سرسی لنیستر: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه نغمه ای از یخ و آتش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۱: خط ۴۱:


سرسی در واقع فرزند ارشد خانواده است، اگرچه برادر دوقلویش [[جیمی]] لحضاتی بعد به دنیا آمد و بر پاشنه ی او چنگ زد. این دو نه ساله بودند که برادرشان [[تیریون]] به دنیا آمد و با تولدش مادرشان را کشت. این اتفاق موجب دلسردی و افسردگی [[تایوین لنیستر|پدرشان]] شد.  
سرسی در واقع فرزند ارشد خانواده است، اگرچه برادر دوقلویش [[جیمی]] لحضاتی بعد به دنیا آمد و بر پاشنه ی او چنگ زد. این دو نه ساله بودند که برادرشان [[تیریون]] به دنیا آمد و با تولدش مادرشان را کشت. این اتفاق موجب دلسردی و افسردگی [[تایوین لنیستر|پدرشان]] شد.  
{{اسپویلر|سرسی از کودکی در تسخیر پیشگویی [[مگی|مگی قورباغه]] (Maggy the Frog)، زن پیری که به داشتن توانایی های جادوویی شهرت داشت بوده است. این زن به درستی پیشبینی می کند که او با شاه ازدواج می کند و این دو متقابلا به هم خیانت خواهند کرد. او مدعی می شود که سرسی مرگ تمام فرزندانش را خواهد دید، فرزندانی که همه پیش از مرگ شاه یا ملکه خواهند شد. و پس از آن که یک ملکه جوان تر و زیباتر همه چیز سرسی را از او می گیرد، والانکار (Valonqar،عبارتی به زبان [[والرین برین]] (High Valyrian) "برای برادر کوچک تر") جان او را خواهد گرفت. سرسی همواره تیریون را به عنوان مصداق والانکار می شناخت و نیز نهایتا به این نتیجه رسید که [[مارجری تایرل]] (Margaery Tyrell) آن ملکه ی جوان تر و زیباتر است.  
{{اسپویلر|سرسی از کودکی در تسخیر پیشگویی [[مگی|مگی قورباغه]] (Maggy the Frog)، زن پیری که به داشتن توانایی های جادوویی شهرت داشت بوده است. این زن به درستی پیشبینی می کند که او با شاه ازدواج می کند و این دو متقابلا به هم خیانت خواهند کرد. او مدعی می شود که سرسی مرگ تمام فرزندانش را خواهد دید، فرزندانی که همه پیش از مرگ شاه یا ملکه خواهند شد. و پس از آن که یک ملکه جوان تر و زیباتر همه چیز سرسی را از او می گیرد، والانکار (Valonqar،عبارتی به زبان [[والرین برین]] (High Valyrian) "برای برادر کوچک تر") جان او را خواهد گرفت. سرسی همواره تیریون را به عنوان مصداق والانکار می شناخت و نیز نهایتا به این نتیجه رسید که [[مارجری تایرل]] (Margaery Tyrell) آن ملکه ی جوان تر و زیباتر است.  


زمانی که سرسی یک دختربچه بود پدرش به او قول داد که او را به ازدواج پرنس [[ریگار تارگرین]] (Rhaegar Targaryen) در می آورد و او روزی ملکه خواهد شد. سرسی از این خبر خوشحال شد و در اولین ملاقاتش با ریگار شیفته ی او شد. با این وجود [[ایریس تارگرین دوم|شاه ایریس]] (King Aerys) پیشنهاد تایوین را رد کرده و مدتی بعد ریگار را به ازدواج [[الیا مارتل]] (Elia Martell) در می آورد.}}
زمانی که سرسی یک دختربچه بود پدرش به او قول داد که او را به ازدواج پرنس [[ریگار تارگرین]] (Rhaegar Targaryen) در می آورد و او روزی ملکه خواهد شد. سرسی از این خبر خوشحال شد و در اولین ملاقاتش با ریگار شیفته ی او شد. با این وجود [[ایریس تارگرین دوم|شاه ایریس]] (King Aerys) پیشنهاد تایوین را رد کرده و مدتی بعد ریگار را به ازدواج [[الیا مارتل]] (Elia Martell) در می آورد.}}


