ابراین مارتل
| در حال ترجمه این موضوع توسط کاربر:Samiano در حال ترجمه است. این الگو برای این قرار داده شده است که سایر اعضا به صورت موازی این مقاله را ترجمه نکنند. |
ابراین مارتل اثر Amoka© | |
| |
القاب | افعی سرخ |
---|---|
عنوان | شاهزاده دورن |
خاندان | خاندان مارتل پسران دوم (سابقاً) |
نژاد | دورنی ها |
فرهنگ | دورنی |
تولد | در سال 258 پس از ورود اگان |
کتاب(ها) | یورش شمشیر ها (حضور دارد) ضیافتی برای کلاغ ها (اشاره شده) |
| |
بازیگر | Pedro Pascal |
سریال | فصل چهارم |
شاهزاده ابراین نایمروس مارتل (Oberyn Nymeros Martell)، شناخته شده با نام افعی سرخ (Red Viper)، برادر جوان تر و سرکش دوران مارتل (Doran Martell) می باشد. او هشت دخترِ نا مشروع دارد، که آنان را مارهای شنزار (Sand Snakes) می نامند. چهار دختر جوانتر او از معشوقه کنونی او الاریا سند (Ellaria Sand) می باشند. بر اساس برخی از شایعه هااو دو جنس گراست. ملازم او (و یکی از معشوق های شایعه شده او) دیمون سند (Daemon Sand) می باشد.[۱]
ظاهر و شخصیت
ابراین صورتی پر چین و چروک و عبوس با ابروهایی باریک دارد، او همچنین دارای چشمانی مشکیِ و درخشانِ افعی مانند و بینی ای نوک تیز دارد.[۲] او مو هایی درخشان و مشکی همراه با رگه هایی نقره ای دارد که از رستنگاه نوک تیزش تا انبوه موهایش امتداد یافته است.[۱]
ابراین مردی قاطع، شهوانی و شوخ طبع است، او همچنین زبان تند و گزنده ای دارد. او برای مدتی در سیتادل (Citadel) تحصیل می کرده است، و ظاهراً موفق به ساخت چندین حلقه استادی نیز شده بوده است اما سرانجام خسته می شود و مرتبه اش را رها می کند. ابراین در سرتاسر جهان سفر کرده است و حتی گروه های مزدوری نیز تاسیس کرده است. او رابطه ای بسیار نزدیک با خواهرش الیا (Elia) داشت، به گونه ای که در کودکی آنان جدایی ناپذیر بودند.
تاریخچه
دوران جوانی
در جوانی اش، ابراین در سند استون (Sandstone) پرورش یافته بود.[۳] در شانزده سالگی، او را در تخت معشوقه (Paramour) ی لرد ادگار یورن وود (Edgar Yronwood) میآبند در نتیجه لرد او را در طی یک دوئل به مبارزه می طلبد. آن دوئل اولین خون شاهزاده بود، گر چه که هر دو آنها به سختی زخمی شدند اما زخم لرد ادگار چرک می کند و او را می کشد. از آن زمان ابراین توسط دوستان و دشمنانش به عنوان «افعی سرخ» (Red Viper) شناخته می شود، چرا که بر اساس شایعه ها او در دوئل از تیغ زهر آلود استفاده کرده بوده است.[۱] پس از آن، ابراین در طی تبعیدی موقت به اولد تاون (Oldtown) و سپس به لیس (Lys) فرستاده می شود (اگر چه که از آن به عنوان تبعید یاد نمی کنند). در طی اقدامی برای ایجاد صلح میان خاندان مارتل (House Martell) و خاندان یورن وود (House Yronwood)، کوینتین مارتل (Quentyn Martell) به عنوان نگهبان نزد خاندان یورن وود فرستاده می شود.
