غارت بارانداز پادشاه

نسخهٔ تاریخ ‏۲۹ ژوئن ۲۰۱۵، ساعت ۲۱:۲۲ توسط تالیسا (بحث | مشارکت‌ها) (←‏منابع)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

غارت بارانداز پادشاه (Sack of King's landing) در طول قیام رابرت(Robert's Rebellion) رخ داد.

غارت بارانداز پادشاه
Sack of King's Landing.jpg
نیروهای لنیستر در حال غارت شهر
جنگ قیام رابرت
تاریخ سال 283 پس از ورود اگان
مکان بارانداز پادشاه
نتیجه پیروزی انقلابیون
نیروهای درگیر
ارتش سرزمین های غربی ارتش باقی مانده‌ی سرزمین های سلطنتی
فرماندهان
تایوین لنیستر ایریس دوم
قدرت نظامی
12٬000 نامعلوم
تلفات
نامعلوم ایریس دوم+
روزارت+
منلی استاک ورث+
پرنسس الیا+
رینیس+
اگان

نبرد

لرد تایوین لنیستر (Tywin Lannister) که تا زمان نبرد ترایدنت (Battle of the trident) بی طرف مانده بود، همراه با 12,000 سرباز به جلوی دروازه های بارانداز پادشاه آمد و با ادعای وفاداری به ایریس دوم (Aerys II) درخواست کرد تا به او و مردانش اجازه ورود به شهر دهند، این استاد اعظم پایسل (Grand maester Pycelle)بود که در برابر اعتراض های واریس ارباب جاسوسان (Spymaster Varys) توانست پادشاه دیوانه (Mad king) را قانع کند که دروازه ها را برروی لنیسترها باز کند، پایسل احساس کرده بود که قلمرو احتیاج به یک پادشاه جدید دارد و بعد از مرگ ریگار (Rhaegar) امیدوار بود آن فرد تایوین باشد.[۱][۲]

نیروهای لنیستری شهر را با نام رابرت غارت کردند ، ایریس به دست جدید خود روزارت (Rossart) از صنف کیمیا گران (Pyromancer) دستور داد تا انبارهای آتش وحشی (Wildfire) در شهر را مشتعل کند و می گفت:

بگذارید او پادشاهی شود برای استخوان های سوخته و گوشت های پخته، بگذارید پادشاه خاکسترها شود.

سپس ایریس به جیمی لنیستر (Jaime lannister) یکی از اعضای گاردشاهی (Kingsguard) و پسر خود تایوین دستور داد ، تا پدرش را بکشد. در عوض جیمی لنیستر لرد روزارت را کشت و سپس ایریس را بر روی تخت آهنین (Iron throne) به قتل رساند.

در همان حال ، که نیرو های لنیستر با طرفداران تارگرین ها در سپت (Sept) و سربازخانه قلعه سرخ (Red Keep) می جنگیدند، ادارد استارک ورود جلوداران سپاه رابرت به دروازه های شهر را رهبری می کرد. لرد کریک هال (Lord Crakehall) به جیمی لنیستر گفت که بهتر است آنها پادشاه جدید را اعلام کنند، او از جیمی لنیستر پرسید که از بین تایوین لنیستر، رابرت براتیون یا یکی از اعضای خاندان تارگرین کدام یک را برای پادشاهی اعلام کند. جیمی لنیستر به کریک هال گفت: هر کدام که خودش می خواهد را شاه اعلام کند.[۳]

تایوین شوالیه های خود سر گرگور کلگان (Gregor clegane) و سر آموری لورچ (Amory lorch) را فرستاد تا دژ میگور را بگیرند و با باقی خانواده سلطنتی به مقابله بپردازند ، تا تخت آهنین را برای رابرت تضمین کنند و ثابت کنند که خاندان لنیستر برای همیشه خاندان تارگرین را ترک کرده اند. گرگور کلگان ولیعهد نوزاد , اگان تارگرین (Aegon targaryen) را در حالی که مادرش تماشا میکرد کشت و سپس به پرنسس الیا (Princess elia) همسر ریگار تجاوز کرد و بعد او را نیز به قتل رساند، آموری پرنسس رینیس (Princess Rhaenys) را از زیر تخت پدرش بیرون کشید و به او 50 ضربه ی چاقو وارد کرد.

زمانی که ادارد استارک (Eddard stark) در مدت کوتاهی پس از آن در راس ارتش انقلابیون رسید، جیمی لنیستر را نشسته برروی تخت آهنین و جسد ایریس را در زیر آن یافت .

تایوین لنیستر جنازه همسر ریگار و کودکانش اگان و رینیس را به عنوان نشانه وفاداری پیچیده در رداهایی قرمز در پای تخت آهنین گذاشت.[۴] بحث ما بین ند و رابرت باعث شد که ند آنجا را ترک کند و به تنهایی برای اتمام جنگ به جنوب برود.[۱]

پس از واقعه

ادارد استارک (Eddard stark) و رابرت براتیون (Robert baratheon) پیرامون قتل فرزندان ریگار به مجادله پرداختند ادارد معتقد بود که این کار غیر قابل توجیح است اما رابرت از این عمل راضی بود، اختلاف میان آن دو به حدی بود که حتی جان ارن (Jon arryn) هم نتوانست آن دو را آرام کند. ادارد استارک به جنوب رفت و به محاصره استورمز اند (Storm's End) پایان داد و پس از آن به سمت برج شادی (Tower of joy) رفت و تنها غم مشترک مرگ لیانا بود که باعث شد آن دو آشتی کنند.[۱]

به بازماندگان غارت مانند سر آلیسر تورن (Alliser thorne) و جرمی رایکر (Jaremy rykker) از سوی تایوین دو انتخاب داده شد مرگ یا پیوستن به نگهبانان شب.[۵]

نقل قولها

من بودم که به ایریس پیشنهاد دادم دروازه ها را باز کند . . .[۲]

استاد اعظم پایسل در حال اعتراف به تیریون لنیستر

من بارانداز پادشاه رو بعد از غارت دیدم ، در آن روز اطفال ، مردان سالخورده و همچنین کودکان در حال بازی را سلاخی کردن ، و به بیشتر زنان بیش از آنچه بتوان شمرد تجاوز کرده بودند[۶]

جوراه مورمونت

در آن فتح هیچ افتخاری نبود[۱]

ادارد استارک

منابع