و تیریون را در برابر هم قرار دهد. این گونه همه تیریون را مسئول مرگ جافری می داند، و با مرگ او، سانسا بیوه خواهد شد{{رف|یش|68}}.
 
پتایر در حالی که سانسا را در کنارش داشت، به ویل سفر کرد. او هویت آلاین استون را به سانسا داد تا از او محافظت کند و او را دختر حرامزاده خودش خواند. آن ها چند روزی را در خانه پدریش در فینگرز ماندند و لایسا نیز در آن جا به ملاقاتشان آمد و در همان روز اول و به اصرار لایسا، آن دو باهم ازدواج کردند. سپس همگی به ایری رفتند اما پس از آن پتایر بیشتر وقتش را صرف سفر کردن به اقصا نقاط ویل کرد تا بتواند نفوذ خود بر لرد ها را بیشتر کند.
 
در ایری، پتایر دریافت که سانسا دارد تبدیل به یک زن زیبا و جوان و البته بسیار شبیه به مادرش کتلین می شود. همین امر لحظه ای بر او اثر گذاشت و او سانسا را بوسید. لایسا این صحنه را دید و به خاطر حسادت و خشم تصمیم گرفت تا سانسا را در تالار پادشاهی به قتل برساند. و تقریباً او را به درون [[دروازه ماه]](Moon Door) هل داده بود تا این که پتایر سر رسید. در آن جا لایسا اعتراف کرد که به خاطر عشقش به پتایر بوده که جان ارن را کشت و نامه را به کتلین فرستاد. پتایر او را در آغوش گرفت و به او گفت که او هم فقط یک زن را دوست دارد، سپس گفت " فقط کت" و او را به درون دروازه ماه هل داد. او قتل را به گردن خواننده ایری، یعنی [[مریلیون]](Marillion) انداخت{{رف|یش|80}}.
 
=== ضیافتی برای کلاغ ها ===
پس از مرگ لایسا، پتایر خود را لرد محافظ ویل، نایب السلطنه رابرت نامید. لرد های قدرتمند تر به هم [[اعلامیه لرد ها|پیوستند]] تا از لرد پتایر بخواهند که رابرت ارن را رها کند. هرچند [[لین کوربرای]](Lyn Corbray) در این مجمع خیلی خشن رفتار کرد و کار حتی به کشیدن شمشیر ها رسید. این نقص قانون [[حق مهمان|مهمان نوازی]] به پتایر این امکان را داد تا برای مدت بیشتری نیابت رابرت را در اختیار داشته باشد. پتایر به سانسا گفت که حرکت کوربرای چقدر ارزشمند بوده است، و سانسا حدس زد که کوربرای هم در استخدام پتایر باشد. او این مسئله را تایید کرد و به سانسا از نقشه اش در استفاده از این زمان برای از پیش رو برداشتن لرد هایی که در برابرش قرار گرفته اند گفت. و گفت که به کوربرای دستور داده تا تنفرش از او را صریحا بیان کند تا بتواند به هر جریانی که علیه لرد محافظ راه می افتد، نفوذ کند و او را باخبر سازد{{رف|ضبک|23}}. او همچنین نقشه دیگرش را هم برای سانسا فاش کرد که آن کمک به او برای باز پس گیری شمال و ازدواج سانسا با جانشین رابرت، یعنی [[هارولد هاردینگ]](Harrold Hardyng) است. در حالی که اعتقاد داشت که هفت قلمرو تحت رهبری سرسی لنیستر در کینگز لندینگ، بسیار زودتر از آن چه انتظار داشته رو به ویرانی پیش می رود.


