نغمه ای از یخ و آتش: تفاوت میان نسخهها
خط ۹۴: | خط ۹۴: | ||
=== سه رمان نخست (۱۹۹۱-۲۰۰۰) === | === سه رمان نخست (۱۹۹۱-۲۰۰۰) === | ||
[[File:George R R Martin 2011 Shankbone.JPG|thumb|250px|جرج مارتین در جشن ''100 نفر برتر تایم'' در سال 2011]] | [[File:George R R Martin 2011 Shankbone.JPG|thumb|250px|جرج مارتین در جشن ''100 نفر برتر تایم'' در سال 2011]] | ||
جرج آر. آر. مارتین پیش از ''نغمهای یخ و آتش'' نویسندهای موفق در زمینه فانتزی، علمی-تخیلی و تلویزیون بود.<ref>[http://www.ew.com/ew/article/0,,20470532_20511966,00.html پادشاه فانتزی]، 22 جولای 2011</ref> مارتین نخستین داستان کوتاهش را در 1971 و نخستین رمانش را در 1977 منتشر کرد.<ref>[http://www.chapters.indigo.ca/books/fiction/528470-cat.html مصاحبهای با جرج آر. آر. مارتین, بخش دوم]،13 جولای 2011</ref> در میانه دهه 90، او سه جایزه هیوگو، دو نابولا و جوایز دیگری برای داستانهای کوتاه تخیلیاش برنده شده بود. با وجود آنکه کتابهای اولیهاش از طرف جامعه فانتزی تخیلی مورد اقبال قرار گرفته بود، شمار خوانندگانش نسبتا اندک ماند و مارتین در میانه دهه 80 به مشاغلی چون نویسندگی در هالیوود روی آورد.<ref>لیندا ریچاردز (ژانویه 2001) [http://januarymagazine.com/profiles/grrmartin.html مصاحبه ژانویه: جرج مارتین]</ref> او بیشتر بر روی [[w:The Twilight Zone (1985 TV series)|احیای ''توایلایت زان'']] در 1986 و [[w:Beauty and the Beast (1987 TV series)|دیو و دلبر]] از 1987 تا 1990 کار کرد, اما به تولید پایلوتهای تلویزیونی خودش و نوشتن فیلمنامه نیز میپرداخت. او نه تنها کم کم از اینکه هیچکدام از پایلوتها و فیلمنامههایش ساخته نمیشدند، مایوس شد, بلکه از محدودیتهای تولیدات تلویزیونی همچون بودجه و مدت زمان اپیزود نیز که معمولا او را مجبور میکرد شخصیتها را حذف و صحنههای نبرد را کوتاه کند, خسته شد.<ref>دیوید ایتزکاف (اول آپیل 2011)[http://artsbeat.blogs.nytimes.com/2011/04/01/his-beautiful-dark-twisted-fantasy-george-r-r-martin-talks-game-of-thrones/ فانتزی پیچیده، تاریک و زیبای او:جرج مارتین از ''بازی تاج و تخت'' میگوید]</ref> این مساله مارتین را دوباره به سمت کتابنویسی سوق داد، جایی که دیگر لازم نبود نگران دامنه تصوراتش باشد. او که در کودکی | جرج آر. آر. مارتین پیش از ''نغمهای یخ و آتش'' نویسندهای موفق در زمینه فانتزی، علمی-تخیلی و تلویزیون بود.<ref>[http://www.ew.com/ew/article/0,,20470532_20511966,00.html پادشاه فانتزی]، 22 جولای 2011</ref> مارتین نخستین داستان کوتاهش را در 1971 و نخستین رمانش را در 1977 منتشر کرد.<ref>[http://www.chapters.indigo.ca/books/fiction/528470-cat.html مصاحبهای با جرج آر. آر. مارتین, بخش دوم]،13 جولای 2011</ref> در میانه دهه 90، او سه جایزه هیوگو، دو نابولا و جوایز دیگری برای داستانهای کوتاه تخیلیاش برنده شده بود. با وجود آنکه کتابهای اولیهاش از طرف جامعه فانتزی تخیلی مورد اقبال قرار گرفته بود، شمار خوانندگانش نسبتا اندک ماند و مارتین در میانه دهه 80 به مشاغلی چون نویسندگی در هالیوود روی آورد.