دوران مارتل: تفاوت میان نسخهها
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
به دیلی مرگ زود هنگام [[مورس مرتل (برادر دوران)|مورس]] و [[اولیوار مارتل|اولیوار]] و تفاوت سنی او با دیگر برادر و خواهرش، دوران به تنهایی بزرگ شده است. شاید همین دلیل باشد که می شود او از در میان گذاشتن افکارش با دیگران می پرهیزد. او در جوانی اش در [[سالت شور]] (Salt Shore) یک ملازم بود.{{رف|ضبک|2}} | به دیلی مرگ زود هنگام [[مورس مرتل (برادر دوران)|مورس]] و [[اولیوار مارتل|اولیوار]] و تفاوت سنی او با دیگر برادر و خواهرش، دوران به تنهایی بزرگ شده است. شاید همین دلیل باشد که می شود او از در میان گذاشتن افکارش با دیگران می پرهیزد. او در جوانی اش در [[سالت شور]] (Salt Shore) یک ملازم بود.{{رف|ضبک|2}} | ||
او در سفر به [[شهر های آزاد]] (Free Cities) با همسرش [[ملاریو از نورووس]] (Mellario of Norvos) آشنا می شود. آن ها عاشق یکدیگر می شوند و ازدواج می کنند. در زمان نامزدی آنان، برادر و خواهر دوران، [[ابراین مارتل|ابراین]] و [[الیا مارتل|الیا]] به همراه مادرشان از طریق جنوب مسافرت می کنند تا بتوانند افرادی مناسب برای ازواج پیدا کنند، در همین حین دوران به عنوان قلعه بان در [[سان اسپیر]] (Sunspear) می ماند. اگرچه ملاریو آن قدر اشرافی بود که بتواند با او ازدواج کند، با این حال بیشتر ازدواج ها در میان اشراف [[وستروس]] (Westeros) به خاطر سیاست است و ازدواج به خاطر عشق امری غیر معمول است. آنها صاحب سه فرزند شدند. | او در سفر به [[شهر های آزاد]] (Free Cities) با همسرش [[ملاریو از نورووس]] (Mellario of Norvos) آشنا می شود. آن ها عاشق یکدیگر می شوند و ازدواج می کنند. در زمان نامزدی آنان، برادر و خواهر دوران، [[ابراین مارتل|ابراین]] و [[الیا مارتل|الیا]] به همراه مادرشان از طریق جنوب مسافرت می کنند تا بتوانند افرادی مناسب برای ازواج پیدا کنند، در همین حین دوران به عنوان قلعه بان در [[سان اسپیر]] (Sunspear) می ماند.{{رف|یش|70}} اگرچه ملاریو آن قدر اشرافی بود که بتواند با او ازدواج کند، با این حال بیشتر ازدواج ها در میان اشراف [[وستروس]] (Westeros) به خاطر سیاست است و ازدواج به خاطر عشق امری غیر معمول است. آنها صاحب سه فرزند شدند. | ||
با وجود اینکه آنان به خاطر عشق با یکدیگر ازدواج کردند اما ازدواج شادی نداشتند، چرا که [[ملاریو از نورووس|ملاریو]] (Mellario) نمی توانست خودش را با فرهنگ [[دورنی ها]] (Dornish) تطبیق دهد. کمی پس از تولد [[ترایستن مارتل|ترایستن]] (Trystane)، [[کوینتین مارتل|کوینتین]] (Quentyn) برای آموزش به عنوان یک ملازم نزد لرد [[آندرس یورن وود]] (Anders Yronwood) فرستاده می شود. عملی که موجب ایجاد صلح با [[یورن وود]] (Yronwood) می شود، چرا که لرد پیشنین آن، [[اورمند یورن وود]] (Ormond Yronwood) از جراحت هایی که در دوئل با [[ابراین مارتل|ابراین]] برداشته بود در گذشته بود. [[ملاریو از نورووس|ملاریو]] که از این اقدام خرسند نبود به [[نورووس]] (Norvos) باز می گردد. | با وجود اینکه آنان به خاطر عشق با یکدیگر ازدواج کردند اما ازدواج شادی نداشتند، چرا که [[ملاریو از نورووس|ملاریو]] (Mellario) نمی توانست خودش را با فرهنگ [[دورنی ها]] (Dornish) تطبیق دهد. کمی پس از تولد [[ترایستن مارتل|ترایستن]] (Trystane)، [[کوینتین مارتل|کوینتین]] (Quentyn) برای آموزش به عنوان یک ملازم نزد لرد [[آندرس یورن وود]] (Anders Yronwood) فرستاده می شود. عملی که موجب ایجاد صلح با [[یورن وود]] (Yronwood) می شود، چرا که لرد پیشنین آن، [[اورمند یورن وود]] (Ormond Yronwood) از جراحت هایی که در دوئل با [[ابراین مارتل|ابراین]] برداشته بود در گذشته بود. [[ملاریو از نورووس|ملاریو]] که از این اقدام خرسند نبود به [[نورووس]] (Norvos) باز می گردد. | ||