در ايری، پتاير دريافت که سانسا دارد تبديل به يک زن زيبا و جوان و البته بسيار شبيه به مادرش کتلين مي شود. همين امر لحظه اي بر او اثر گذاشت و او سانسا را بوسيد. لايسا اين صحنه را ديد و به خاطر حسادت و خشم تصميم گرفت تا سانسا را در تالار پادشاهی به قتل برساند. و تقريباً او را به درون [[دروازه ماه]](Moon Door) هل داده بود تا اين که پتاير سر رسيد. در آن جا لايسا اعتراف کرد که به خاطر عشقش به پتاير بوده که جان ارن را کشت و نامه را به کتلين فرستاد. پتاير او را در آغوش گرفت و به او گفت که او هم فقط يک زن را دوست دارد، سپس گفت " فقط کت" و او را به درون دروازه ماه هل داد. او قتل را به گردن خواننده ايری، يعنی [[مريليون]](Marillion) انداخت{{رف|یش|80}}.}}
=== ضيافتی برای کلاغ ها ===
{{اسپویلر|پس از مرگ لايسا، پتاير خود را لرد محافظ ويل، نايب السلطنه رابرت ناميد. لرد های قدرتمند تر به هم [[اعلامیه لرد ها|پيوستند]] تا از لرد پتاير بخواهند که رابرت ارن را رها کند. هرچند [[لين کوربرای]](Lyn Corbray) در اين مجمع خيلی خشن رفتار کرد و کار حتی به کشيدن شمشير ها رسيد. اين نقص قانون [[حق مهمان|مهمان نوازی]] به پتایر این امکان را داد تا برای مدت بيشتری نائبیت رابرت را در اختيار داشته باشد. پتایر به سانسا گفت که حرکت کوربرای چقدر ارزشمند بوده است، و سانسا حدس زد که کوربرای هم در استخدام پتاير باشد. او اين مسئله را تاييد کرد و به سانسا از نقشه اش در استفاده از اين زمان برای از پيش رو برداشتن لرد هايی که در برابرش قرار گرفته اند گفت. و گفت که به کوربرای دستور داده تا تنفرش از او را صريحا بيان کند تا بتواند به هر جريانی که عليه لرد محافظ راه مي افتد، نفوذ کند و او را باخبر سازد{{رف|ضبک|23}}. او همچنین نقشه ديگرش را هم برای سانسا فاش کرد که آن کمک به او برای باز پس گيری شمال و ازدواج سانسا با جانشین رابرت، يعنی [[هارولد هاردينگ]](Harrold Hardyng) است. در حالی که اعتقاد داشت که هفت قلمرو تحت رهبری سرسی لنيستر در کينگز لندينگ، بسيار زودتر از آن چه انتظار داشته رو به ويرانی پيش مي رود.}}
=== رقصی با اژدهایان ===
=== رقصی با اژدهایان ===
{{اسپویلر|در حالی که دربار پادشاهی به علت حماقت های سرسی لنيستر دچار مشکلات حاد مالی شده است، سر [[کوان لنيستر]](Kevan Lannister) ميخواهد که انگشت کوچيکه به عنوان سابق خود در کينگز لندينگ، يعنی مسئول خزانه برگردد. سرسی در حالی که داشت به سانسا فکر ميکرد، به خاطر آورد که پيش از ازدواج سانسا با تيريون، پتاير بيليش خود پيشنهاد کرده بود که با سانسا استارک ازدواج کند، که پيشنهادش به خاطر مقام پايينش رد شد{{رف|ربا|65}}.}}<br />
{{اسپویلر|در حالی که دربار پادشاهی به علت حماقت های سرسی لنیستر دچار مشکلات حاد مالی شده است، سر [[کوان لنیستر]](Kevan Lannister) میخواهد که انگشت کوچیکه به عنوان سابق خود در کینگز لندینگ، یعنی مسئول خزانه برگردد. سرسی در حالی که داشت به سانسا فکر میکرد، به خاطر آورد که پیش از ازدواج سانسا با تیریون، پتایر بیلیش خود پیشنهاد کرده بود که با سانسا استارک ازدواج کند، که پیشنهادش به خاطر مقام پایینش رد شد{{رف|ربا|65}}.}}<br />
== نقل قول های پتاير ==
 