<ref>لیندا ریچاردز (ژانویه 2001) [http://januarymagazine.com/profiles/grrmartin.html مصاحبه ژانویه: جرج مارتین]</ref> او بیشتر بر روی [[w:The Twilight Zone (1985 TV series)|احیای ''توایلایت زان'']] در 1986 و [[w:Beauty and the Beast (1987 TV series)|دیو و دلبر]] از 1987 تا 1990 کار کرد, اما به تولید پایلوتهای تلویزیونی خودش و نوشتن فیلمنامه نیز میپرداخت. او نه تنها کم کم از اینکه هیچکدام از پایلوتها و فیلمنامههایش ساخته نمیشدند، مایوس شد, بلکه از محدودیتهای تولیدات تلویزیونی همچون بودجه و مدت زمان اپیزود نیز که معمولا او را مجبور میکرد شخصیتها را حذف و صحنههای نبرد را کوتاه کند, خسته شد.<ref>دیوید ایتزکاف (اول آپیل 2011)[http://artsbeat.blogs.nytimes.com/2011/04/01/his-beautiful-dark-twisted-fantasy-george-r-r-martin-talks-game-of-thrones/ فانتزی پیچیده، تاریک و زیبای او:جرج مارتین از ''بازی تاج و تخت'' میگوید]</ref> این مساله مارتین را دوباره به سمت کتابنویسی سوق داد، جایی که دیگر لازم نبود نگران دامنه تصوراتش باشد. او که در کودکی تحسینگر کارهای [[و:جان رونالد روئل تالکین|جی. آر. آر. تالکین]] بود، میخواست یک فانتزی حماسی بنویسد اما ایده مشخصی نداشت.<ref>جیمز هیبرد (12 جولای 2011)[http://shelf-life.ew.com/2011/07/12/george-martin-talks-a-dance-with-dragons/ جرج مارتین از ''رقصی با اژدهایان'' میگوید.]</ref> | ||
=== اتصال شکاف زمانی (۲۰۰۰-۲۰۱۱) === | === اتصال شکاف زمانی (۲۰۰۰-۲۰۱۱) === |
نسخهٔ ۳۰ ژوئیهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۱۳:۵۰
| در حال ترجمه این موضوع توسط [[کاربر:تالیسا (بحث)]] در حال ترجمه است. این الگو برای این قرار داده شده است که سایر اعضا به صورت موازی این مقاله را ترجمه نکنند. |
نغمه ای از یخ و آتش | |
---|---|
تصاویر روی جلد ایالات متحده برای پنج جلد اول کتاب بازی تاج و تخت نزاع شاهان یورش شمشیرها ضیافتی برای کلاغ ها رقصی با اژدهایان بادهای زمستان رویای بهار | |
نویسنده | جرج آر. آر. مارتین |
عنوان اصلی | (use if not originally in English) |
زبان | انگلیسی |
ژانر | فانتزی حماسی، فانتزی تاریک، فانتزی قرون وسطایی |
تاریخ نشر | ۶ام آگوست ۱۹۹۶ تا به امروز |
انواع در دسترس | چاپ شده (جلد سخت و جلد کاغذی) کتاب صوتی کتاب الکترونیکی |
نغمه ای از یخ و آتش (به طور خلاصه ASoIaF یا نایا) مجموعه رمانی فانتزی حماسی اثر رمان نویس و نمایش نامه نویس آمریکایی، جرج آر. آر. مارتین می باشد که در حال حاضر در حال نگارش و تکمیل است. مارتین نوشتن این مجموعه را از سال ۱۹۹۱ آغاز کرد و نخستین جلد آن در ۱۹۹۶ منتشر شد. مجموعه در ابتدا به صورت سه گانه برنامه ریزی شده بود، اما در حال حاضر پنج جلد آن منتشر شده و برای دو جلد دیگر نیز برنامه ریزی شده است. به علاوه درحال حاضر سه داستانک مرتبط با حوادث پیش از داستان موجود است، و تعدادی نیز برنامه ریزی شده اند. مجموعه ای نیز در حد داستانک که گلچینی از وقایع رمان های اصلی یخ و آتش است، ترتیب داده شده است.