ابراین به طور گسترده ای در میان شهر های آزاد سفر کرده است، جایی که او چیز های بیشتری راجع به سموم و احتمالاً هنر های شیطانی آموخته است. او در سیتادل (Citadel) تحصیل می کرده است، و تا پیش از خسته شدنش آنقدر پیش می رود تا موفق می شود شش حلقه از زنجیر استادان را برای خودش درست کند. ابراین به عنوان سرباز در سرزمین های مورد مناقشه (Disputed Lands) در آن سوی دریای باریک (Narrow Sea) حضور داشته است، او همچنین تا پیش از تاسیس گروه خودش برای مدتی پسران دوم (Second Sons) را همراهی می کرده است. گفته می شود که او تختش را هم با زنان و هم با مردان شریک می شود، و در سرتاسر دورن دارای دختران حرامزاده است. مار های شنزار (The Sand Snakes)، عنوانی است که مردم به دختران او داده اند.[۱]
ابراین، به هر شکل، اجازه نداده است که فرزندانش در نداری بزرگ شوند: او مسئولیت آنان را بر عهده گرفته است، و فعالانه به آنان کمک می کند تا به جایگاهی برسند(تعداد خیلی کمی از لرد ها حاضر می شوند چنین کاری را در مورد فرزندان نا مشروعشان انجام دهند). او به آنان آموزش داده است که چگونه از خودشان دفاع کنند و همچنین اجازه داده است در حین بزرگ شدن استقلالشان را نیز حقظ کنند.
هنگامی که ابراین جوان بود، شاهزاده خانم دورن که حاکم وقت بود برنامه داشت تا ابراین یا خواهرش، شاهزاده الیا (Princess Elia)، را به ازدواج یکی از فرزندان لرد تایوین (Tywin) در بیآورد، یا اینکه هر دو آنها با فرزندان دوقلوی او ازدواج کنند. برای ارائه این پیشنهاد، آنان از کسترلی راک (Casterly Rock) بازدید می کنند، جایی که آنان با سرسی (Cersei)، جیمی (Jaime) و تیریون لنیستر (Tyrion Lannister) ملاقات می کنند. به هر حال، آنان کمی پس از مرگ جوانا لنیستر به آنجا می رسند، در نتیجه لرد تایوین پیشنهاد آنان را قبول نمی کند. او در عوض فرزند تازه متولد شده اش تیریون را پیشنهاد می کند، پیشنهادی که به عنوان یک توهین تلقی می شود.
ابراین همچنین مسئول اصلی احیای دشمنی دیرینه میان خاندانش و تایرل ها (Tyrells) محسوب می شود، چرا که او به طور تصادفی موجب فلج شدن ویلاس تایرل (Willas Tyrell) در یک تورنمنت می شود، اگر چه که ویلاس شخصاً هیچ کینه ای نصبت به او ندارد. شاهزاده ابریان در تورنمنت استورمز اند (Tourney at Storm's End) توسط شاهزاده ریگار تارگرین (Rhaegar Targaryen) از روی اسب به زمین انداخته می شود.[۴] او همچنین در تورنمنتی دیگر در استورمز اند (Storm's End) توسط سر باریستان سلمی (Barristan Selmy) از روی اسب به زمین انداخته می شود.[۵]
در پی قتل الیا
ابراین رابطه ای بسیار نزدیک با خواهرش الیا (Elia) داشت. در پی غارت بارانداز پادشاه (Sack of King's Landing)، زمانی که او مطلع شد خواهرش توسط شوالیه لنیستری، گرگور کلگان (Gregor Clegane)، ابتدا مورد تجاوز قرار گرفته و سپس به قتل رسیده، همچنین پسر و دختر او نیز توسط شوالیه لنیستری دیگر (آموری لورچ (Amory Lorch)) به قتل رسیده اند، تلاش کرد تا دورن را به نفع ویسریس برخیزاند. دست جدید، جان ارن (Jon Arryn)، موفق شد تا صلح را برقرار کند، اما ابراین از آن زمان تا کنون در پی گرفتن انتقام بوده است.[۱]
منابع
- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ ۱٫۳ ۱٫۴ یورش شمشیرها، فصل 38، تیریون.
- ↑ ضیافتی برای کلاغ ها، فصل 2، فرمانده نگهبانان.
- ↑ ضیافتی برای کلاغ ها، فصل 21، ملکه ساز.
- ↑ یورش شمشیرها، فصل 42، دنریس.
- ↑ یورش شمشیرها، فصل 67، جیمی.