{{نقل قول|شايد شما کل کينگز لندينگ را بالا و پايين بريد، ولی نتونيد يک مرد که به سينه اش نشان مرغ مقلد چسبيده باشه پيدا کنيد، ولی اين به اين معنی نيست که من دوستی ندارم.{{رف|یش|68}}}}
== نقل قول های پتایر ==
== نقل قول هايی در مورد پتاير ==
{{نقل قول|شاید شما کل کینگز لندینگ را بالا و پایین برید، ولی نتونید یک مرد که به سینه اش نشان مرغ مقلد چسبیده باشه پیدا کنید، ولی این به این معنی نیست که من دوستی ندارم.{{رف|یش|68}}}}
{{نقل قول|او چشمان سبز-خاکستری داشت که زمانی که لبانش لبخند مي زد، آن ها نمي زدند.{{رف|بتت|29}}|اولين توصيف سانسا استارک از انگشت کوچيکه.}}
== نقل قول هایی در مورد پتایر ==
{{نقل قول|انگشت کوچيکه... فقط خدايان مي دانند که انگشت کوچيکه چه نقشه هايی دارد.{{رف|بتت|32}}|[[واريس]](Varys)،زمانی که داشت اتفاقات درون قصر را به ليريو مپاتيس گزارش مي داد.}}
{{نقل قول|او چشمان سبز-خاکستری داشت که زمانی که لبانش لبخند می زد، آن ها نمی زدند.{{رف|بتت|29}}|اولین توصیف سانسا استارک از انگشت کوچیکه.}}
{{نقل قول|انگشت کوچيکه دومين مرد منحرف در کل هفت قلمرو است.{{رف|بتت|58}}|واريس به ادارد استارک زندانی شده.}}
{{نقل قول|انگشت کوچیکه... فقط خدایان می دانند که انگشت کوچیکه چه نقشه هایی دارد.{{رف|بتت|32}}|[[واریس]](Varys)،زمانی که داشت اتفاقات درون قصر را به لیریو مپاتیس گزارش می داد.}}
{{نقل قول|طلا های انگشت کوچيکه از هوا درست شده، با يک بشکن زدن.{{رف|یش|19}} |تيريون لنيستر}}
{{نقل قول|انگشت کوچیکه دومین مرد منحرف در کل هفت قلمرو است.{{رف|بتت|58}}|واریس به ادارد استارک زندانی شده.}}
{{نقل قول| ترجيح مي دهم تا با [[بز سياه کوهور]](Black Goat of Qohor) ازدواج کنم.{{رف|بتت|58}}|واريس در جواب ادارد که از او پرسيده بود که آيا با انگشت کوچيکه متحد است يا نه. }}   
{{نقل قول|طلا های انگشت کوچیکه از هوا درست شده، با یک بشکن زدن.{{رف|یش|19}} |تیریون لنیستر}}
==منابع==
{{نقل قول| ترجیح می دهم تا با [[بز سیاه کوهور]](Black Goat of Qohor) ازدواج کنم.{{رف|بتت|58}}|واریس در جواب ادارد که از او پرسیده بود که آیا با انگشت کوچیکه متحد است یا نه. }}   
==منابع و یادداشت ها==
{{منابع|2}}
{{منابع|2}}
[[رده:خاندان بیلیش]] [[رده:نجیب زادگان]] [[رده:شخصیت های اهل ویل]] [[رده:اعضای شورای کوچک]]
[[en:Petyr Baelish]]
[[رده:خاندان بیلیش]] [[رده:نجیب زادگان]] [[رده:شخصیت های دره]] [[رده:اعضای شورای کوچک]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱ ژوئیهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۱۲:۴۰

OldBaelish.png
پتایر بیلیش
House Baelish.PNG
Petyr Baelish.jpg

القاب انگشت کوچیکه
عنوان لرد عالی مقام ترایدنت

لرد هارن هال
لرد محافظ ویل

مسئول خزانه داری
خاندان خاندان بیلیش
فرهنگ وستروس
تولد در 268AL در فینگرز
همسر لایسا ارن
کتاب(ها) بازی تاج و تخت(حضور دارد)