داستان نغمه ای از یخ و آتش در دنیایی خیالی، ابتدا در قاره ای به نام وستروس و بعدها نیز در سرزمینی بزرگ در شرق، معروف به ایسوس، رخ می دهد.[۱] بیشتر شخصیت های داستان انسانند اما با پیشرفت روند داستان، دیگرانی نیز معرفی می شوند، همچون آدرهای شوم و سرد مافوق طبیعی از نقاط دور شمالی و اژدهایان نفس آتشین شرق، که تصور می شد هر دو بدست انسان ها منقرض شده اند. سه خط داستانی اصلی در مجموعه وجود دارد: وقایع جنگ داخلی دودمانی بر سر کنترل وستروس در میان چند خانواده رقیب؛ ظهور تهدید آدرها که آنسوی دیواری عظیم از یخ ساکنند که مرزهای شمالی وستروس را تشکیل می دهد؛ و جاه طلبی دنریس تارگرین، دختر تبعیدی پادشاهی که پانزده سال پیش در جنگ داخلی دیگری کشته شده بود، برای بازگشت به وستروس و بازپس گیری تاج و تخت به حقش. با پیشرفت مجموعه، سه خط داستانی به شدت درهم آمیخته و به هم مرتبط می شوند.
مجموعه به زبان سوم شخص و از دید تعدادی از شخصیت های زاویه دید روایت می شود. در پایان جلد چهارم، 17 شخصیت زاویه دید با فصل های متعدد و هشت شخصیت، هرکدام تنها با یک فصل، وجود دارد. با آمدن جلد پنجم، چند شخصیت زاویه دید جدید معرفی می شوند که زمینه را برای حوادث بزرگ رمان ششم آماده می کنند.
داستان اولیه
نغمه ای از یخ و آتش در ابتدا در دنیای تخیلی هفت پادشاهی وستروس رخ می دهد؛ قاره ای بزرگ در ابعاد آمریکای جنوبی با تاریخی کهن که به حدود دوازده هزار سال پیش باز می گردد. تاریخی مشروح بیان می کند که چگونه هفت پادشاهی بر این قاره مسلط شدند و چگونه این هفت ملت به دست اگان فاتح از خاندان تارگرین متحد گردیدند. حدود ۲۸۳ سال پس از فتح اگان، تارگرین ها در جنگی داخلی سرنگون می شوند و پادشاه رابرت براتیون، به پشتیبانی اولیه دوستش لرد ادارد استارک و قیمش لرد جان ارن، تخت آهنین را از آن خود می کند. رمان از پانزده سال بعد آغاز می شود و این حوادث را در سه خط داستانی اصلی، نه فقط در وستروس بلکه در قاره شرقی نیز، پی می گیرد.
خط داستانی نخست که در هفت پادشاهی رخ می دهد، کشمکش های همه جانبه بر سر تخت آهنین را پس از مرگ پادشاه رابرت براتیون به تصویر می کشد. جافری پسر رابرت مدعی تخت آهنین است و از سوی خانواده قدرتمند مادرش، خاندان لنیستر حمایت می شود. هرچند لرد ادراد استارک، دست شاه رابرت، در می یابد که فرزندان رابرت نامشروع اند و در نتیجه تاج و تخت باید به استنیس، دومین برادر از سه برادران برایتون برسد. جوانترین برادر، رنلی محبوب و کاریزماتیک نیز مدعی می شود و با حمایت خاندان قدرتمند تایرل، آشکارا حق تقدم را نادیده می گیرد. درحالی که مدعیان، بر سر تخت آهنین در حال نزاع اند، راب استارک، وارث لرد ادراد استارک، از طرف شمالی ها و متحدینشان در سرزمین های رودخانه که به دنبال خودمختاری هستند، پادشاه شمال اعلان می شود. علاوه بر این، بیلون گریجوی نیز با چشمداشتی به استقلال، (مجددا) مدعی تاج و تخت باستانی منطقه خویش می شود. این به اصطلاح جنگ پنج پادشاه خط داستانی اصلی در چهار رمان نخست است؛ البته رمان چهارم با وجود آمدن زمستان و دسیسه های سیاسی برای آنانی که در پی عواقب جنگ به دنبال کسب قدرتند، اساسا برونروی وستروس از این جنگ را دنبال می کند.