در پنجاه سالگی، دوران به شدت مبتلا به نقرس می شود، بیماری موجب می شود که او بیشتر توانایی راه رفتن اش را از دست بدهد و به همین دلیل معمولا او بر روی صندلی چرخدار می نشیند. بیشتر اوقاتش را در [[واتر گاردن]] (Water Gardens)، خانه تابستانی [[خاندان مارتل|مارتل ها]] (Martells)، و به تماشای بازی کودکان می گذراند. او برای پنهان سازی ضعفش در برابر دشمنان از ملاقات با عوام اجتناب می کند و تنها با درباریان و مشاورین مورد اعتمادش دیدار می کند. | |||
مادر دوران در طول [[قیام رابرت]] (Robert's Rebellion) یا مدتی کمی پس از آن در می گذرد و دوران جانشین او می شود. از آنجایی که [[خاندان مارتل|مارتل ها]] و [[خاندان تارگرین|تارگرین ها]] (Targaryens) با پیوند هایی با یکدیگر داشتند، در طول قیام آنان از نیرو های سلطنتی حمایت می کنند. | |||
به علت مرگ [[الیا مارتل|الیا]] (Elia)، [[ابراین مارتل|ابراین]] (Oberyn) می خواهد تا دورن را به نفع [[ویسریس تارگرین|ویسریس]] (Viserys)، وارث نجات یافته [[خاندان تارگرین|تارگرین ها]] از [[غارت بارانداز پادشاه]] (Sack of King's Landing)، صف آرایی کند، اما دوران تصمیم دیگری می گیرد. در طی مذاکرات با [[جان ارن]] (Jon Arryn)، مسائل حل و فصل می شود. اگر چه که مردم مشکوک اند که [[خاندان مارتل|مارتل ها]] (از جمله دوران) همچنان از [[لنیستر]]ها به خاطر عملی که انجام دادند متنفر اند. | |||
{{اسپویلر|دوران و برادرش [[ابراین مارتل|ابراین]] در تمام این سال ها پنهایی برنامه می ریختند، تا به سلطنت [[رابرت براتیون]] (Robert Baratheon) پایان دهند و [[خاندان لنیستر]] (House Lannister) را نابود سازند. پس از رفتن بازماندگان تارگرین از [[دراگون استون]] (Dragonstone)، [[ابراین مارتل|ابراین]] به [[براووس]] (Braavos) سفر می کند، جایی که [[ویسریس تارگرین]] (Viserys Targaryen) و [[دنریس تارگرین]] (Daenerys Targaryen) توسط سر [[ویلم دری]] (Willem Darry) نگهداری می شدند. آنان با حضور [[دریاسالار براووس]] (Sealord of Braavos)، [[پیمان ازدواج پنهانی (در براووس)|پیمان پنهانی ای]] می بندند تا به شرطی که [[ویسریس تارگرین|ویسریس]] قول دهد با [[آریانه مارتل]] (Arianne Martell) ازدواج کند، پس از بازگشت او به [[وستروس]] (Westeros)، [[دورن]] (Dorne) به حمایت از ادعای او برای [[تخت آهنین]] (Iron Throne) به پا خیزد.}} | |||
==منابع== | ==منابع== | ||
{{منابع|1}} | {{منابع|1}} | ||
[[en:Doran Martell]] | [[en:Doran Martell]] |
نسخهٔ ۱۶ سپتامبر ۲۰۱۳، ساعت ۱۹:۱۷
| در حال ترجمه این موضوع توسط کاربر:Samiano در حال ترجمه است. این الگو برای این قرار داده شده است که سایر اعضا به صورت موازی این مقاله را ترجمه نکنند. |
| |
عنوان | شاهزاده دورن |
---|---|
خاندان | خاندان مارتل |
نژاد | دورنی ها |
تولد | در 248 |
همسر | ملاریو از نوروس |
کتاب(ها) | بازی تاج و تخت (اشاره شده) نزاع شاهان (اشاره شده) |
دوران نایمروس مارتل (Doran Nymeros Martell) شاهزاده دورن و لرد سان اسپیر (Sunspear) می باشد. او فردی محتاط و افسرده است که هیچگاه احساسات خود را نمایان نمی سازد. او به شکل بدی مبتلا به بیماری نقرس است و در راه رفتن نیز مشکل دارد. او تلاش می کند تا در جنگ پنج پادشاه (War of the Five Kings) بی طرف بماند، اما همچنین میل شدیدی به گرفتن انتقام خواهرش الیا مارتل (Elia Martell) نشان داده است. او به دلیل بیماری نقرس اش به ندرت در ملاء عام ظاهر می شود، چرا که نمی خواهد در برابر دشمنانش ضعیف به نظر بیاید.