نزاع پادشاهان(حضور دارد)
یورش شمشیر ها(حضور دارد)
ضیافتی برای کلاغ ها(حضور دارد)

رقصی با اژدهایان(اشاره شد)

بازیگر آیدن گیلن
سریال فصل اول | فصل دوم | فصل سوم| فصل چهارم | فصل پنجم | فصل ششم

لرد پتایر بیلیش (Petyr Baelish)که در بعضی مواقع با نام "انگشت کوچیکه"(Littlefinger) شناخته می شود، ارباب سکه(Master of Coin) در شورای کوچک(Small Council) پادشاهی است. پتایر به جای نشان خانوادگیش، از مرغ مقلد به عنوان نمادش استفاده می کند.در سریال، این شخصیت توسط آیدن گیلن(Aiden Gillen) بازی می شود.

شخصیت و ظاهر

یک مرد کوتاه و لاغر، با سیمایی جذاب. پتایر چشمان سبز-خاکستری، یک ریش نوک تیز بر روی چانه و موهای مشکی که به سمت سفیدی پیش می روند دارد.[۱] پتایر در یک خاندان کوچک و ناشناخته به دنیا آمد. او کل زندگیش را صرف تلاش برای فرار از مقام کوچکش و تبدیل شدن به چیزی فراتر کرده است. او مهارت های قابل توجهی در تجارت و اقتصاد دارد. او همچنین استاد دسیسه های درباری است. نبوغ او تنها با میزان جاه طلبی و ترقیات سیاسیش قابل مقایسه است. او گاهی اوقات به خاطر غیر اشرافی بودنش توسط لرد های بالا مقام، دست کم گرفته می شود.

گذشته

پدر پدر بزرگ پتایر بیلیش، یک شمشیر زن براووسی(Braavosi) در خدمت خاندان کوربرای(House Corbray) بود. زمانی که پسرش به یک شوالیه(knight) تبدیل شد، او سر سنگی تایتان براووس(Titan of Braavos) را به عنوان نشان خود انتخاب کرد. پدر لرد بیلیش، کوچکترین لرد در میان لرد های کوچک بود که مقرش تنها چند صخره در فینگرز(Fingers) به حساب می آید. پدر او در طول جنگ ناین پنی کینگز(War of the Ninepenny Kings)، با هاستر تالی(Hoster Tully) دوست شد، که این دوستی به پتایر اجازه داد تا به ریوران(Riverrun) برود و به همراه فرزندان لرد هاستر تالی پرورش یابد.

در ریوران پتایر با آداب و رسوم اشرافی و در میان مردمانی که در مقامی بالاتر از او قرار داشتند رشد کرد. از جمله آن ها فرزندان تالی، کتلین(Catelyn)، لایسا(Lysa) و ادمور(Edmure)( که همان کس بود که برای اولین بار لقب "انگشت کوچیکه" را به خاطر زادگاهش به او داد) بودند[۱]. همین که آنان بزرگتر شدند، پتایر عاشق کتلین شد، کسی که در عوض پتایر را مانند برادرش دوست داشت، نه بیشتر. زمانی که نامزدی کتلین و برندون استارک(Brandon Stark) اعلام شد، پتایر، براندون را که بسیار از او بزرگ تر بود به دوئل دعوت کرد تا بتواند کتلین را مال خود کند. براندون به راحتی پیروز شد و یک زخم هولناک هم به بیلیش هدیه داد، اما به خاطر تقاضای کتلین، زندگی او را بخشید. بعد از این اتفاق کتلین دیگر با او صحبتی نکرد و تنها نامه پتایر را که بعد از مرگ براندون ارسال شده بود، سوزاند[۱].