خط داستانی دوم در شمالی ترین مرز وستروس در جریان است. در اینجا، هزاران سال پیش، دیواری عظیم از یخ و سنگ با استفاده از جادو و نیروی انسانی ساخته شد تا از وستروس در برابر تهدید آدرها دفاع کند، موجوداتی که در شمالی ترین نقاط زندگی می کنند و امروزه افسانه تلقی می شوند. برادران قسم خورده نگهبانان شب که وظیفه شان حفاظت از پادشاهی دربرابرآدرهاست، از این دیوار با ۳۰۰ مایل طول و ۷۰۰ فوت ارتفاع نگهداری و دفاع می کنند. در زمان رمان ها، آدرها بیش از ۸٬۰۰۰ سال است که دیده نشده اند و نگهبانان شب به جرگه ای ذاتا کیفری تبدیل شده است: شدیدا کمبود نیرو دارد و عمدتا از مجرمین و فراریان تشکیل می شود، با تعداد اندکی شوالیه و انسان های شریف برای منظم کردنشان، و بیشتر زمان خود را صرف رسیدگی به انسان های «وحشی» یا «مرمان آزاد»ی می کند که آنسوی دیوار زندگی می کنند. این خط داستانی در ابتدا از دید جان اسنو، پسر حرامزاده لرد ادارد استارک روایت می شد که مراتب نگهبانان را طی می کند و ذات حقیقی تهدید شمال را درمی یابد و برای محافظت از مملکت آماده می شود، هرچند مردم وستروس مشغول تر از آنند که برای ارسال پشتیبانی هشدار داده شوند. در انتهای جلد سوم، این خط داستانی به نوعی با جنگ داخلی جنوب درهم می آمیزد.
خط داستانی سوم در قاره بزرگ و شرقی ایسوس، آنسوی دریای باریک، رخ می دهد و ماجراجویی های دنریس تارگرین، آخرین فرزند خاندان تبعیدی تارگرین و دیگر مدعی تخت آهنین را دنبال می کند. ماجراجویی های دنریس، نمایشی از رشد توانایی های او است؛ او از گدایی که برای ازدواجی دودمانی به یک جنگ سالار بربر فروخته شد تا حاکمی قدرتمند و زیرک در نوع خودش، رشد می کند. جهش او به واسطه تولد سه اژدهایی است که از تخم های سنگ شده ای که به عنوان هدیه ازدواج به او داده شده بود، به دنیا آمدند؛ موجوداتی که تصور می شد مدت هاست منقرض شده اند. چون نشان خاندان او اژدهاست، این موجودات پیش از آنکه به اندازه کافی بزرگ شده و مناسب استفاده های تاکتیکی شوند، ارزش سمبلیک دارند. با وجود آنکه داستان او هزاران مایل از دیگران فاصله دارد ولی هدف او ادعای تخت آهنین است.
به مقصود نغمه ای از یخ و آتش تنها یک بار در سراسر مجموعه اشاره شده است آن هم در الهامی که دنریس در نزاع شاهان دید: یک تارگرین (احتمالا برادر بزرگتر و مرده دنریس، ریگار تارگرین) درباره پسر نوزادش به نام اگان گفت «او پرنس وعده داده شده است، و اوست نغمه یخ و آتش». این قضیه بر ارتباط بین نغمه، وعده، و خود دنریس دلالت دارد. در ضیافت کلاغ ها این موضوع بیشتر روشن می شود، وقتی که ایمون تارگرین دنریس را به عنوان وارث وعده داده شده می شناسد. عبارت «یخ و آتش» در نزاع شاهان و در سوگند وفاداری ریدها به برن آمده است. با این حال، از نغمه و وعده هرگز دوباره یاد نشد و نغمه همچنان یک راز باقی مانده است.