تاریخچه
دوران در سال سال 248 پس از ورود اگان متولد شده است. در کتاب ها اشاره ای به نام پدر و مادر او نشده است. او فرزند ارشد و وارث مادرش، حاکم قانونی دورن (Dorne)، بوده است.
خواهر و برادر های او:
- مورس (Mors)، در جوانی درگذشت.
- اولیوار (Olyvar)، در جوانی در گذشت.
- الیا (Elia)، متولد شده در سال سال 257 پس از ورود اگان، در طول غارت بارانداز پادشاه (Sack of King's Landing) در سال سال 283 پس از ورود اگان در گذشت.
به دیلی مرگ زود هنگام مورس و اولیوار و تفاوت سنی او با دیگر برادر و خواهرش، دوران به تنهایی بزرگ شده است. شاید همین دلیل باشد که می شود او از در میان گذاشتن افکارش با دیگران می پرهیزد. او در جوانی اش در سالت شور (Salt Shore) یک ملازم بود.[۱]
او در سفر به شهر های آزاد (Free Cities) با همسرش ملاریو از نورووس (Mellario of Norvos) آشنا می شود. آن ها عاشق یکدیگر می شوند و ازدواج می کنند. در زمان نامزدی آنان، برادر و خواهر دوران، ابراین و الیا به همراه مادرشان از طریق جنوب مسافرت می کنند تا بتوانند افرادی مناسب برای ازواج پیدا کنند، در همین حین دوران به عنوان قلعه بان در سان اسپیر (Sunspear) می ماند.[۲] اگرچه ملاریو آن قدر اشرافی بود که بتواند با او ازدواج کند، با این حال بیشتر ازدواج ها در میان اشراف وستروس (Westeros) به خاطر سیاست است و ازدواج به خاطر عشق امری غیر معمول است. آنها صاحب سه فرزند شدند.
با وجود اینکه آنان به خاطر عشق با یکدیگر ازدواج کردند اما ازدواج شادی نداشتند، چرا که ملاریو (Mellario) نمی توانست خودش را با فرهنگ دورنی ها (Dornish) تطبیق دهد. کمی پس از تولد ترایستن (Trystane)، کوینتین (Quentyn) برای آموزش به عنوان یک ملازم نزد لرد آندرس یورن وود (Anders Yronwood) فرستاده می شود. عملی که موجب ایجاد صلح با یورن وود (Yronwood) می شود، چرا که لرد پیشنین آن، اورمند یورن وود (Ormond Yronwood) از جراحت هایی که در دوئل با ابراین برداشته بود در گذشته بود. ملاریو که از این اقدام خرسند نبود به نورووس (Norvos) باز می گردد.
در پنجاه سالگی، دوران به شدت مبتلا به نقرس می شود، بیماری موجب می شود که او بیشتر توانایی راه رفتن اش را از دست بدهد و به همین دلیل معمولا او بر روی صندلی چرخدار می نشیند. بیشتر اوقاتش را در واتر گاردن (Water Gardens)، خانه تابستانی مارتل ها (Martells)، و به تماشای بازی کودکان می گذراند. او برای پنهان سازی ضعفش در برابر دشمنان از ملاقات با عوام اجتناب می کند و تنها با درباریان و مشاورین مورد اعتمادش دیدار می کند.
مادر دوران در طول قیام رابرت (Robert's Rebellion) یا مدتی کمی پس از آن در می گذرد و دوران جانشین او می شود. از آنجایی که مارتل ها و تارگرین ها (Targaryens) با پیوند هایی با یکدیگر داشتند، در طول قیام آنان از نیرو های سلطنتی حمایت می کنند.
به علت مرگ الیا (Elia)، ابراین (Oberyn) می خواهد تا دورن را به نفع ویسریس (Viserys)، وارث نجات یافته تارگرین ها از غارت بارانداز پادشاه (Sack of King's Landing)، صف آرایی کند، اما دوران تصمیم دیگری می گیرد. در طی مذاکرات با جان ارن (Jon Arryn)، مسائل حل و فصل می شود. اگر چه که مردم مشکوک اند که مارتل ها (از جمله دوران) همچنان از لنیسترها به خاطر عملی که انجام دادند متنفر اند.
منابع
- ↑ ضیافتی برای کلاغ ها، فصل 2، فرمانده نگهبانان.
- ↑ یورش شمشیرها، فصل 70، تیریون.