از سوی دیگر، لایسا عاشق پتایر شده بود.یک شب لایسا، با چشم پوشی از علاقه ای که پتایر به خواهرش داشت، و در حالی که او مست و افسرده از بی محلی های کتلین بود، به درون تختش خزید و با او همبستر شد. پتایر مست در آن شب، احتمالاً لایسا را با خواهرش اشتباه گرفت و او را کتلین خواند. از آن پس او ادعا کرد (چه در خلوت و چه در دربار) که او دوشیزگی هر دو خواهران تالی را گرفته است. در نتیجه این معاشقه، لایسا باردار شد. زمانی که هاستر تالی متوجه موضوع شد، لایسا را مجبور کرد تا چای ماه(moon tea) بنوشد تا بچه را سقط کند. همچنین پتایر را از ریوران بیرون کرد، چرا که خاندان بیلیش بسیار کوچکتر از آن چیزی بود که بشود بین آن ها و خاندان تالی وصلتی را تصور نمود[۲].

پتایر روابطش با لایسا را حتی پس از ازدواج او با جان ارن(Jon Arryn) ادامه داد. لایسا شوهرش را مجاب کرد تا اختیار گمرک در گال تاون(Gulltown) را به پتایر بدهد. استعداد او در اقتصاد یک سری فرصت ها را برای او ایجاد کرد تا به مقام مسئول خزانه داری شاه رابرت براتیون(Robert Baratheon) در کینگز لندینگ(King's Landing) برسد[۳]. جایی که نفوذ و اعتبارش، متحدان و همراهان بسیاری، از جمله نگهبانان شهر(City Watch) را برایش به ارمغان آورد. او همچنین تعداد بیشماری فاحشه خانه در شهر خرید.

درست قبل از اتفاقات کتاب اول، جان ارن متوجه شد که پدر همه فرزندان رابرت براتیون،در واقع جیمی لنیستر(Jaime Lannister) می باشد و تصمیم گرفت تا شاه را مطلع کند.پتایر لایسا را مجبور کرد تا شوهرش را مسموم کند، با این ادعا که این عمل، از فرستاده شدن پسرشان رابرت(Robert) به نزد دایه ها جلوگیری خواهد کرد. لایسا، که به شدت به فرزندش وابسته است، دستورات او را انجام داد. بعد از قتل جان، پتایر، لایسا را قانع کرد تا نامه ای به خواهرش کتلین بنویسد با این مضمون که لرد ارن به قتل رسیده و ملکه مسئول آن است.

وقایع اخیر

انگشت کوچیکه و واریس(سریال)
پتایر بیلیش و سانسا استارک در تورنومنت دست(سریال)

بازی تاج و تخت

زمانی که کتلین به کینگز لندینگ رسید تا به شوهرش در مورد هدف حمله به پسرشان، برن(Bran)، بگوید، پتایر که از رسیدن او با خبر شده بود، او را منصرف کرد و در یکی از فاحشه خانه هایش جا داد. کتلین به خاطر ایامی که آن دو در ریوران گذرانده بودند، به بیلیش اعتماد کرد و به او خنجری که با آن به پسرش حمله شده بود را نشان داد. پتایر گفت که آن خنجر را می شناسد و ادعا کرد که زمانی مال او بوده است اما آن را در یک شرط بندی به تیریون لنیستر(Tyrion Lannister) باخته است[۱]. این دروغ - پتایر در واقع آن خنجر را به شاه رابرت باخته بود - به طرز غیر مستقیم شعله های جنگ پنج پادشاه(War of the Five King) را برافروخت. چرا که کتلین بر همین اساس تیریون را دستگیر کرد.

پتایر از ادارد(Eddard)خواست تا همسرش را ملاقات کند تا بتواند کتلین را قانع کند که حرکتی بر علیه لنیستر ها انجام ندهد، تا زمانی که آن ها مدرکی پیدا کنند. او قسم خورد که به ند در پیدا کردن قاتل جان ارن کمک خواهد کرد[۴]، و در مدتی که ند عنوان دست پادشاه(Hand of the King)را در اختیار داشت، به علت علاقه اش به کتلین، دوستی ساختگی ای با او برقرارکرد. او همچنین در بعضی مواقع به لرد استارک سیاست های درباری را نشان می داد و به او هشدار می داد که به هیچکس اعتماد نکند، حتی خود پتایر.