زمینه های داستانی
کتابها به شخصیتهای پیچیده، پیچشهای داستانی ناگهانی و معمولا شدید و دسیسههای سیاسیاش معروف است. برخلاف سایر آثار در این ژانر که جادو معمولا نقش اصلی را بازی میکند، این مجموعه به استفادهی محدود و نامحسوس از جادو معروف است و آن را به عنوان نیرویی پسزمینهای مبهم و معمولا شیطانی به کار میبرد.[۲] همچنین رمانها (تا به حال) نبرد نهایی بین «خیر» و «شر» را مرکز توجه قرار ندادهاست و خطوط داستانی در درجهی اول مبارزات سیاسی و جنگ داخلی را محور توجه قرار داده و یک یا دو خط داستانی امکان تهدیدی خارجی را مطرح میکنند.
رمانها از زاویه دید سوم شخص دانای کل محدود روایت میشوند و فصلها بین شخصیتهای زاویه دید عوض میشود. رفتار شخصیتهای مارتین طبقهبندی آنها را بسیار سخت کردهاست و به تعداد بسیار کمی از آنها میتوان برچسب «خوب» یا «بد» زد. مارتنی به اینکه از کشتن هیچکدام از شخصیتها ترسی ندارد، نیز شهر است، همه نیست آن شخصیت چقدر مهم باشد.
نمای کلی و خلق اثر
مقاله اصلی: موضوعات نغمه ای از یخ و آتش
پیش زمینهها و ریشهها
مارتین علاقهی طولانی مدتی به شوالیههای مینیاتوری و تاریخ قرون وسطایی داشته است، اما نخستین رمانها و داستانهای کوتاهش بیشتر در سبک علمی تخیلی و وحشت نگاشته شدهاند؛ هرچند تعدادی داستان فانتزی نیز همچون اژدهای یخی که بعدها با همین نام به کتاب مصور کودکان تبدیل شد، به رشته تحریر درآورد.[۳] در میانهی دههی 80 میلادی، مارتین عمدتا در هالیوود و به عنوان نویسنده یا تهیهکننده در سریالهای محدودهی گرگ و میش و دیو و دلبر کار میکرد. پس از پایان یافتن مجموعهی دیو و دلبر در 1989، مارتین به نوشتن بازگشت و کار بر روی رمانی علمی-تخیلی به نام آوالون را آغاز کرد. در 1991 و در حین کار کردن روی این داستان، مارتین صحنهای را تصور کرد که در آن چند جوان دایرولفی مرده را با شاخ گوزنی در گلویش یافتند. دایرولف چند توله به دنیا آورده بود که آن نوجوانان آنها را برای بزرگ کردن برای خود برداشتند. این ایده جرقهای برای تصورات مارتین بود و او در نهایت این صحنه را به داستانی فانتزی حماسی گسترش داد که در ابتدا به صورت سهگانهای شامل رمانهای بازی تاج و تخت، رقصی با اژدهایان و بادهای زمستان پیشبینی شده بود. ظاهرا مارتین که تا آن زمان از چنین سبکی الهام نگرفته بود، با خواندن مجموعهی خاطره، اندوه و تیغ تاد ویلیامز متقاعد میشود که میتوان با روشی بزرگسالنهتر و پختهتر از آنچه نویسندگان پیشین سعی داشتهاند، دست یافت.
پس از وقفهای طولانی مدت که صرف نگاشتن و تولید یک پایلوت تلویزیونی برای مجموعهای علمی تخیلی به نام درگاه شد، مارتین در 1994 کار بر روی باز یتاج و تخت را از سر گرفت و سال بعد آن را تکمیل کرد، هرچند او تنها در نیمه راه برنامههای اولیهای بود که برای رمان نخست برنامهریزی کرده بود. در نتیجه، در طول زمان، آنگونه که مارتین از استاد فانتزی حماسی، جی. آر. آر. تالکین نقلقول میکند قصه «با تعریف کردن رشد میکند» و برنامهاش برای مجموعه را به چهار، سپس شش و در نهایت به هفت کتاب گسترش میدهد. بازی تاج و تخت در 1996 به چاپ میرسد. در انگلستان، کتاب در مزایدهای شدید به قیمت ۴۵۰٬۰۰۰ پوند از سوی انتشارات هارپر کالینز برنده میشود.[۴] پیش نمایش تبلیغاتی شامل انتشار داستانکی به نام خون اژدها بود، که در 1997 جایزه هیوگو را برای بهترین داستانک برنده شد. مارتین برای آنکه بتواند بازی تاج و تخت را در یک جلد جای دهد، یک چهارم آخر کتاب را از آن خارج کرد و در قسمت آغازین کتاب دومش، نزاع شاهان 1998، قرار داد. در می 2005 مارتین خاطر نشان کرد که دست نوشتههای بازی تاج و تخت ۱۰۸۸ صفحه بدون ضمایم و نزاع شاهان از آن هم طولانیتر و ۱۱۸۴ صفحه بوده است.[۵]
تاثیرات تاریخی
تشابهاتی بین حوادث و شخصیتهای نغمهای از یخ و آتش و حوادث و مردم درگیر در جنگ رزها دیده شده است. به نظر میرسد دو خانواده اصلی در نغمهای از یخ و آتش، استارکها و لنیسترها، به ترتیب نمایانگر دو خاندان تاریخی از یورک و لنکستر هستند.
منازعهای مشابه که از واقعیت الهام گرفته، مناقشه جانشینی معروف به رقص اژدهایان بین اگان دوم و رینیراست. این واقعه از منازعهای تاریخی معروف به آنارشی بین ملکه ماتیلدا، دختر هنری اول از انگلستان و پسرعمویش استفن از بلویس الهام گرفته شده است. در این حوادث هرکدام از دختران به عنوان جانشین پدرانشان اعلام شدند اما بنا به دلایل مختلفی، از سوی رقبای مرد خود از تاج و تخت محروم گردیدند. در جریان این مناقشات دودمانی، رقبای مدعی از سوی پسر وارث اصلی (به ترتیب اگان سوم و هنری دوم از انگلستان) خلع و یا در توالی سلطنت قرار گرفتند. نه ملکه ماتیلدا و نه رینیرا واقعا به نام خود حکومت نکردند.
مارتین دانش آموز مشتاق تاریخ قرون وسطای اروپاست و عنوان کرده است که جنگ رزها به همراه بسیاری دیگر از حوادث آن دوران اروپا، الهامبخش مجموعه بودهاند. هرچند او تاکید دارد «هیچ ارتباط یک به یک و شخصیت به شخصیتی وجود ندارد. من دوست دارم از تاریخ به عنوان چاشنی و برای افزودن بافت و راستنمایی به فانتزیم استفاده کنم، اما بازنویسی ساده تاریخ با عوض کرن نامها هیچ جذابیتی برای من ندارد. من ترجیح میدهم دوباره آن را متصور شوم و آن را در سمت و سویی تازه و غیرمنتظره قرار دهم.»[۶]
مارتین گفته است که جنگهای صلیبی نیز الهامبخش مجموعه است.
تاثیرات ادبی
از نظر محتوا، تفاوتهای زیادی بین این مجموعه و آثار سبک فانتزی حماسی وجود دارد، اما از نظر ساختار وجوه مشترک بسیاری با ارباب حلقهها دارد:
” با وجود اینکه من تفاوتهای زیاد و مهمی با تالکین دارم، اما برای او بیشترین ارزش و احترام را قائل هستم. اگر به ارباب حلقهها نگاه کنید، این مجموعه با تمرکز بسیار آغاز میشود و تمامی شخصیتها با هم هستند. اما در انتهای کتاب اول یاران از هم جدا میافتند و هر کدام ماجراجویی متفاتی را تجربه میکنند. من نیز چنین کردم. در آغاز همه به جز دنی در وینترفل هستند، سپس آنها به گروههای مختلفی تقسیم میشوند، و در نهایت آن گروهها نیز خود از هم میپاشند. هدف جدا کردن، چرخیدن و بازگشت به یکدیگر بود. بافتن این نکته که چه زمانی این حرکت آغاز شود، یکی از مشکلاتی بوده است که من خود نیز با آن دست به گریبان هستم.[۷] “