زمانی که شاه رابرت فهمید که دنریس تارگرین(Daenerys Targaryen)باردار است، بیلیش در مورد اقدام به قتل او با رابرت موافقت کرد. ند در حرکتی برای اعتراض نسبت به این فرمان رابرت، از مقامش استعفا داد. اما پیش از آن که مهیای سفر بازگشت به وینترفل شود، پتایر با قول پیدا کردن قاتل جان ارن، او را در شهر نگاه داشت. او ند را به یکی از فاحشه خانه ها برد، جایی که یک فاحشه جوان، مشغول بزرگ کردن یکی از فرزندان حرامزاده رابرت بود. بیلیش در زمانی که ند توسط یکی از مردان جیمی لنیستر زخمی شد، در مهلکه حضور داشت[۵].

پس از زخم کشنده رابرت و نام نهادن ادارد به عنوان نماینده پادشاه و لرد محافظ، بیلیش به ند توصیه کرد که علی رقم این که می داند فرزندان سرسی قانونی نیستند و استنیس براتیون(Stannis Baratheon) جانشین بر حق است، اما حرکتی را انجام دهد که منجر به موفقیت جافری(Joffrey) در رسیدن به تخت پادشاهی شود. تا کشور از یک جنگ در امان بماند و قدرت های آن ها سقوط نکند. ند پیشنهاد او را رد کرد و در عوض از او خواست تا وفاداری نگهبانان شهر را مال خود کند تا سرسی آن ها را بر علیه او استفاده نکند[۶]. بیلیش قبول کرد، اما در نهایت به ند خیانت نمود. او نگهبانان شهر را خرید تا ملکه را حمایت کنند. این حرکت نهایتا موجب دستگیری ند استارک و اعدام او به جرم خیانت شد[۷].

نزاع پادشاهان

انگشت کوچیکه - اثر BrittMartin

تیریون لنیستر پس از رسیدن دوباره اش به دربار، تصمیم گرفت قبل از انجام هر حرکت علیه پتایر بیلیش( به خاطر همان دروغی که پتایر در مورد خنجر گفته بود) در مورد او تحقیق کند. و همچنین سعی کرد تا هیچ حرکتی، پیش از آن که بتواند مهره های بیلیش را با مردان خودش عوض کند، انجام ندهد.پس از قتل شاه رنلی براتیون(Renly Baratheon)،پتایر و تیریون لنیستر نقشه ایجاد اتحاد با خاندان تایرل را کشیدند تا بتوانند در مقابل لرد های سرزمین های طوفان که همگی بلافاصله به استنیس پیوسته بودند، ایستادگی کنند. پتایر خود داوطلب شد که با تایرل ها مذاکره کند[۸]، و نهایتاً هم موفق شد تا با استفاده از اعلام نامزدی بین شاه جافری و مارجری تایرل(Margaery Tyrell)، به این اتحاد جامه عمل بپوشاند[۹][۱۰]. او به همراه نیروهای تایرل و تایوین لنیستر(Tywin Lannister) به کینگز لندینگ بازگشت. نیروهای ملحق شده لنیستر و تایرل در آخرین لحظات، نبرد بلک واتر(Battle of the Blackwater) را به نفع خود تغییر دادند و استنیس شکست خورد[۱۱]. پس از جنگ، پتایر به عنوان پاداش، به مقام لرد هارن هال(Harrenhal) نائل شد[۱۲]. گرچه قلعه در آن زمان در اختیار راب استارک(Robb Stark) بود و توسط نیرو های روس بولتون(Roos Boltone) نگهداری می شد. همچنین پتایر از طریق سر دانتوس قرمز(Ser Dontos the Red)، نقشه ای محرمانه برای فرار سانسا استارک(Sansa Stark) کشید. پتایر یک حلقه ی مهم با استفاده از اسنی(Osney)، اسفرید(Osfryd) و اسماند کتل بلک(Osmund Kettleblack) به دور تخت پادشاهی ایجاد کرد. آن ها استخدام شده بودند تا پس از این که تیریون محافظان ملکه را مرخص کرد، بتوانند از سرسی(Cersei) مراقبت کنند. تیریون باور دارد که آن ها جاسوسان بیلیش هستند، که درواقع وفاداری آن ها کاملاً به پتایر تعلق دارد[۳].

یورش شمشیر ها

در طول جلسات شورای کوچک، بیلیش به تایوین لنیستر اطلاع داد که تایرل ها قصد دارند تا سانسا را به ازدوج ویلاس تایرل(Willas Tyrell) در بیاورند و او را به های گاردن(Highgarden) بفرستند. این خبر زمان کافی به تایوین داد تا ترتیب ازدواج سانسا را با پسرش، تیریون بدهد. همچنین پتایر، جین پول(Jeyne Poole) را برای لنیستر ها فراهم آورد تا او را به جای آریا استارک(Arya Stark) جا بزنند و به عنوان عروس، به رمسی بولتون(Ramsay Bolton) بدهند تا اتحاد بولتون ها و لینستر ها که از عروسی سرخ(Red Wedding) آغاز شده بود، محکم تر شود.

موقعیت جدید پتایر به عنوان یک لرد بلند مرتبه، باعث شد که تایوین لنیستر به فکر ازدواج او با لایسا ارن بیفتد تا بتواند دره ارن(Vale of Arryn) را که تا آن لحظه بی طرف مانده بود به سمت جافری بیاورد. پتایر این پیشنهاد را قبول کرد و آمده سفر به ایری(The Eyrie) شد. به جای او تیریون لنیستر به عنوان مسئول خزانه داری انتخاب شد[۱۳].

گرچه پتایر بارانداز پادشاهی را ترک کرد، اما بلافاصله به ویل نرفت. و در عوض جایی در نزدیک شهر باقی ماند تا عروسی جافری و مارجری برگزار شود که در طی آن جافری به قتل رسید. در میان هیاهو آن اتفاق، سانسا به کمک سر دانتوس گریخت و به کشتی ای برده شد که بیلیش در آن جا منتظر او بود. سپس پتایر دانتوس را کشت و این عملش را این گونه به سانسا توضیح داد که کشتن او تنها راه برای اطمینان از ساکت ماندنش است. او همچنین توضیح داد که چگونه نقشه قتل جافری را کشیده است. این که با اولنا ردواین(Olenna Redwyne) به توافق رسیده و از یاقوتی که سانسا به اصرار دانتوس هولارد در عروسی بر سر گذاشته بود استفاده کرده تا جافری را بکشد. یاقوتی که در واقع سم خفه کننده(Strangler) بوده است. او همچنین توضیح داد که چگونه آن نمایش کوتوله ها را به راه انداخته تا درست دقایقی قبل از مرگ شاه، جافری و تیریون را در برابر هم قرار دهد. این گونه همه تیریون را مسئول مرگ جافری می داند، و با مرگ او، سانسا بیوه خواهد شد[۳].

پتایر در حالی که سانسا را در کنارش داشت، به ویل سفر کرد. او هویت آلاین استون را به سانسا داد تا از او محافظت کند و او را دختر حرامزاده خودش خواند. آن ها چند روزی را در خانه پدریش در فینگرز ماندند و لایسا نیز در آن جا به ملاقاتشان آمد و در همان روز اول و به اصرار لایسا، آن دو باهم ازدواج کردند. سپس همگی به ایری رفتند اما پس از آن پتایر بیشتر وقتش را صرف سفر کردن به اقصا نقاط ویل کرد تا بتواند نفوذ خود بر لرد ها را بیشتر کند.