مارتین به دین خود به کارهای جی. آر. آر. تالکین[۸]، جک ونس[۹] و تاد ویلیامز[۱۰] معترف است، اما این مجموعه در به کار بردن گسترده عناصر واقعگرایانه متفاوت از الهامات تالکین است. درحالی که تالکین از اسطورهشناسی الهام گرفه بود، نغمهای از یخ و آتش به وضوح از تاریخ قرونوسطایی و پیشامدرنیته و به طور مشخص ژاکوبیتیسم و جنگ رزها متاثر است.[۱۱] برخلاف تالکین که تمایل داشت روابط عاشقانه را به تصویر کشد، مارتین بیپرده از روابط جنسی، ازجمله زنای با محارم، زنا، روسپیگری و تجاوز مینویسد. درنتیجه، فرزندان نامشروع نقشی پررنگ در سراسر مجموعه ایفا میکنند. گفته میشود این مجموعه پیشگام موج جدیدی از نویسندگان فانتزی حماسی از جمله اسکات لینچ[۱۲] و جو ابرکرومبی[۱۳] است. مارتین در وبسایتش اعتراف کرده است مجموعه از نویسندگان فانتزی تاریخی همچون برنارد کورنول و جورج مکدانلد فراستر الهام گرفته است. مارتین گفته است که طرح روی جلد پیشنمایش نخستین کتاب، اثر رابرت جوردن الهام گرفته بوده است تا از موفقیت اولیه مجموعه از سوی خوانندگان فانتزی اطمینان حاصل شود.[۱۴]
تاریخچه انتشار
نمای کلی
با وجود آنکه مجموعه در ابتدا به صورت سه گانه برنامهریزی شده بود، در حال حاضر شامل پنج جلد منتشر شده است:
- بازی تاج و تخت (۱۹۹۶)
- نزاع شاهان (۱۹۹۸)
- یورش شمشیرها (۲۰۰۰)
- ضیافتی برای کلاغ ها (۲۰۰۵)
- رقصی با اژدهایان (۲۰۱۱)
عنوان دو رمان باقی مانده از پیش تعیین شده است:
- بادهای زمستان
- رویایی از بهار (پیشتر به نام زمانی برای گرگها)
علاوه بر این سه داستان کوتاه وجود دارد که در همان دنیا و در حدود ۹۰ سال پیش از حوادث اصلی رخ میدهد و به افتخار قهرمانان اصلی آن به نام داستانهای دانک و اگ شناخته میشود:
- شوالیه آواره (۱۹۹۸)
- شوالیه قسم خورده (۲۰۰۳)
- شوالیه مرموز (۲۰۱۰)
شوالیه آوراه به صورت رمان تصویری از تولیدات برادران دبل نیز در دسترس است؛ اقتباسی از شوالیه قشم خورده نیز به زودی از همین شرکت وارد بازار خواهد شد. نویسنده گفته است که قصد دارد تعداد دیگری از این داستانها را (بین شش تا دوازده داستان) بنویسد که تمامی سرگذشت این دو شخصیت را پوشش دهند.
علاوه بر این سه داستان کوتاه نیز بر اساس فصل مشخصی از کتاب، از پیش و به صوت گردآوری شده با دیگر محصولات وجود دارد:
- خون اژدها (آسیمو، جولای ۱۹۹۶) بر اساس فصلهای دنریس در بازی تاج و تخت که جایزه هیگو برای بهترین داستان کوتاه را در ۱۹۹۷ به خود اختصاص داد.
- مسیر اژدها (آسیمو، دسامبر ۲۰۰۰) بر اساس فصلهای دنریس در یورش شمشیرها.
- بازوان کرکن (مجله دراگون, شماره ۳۰۵، آگوست ۲۰۰۲) بر اساس فصل ها جزایر آهن در ضیافتی برای کلاغها.
همچنین دفترچه راهنمایی برای مجموعه به دست جرج آر. آر. مارتین و نویسندگان همکارش الیو ام. گارسیا، جی آر. و لیندا انتنسون در حال تکنیل است اما تاکنون تاریخ انتشاری اعلام نشده است.