در ایری، پتایر دریافت که سانسا دارد تبدیل به یک زن زیبا و جوان و البته بسیار شبیه به مادرش کتلین می شود. همین امر لحظه ای بر او اثر گذاشت و او سانسا را بوسید. لایسا این صحنه را دید و به خاطر حسادت و خشم تصمیم گرفت تا سانسا را در تالار پادشاهی به قتل برساند. و تقریباً او را به درون دروازه ماه(Moon Door) هل داده بود تا این که پتایر سر رسید. در آن جا لایسا اعتراف کرد که به خاطر عشقش به پتایر بوده که جان ارن را کشت و نامه را به کتلین فرستاد. پتایر او را در آغوش گرفت و به او گفت که او هم فقط یک زن را دوست دارد، سپس گفت " فقط کت" و او را به درون دروازه ماه هل داد. او قتل را به گردن خواننده ایری، یعنی مریلیون(Marillion) انداخت[۱۴].

ضیافتی برای کلاغ ها

پس از مرگ لایسا، پتایر خود را لرد محافظ ویل، نایب السلطنه رابرت نامید. لرد های قدرتمند تر به هم پیوستند تا از لرد پتایر بخواهند که رابرت ارن را رها کند. هرچند لین کوربرای(Lyn Corbray) در این مجمع خیلی خشن رفتار کرد و کار حتی به کشیدن شمشیر ها رسید. این نقص قانون مهمان نوازی به پتایر این امکان را داد تا برای مدت بیشتری نیابت رابرت را در اختیار داشته باشد. پتایر به سانسا گفت که حرکت کوربرای چقدر ارزشمند بوده است، و سانسا حدس زد که کوربرای هم در استخدام پتایر باشد. او این مسئله را تایید کرد و به سانسا از نقشه اش در استفاده از این زمان برای از پیش رو برداشتن لرد هایی که در برابرش قرار گرفته اند گفت. و گفت که به کوربرای دستور داده تا تنفرش از او را صریحا بیان کند تا بتواند به هر جریانی که علیه لرد محافظ راه می افتد، نفوذ کند و او را باخبر سازد[۱۵]. او همچنین نقشه دیگرش را هم برای سانسا فاش کرد که آن کمک به او برای باز پس گیری شمال و ازدواج سانسا با جانشین رابرت، یعنی هارولد هاردینگ(Harrold Hardyng) است. در حالی که اعتقاد داشت که هفت قلمرو تحت رهبری سرسی لنیستر در کینگز لندینگ، بسیار زودتر از آن چه انتظار داشته رو به ویرانی پیش می رود.

رقصی با اژدهایان


نقل قول های پتایر

شاید شما کل کینگز لندینگ را بالا و پایین برید، ولی نتونید یک مرد که به سینه اش نشان مرغ مقلد چسبیده باشه پیدا کنید، ولی این به این معنی نیست که من دوستی ندارم.[۳]

نقل قول هایی در مورد پتایر

او چشمان سبز-خاکستری داشت که زمانی که لبانش لبخند می زد، آن ها نمی زدند.[۱۷]

—اولین توصیف سانسا استارک از انگشت کوچیکه.

انگشت کوچیکه... فقط خدایان می دانند که انگشت کوچیکه چه نقشه هایی دارد.[۱۸]

واریس(Varys)،زمانی که داشت اتفاقات درون قصر را به لیریو مپاتیس گزارش می داد.

انگشت کوچیکه دومین مرد منحرف در کل هفت قلمرو است.[۱۹]

—واریس به ادارد استارک زندانی شده.

طلا های انگشت کوچیکه از هوا درست شده، با یک بشکن زدن.[۱۳]

—تیریون لنیستر

ترجیح می دهم تا با بز سیاه کوهور(Black Goat of Qohor) ازدواج کنم.[۱۹]

—واریس در جواب ادارد که از او پرسیده بود که آیا با انگشت کوچیکه متحد است یا نه.

منابع و یادداشت ها