سه رمان نخست (۱۹۹۱-۲۰۰۰)
جرج آر. آر. مارتین پیش از نغمهای یخ و آتش نویسندهای موفق در زمینه فانتزی، علمی-تخیلی و تلویزیون بود.[۱۵] مارتین نخستین داستان کوتاهش را در 1971 و نخستین رمانش را در 1977 منتشر کرد.[۱۶] در میانه دهه 90، او سه جایزه هیوگو، دو نابولا و جوایز دیگری برای داستانهای کوتاه تخیلیاش برنده شده بود. با وجود آنکه کتابهای اولیهاش از طرف جامعه فانتزی تخیلی مورد اقبال قرار گرفته بود، شمار خوانندگانش نسبتا اندک ماند و مارتین در میانه دهه 80 به مشاغلی چون نویسندگی در هالیوود روی آورد.[۱۷] او بیشتر بر روی احیای توایلایت زان در 1986 و دیو و دلبر از 1987 تا 1990 کار کرد, اما به تولید پایلوتهای تلویزیونی خودش و نوشتن فیلمنامه نیز میپرداخت. او نه تنها کم کم از اینکه هیچکدام از پایلوتها و فیلمنامههایش ساخته نمیشدند، مایوس شد, بلکه از محدودیتهای تولیدات تلویزیونی همچون بودجه و مدت زمان اپیزود نیز که معمولا او را مجبور میکرد شخصیتها را حذف و صحنههای نبرد را کوتاه کند, خسته شد.[۱۸] این مساله مارتین را دوباره به سمت کتابنویسی سوق داد، جایی که دیگر لازم نبود نگران دامنه تصوراتش باشد. او که در کودکی تحسینگر کارهای جی. آر. آر. تالکین بود، میخواست یک فانتزی حماسی بنویسد اما ایده مشخصی نداشت.[۱۹]
اتصال شکاف زمانی (۲۰۰۰-۲۰۱۱)
رمانهای برنامهریزی شده و آینده
بازخورد
آثار الهامگرفته
- مقاله اصلی: آثار الهام گرفته
مجموعه پایه تعداد بیسار زیادی از آثار الهامگرفته ازجمله سریال تلویزیونی HBO، بازی تاج و تخت، یک بازی ورق، یک بازی تختهای، یک بازی نقشآفرینی و دو بازی ویدیویی در حال ساخت میباشد. این مجموعه الهامبخش چندین موسیقیدان، و همچنین یک نظیره طنزآمیز از بازی تاج و تخت است که به زودی منتشر میشود.
تلفظ اسامی
مقاله اصلی: راهنمای تلفظ
برخلاف جی. آر. آر. تالکین که دستورات پرجزئیاتی برای تلفظ زبانهای زمین میانه ایجاد کرد، مارتین هیچ راه استانداردی برای تلفظ اسامی وستروسی ارائه نکردهاست و اظهار داشته: «هرطور که دوست دارید تلفظ کنید.»[۲۰] هرچند میتوان دستورالعملهایی تعریف کرد.
|
|
منابع و یادداشت ها
- ↑ چنین گفت مارتین، جولای 2008
- ↑ مجلهی SFX، شماره 138
- ↑ خلاصه بیوگرافیک نویسندگان در Dreamsongs
- ↑ [۱]
- ↑ www.georgerrmartin.com
- ↑ چنین گفت مارتین
- ↑ مصاحبه EW: جرج مارتین درباره رقصی با اژدهایان سخن میگوید.
- ↑ پرسش و پاسخ، سپتامبر 1999
- ↑ صحبتهای نویسنده، 11 نوامبر 1998
- ↑ صحبتهای نویسنده، 4 دسامبر 1999
- ↑ مصاحبه اصلی: شوالیه آواره
- ↑ مصاحبه با اسکات لینچ-2006
- ↑ مدخل بازی تاج و تخت وبلاگ جو ابرکرومبی-16 فوریه 2008
- ↑ وبلاگ مارتین-16 سپتامبر 2007
- ↑ پادشاه فانتزی، 22 جولای 2011
- ↑ مصاحبهای با جرج آر. آر. مارتین, بخش دوم،13 جولای 2011
- ↑ لیندا ریچاردز (ژانویه 2001) مصاحبه ژانویه: جرج مارتین
- ↑ دیوید ایتزکاف (اول آپیل 2011)فانتزی پیچیده، تاریک و زیبای او:جرج مارتین از بازی تاج و تخت میگوید
- ↑ جیمز هیبرد (12 جولای 2011)جرج مارتین از رقصی با اژدهایان میگوید.
- ↑ چنین گفت مارتین