سرسی و جیمی از کودکی با هم روابط جنسی را تجربه کردند. یک بار یکی از خدمتکاران آن ها را در حین این کار می بیند و به مادرشان گزارش می دهد. [[جوانا لنیستر|جوانا]] اتاق های آن ها را به دو نقطه ی دور از هم در قلعه منتقل می کند تا مانع از تکرار چنین رفتاری شود. در دوازده سالگی پدرش که [[دست پادشاه|دست شاه]] (Hand of The King) است، او را با خود به [[بارانداز پادشاه]] می برد. در سال های بعد [[تایوین لنیستر|تایوین]] هر پیشنهادی را که برای سرسی می رسد رد می کند، احتمالا به امید آن که او را به ازدواج یکی از شاهزاده های [[خاندان تارگرین|تارگرین]] درآورد. او دلتنگ جیمی می شود و وقتی تایوین تصمیم می گیرد جیمی را به ازدواج [[لایسا تالی]] (Lysa Tully) درآورد حسادت می کند. جیمی در پانزده و در طی یک لشکرکشی علیه [[برادری جنگل شاهی]] (Kingswood Brotherhood) [[شوالیه گری|شوالیه]] می شود. او در راه بازگشت به [[کسترلی راک]] (Casterly Rock) از [[بارانداز پادشاه]] دیدن می کند تا خواهرش را ببیند. سرسی جیمی را اغوا می کند و او را قانع می کند که به [[گارد پادشاه]] (Kingsguard) بپیوندد، که او را ملزم می کند که در ادامه ی عمر ازدواج ناکرده و در بارانداز پادشاه در نزدیکی سرسی باقی بماند. سرسی می دانست که لرد تایوین از این اتفاق ناخشنود خواهد شد اما از ترس خشم [[ایریس تارگرین دوم|شاه ایریس]] جرات ابراز علنی آن را ندارد.
سرسی در طول یک ماه بعد ترتیبات پشت پرده این کار را انجام می داد، اما با وجود آن که طرح او برای پیوستن جیمی به [[گارد پادشاه]] موفقیت آمیز بود، نقشه اش بر باد می رود. تنش ها در رابطه ی بین پدرش و شاه بالا می گیرد و لرد تایوین انتصاب جیمی در گارد پادشاه را به منزله ی دزدیدن وارثش از او برداشت کرده توهین قلمداد می کند. او به یک بهانه ی کوچک از مقامش به عنوان دست استعفا می دهد و به همراه سرسی به [[کسترلی راک]] بر می گردد و دوقلو ها را دوباره از هم جدا می کند.
کمی بعد از پایان قیام رابرت سرسی با رابرت براتیون ازدواج می کند تا پیوند [[خاندان براتیون|خاندان سلطنتی]] را با [[خاندان لنیستر]] برقرار کند. سرسی در ابتدا شیفته ی جمعیت شادمان حاضر در مراسم ازدواج می شود. اما شیفتگی اش زمانی که رابرت در اولین شبشان با هم نام "[[لیانا استارک|لیانا]]" را در گوشش زمزمه می کند به پایان می رسد. این ازدواج به سرعت رو به زوال می رود و سرسی زناکاری هایش با جیمی را دوباره از سر می گیرد. او از سه فرزند به دنیا می آورد، ([[جافری براتیون|جافری]]، [[میرسلا براتیون|میرسلا]]، [[تامن براتیون|تامن]]) و موفق می شود هر سه را به عنوان فرزندان قانونی رابرت جا بزند. سرسی که از رابرت متنفر شده است، نهایت تلاش خود را می کند که از او باردار نشود، او بعد ها نزد [[ادارد استارک]] (Eddard Stark) اعتراف می کند که جنینی را که در ابتدای ازدواجشان از رابرت آبستن شده بود، [[چای ماه|کشته]] است.
حقیقت حرام زادگی فرزندان سرسی رازی سربسته می ماند تا آن که [[استنیس براتیون]] (Stannis Baratheon)، که می دانست فرزندان حرام زاده ی برادرش سیاه مو و چشم آبی هستند شک کرد که چرا فرزندان سلطنتی فاقد تشابهی به پدر اسمیشان هستند. او شکش را در نزد [[جان ارن]] (Jon Arryn) دست پادشاه|دست وقت مطرح کرد و این دو با هم موضوع را پی گیری کردند. جان قبل از آن که بتواند اقدامی کند [[اشک لیس|مسموم]] شد و استنیس از بارانداز پادشاه گریخت. با این وجود کشفیاتشان سر نخ هایی برای دیگران بر جا گذاشت.


[[en:Cersei Lannister]]
[[en:Cersei Lannister]]

نسخهٔ ‏۳۱ اوت ۲۰۱۳، ساعت ۲۰:۱۳

UnderConstructionOrange.png
در حال ترجمه
این موضوع توسط کاربر:King Robert در حال ترجمه است.
این الگو برای این قرار داده شده است که سایر اعضا به صورت موازی این مقاله را ترجمه نکنند.


House Lannister.png
سرسی لنیستر
خاندان Baratheon.PNG
Cersei.jpg
سرسی اثر Amoka

القاب روشنایی غرب

روسپی

فاحشه ی برادر
عنوان ملکه ی وارث

محافظ مملکت
ملکه ی نایب السلطنه

خاندان خاندان لنیستر
خاندان براتیون از بارانداز پادشاه
فرهنگ سرزمین های غربی
تولد در 266AL در کسترلی راک
همسر رابرت براتیون
کتاب(ها) بازی تاج و تخت(حضور دارد)

نزاع شاهان(حضور دارد)
یورش شمشیر ها(حضور دارد)
ضیافتی برای کلاغ ها(شخصیت اصلی)

رقصی با اژدهایان(شخصیت اصلی)

بازیگر لنا هیدی
سریال فصل اول

فصل دوم

فصل سوم

سرسی لنیستر (Cersei Lanister) فرزند ارشد لرد تایوین (Tywin) و بانو جوانا لنیستر (Joanna Lannister) است، و برادری دوقلو به نام جیمی لنیستر (Jaime Lannister) دارد. بعد از قیام رابرت (Robert's Rebellion) او با رابرت براتیون (Robert Baratheon)، شاه جدید ازدواج کرد و ملکه ی هفت پادشاهی (Seven Kingdoms) شد. سرسی مادر سه فرزند به نام های جافری (Joffrey)، میرسلا (Myrcella) و تامن براتیون (Tommen Baratheon) است. در مجموعه ی تلویزیونی نقش سرسی را لنا هیدی بازی کرده است.

ظاهر و شخصیت

سرسی خودرای و جاه طلب است و هوش زیادی در انجام کار های رذیلانه دارد. سرسی از نظر خودش سیاست مداری موشکاف است و دوست دارد خود را دختر پدرش بپندارد و از این رو زمانی که اطرافیانش به دستورات عجیب و پر از اشکال او روی خوش نشان نمی دهند، احساس توهین می کند. او از رسومات و عرفی که به خاطر جنسیتش بر او تحمیل می شود متنفر است، ولی هرگز نمی داند که دلیل آن که افراد از او پیروی نمی کنند و به دستوراتش احترام نمی گذارند آن است که او یک رهبر ضعیف است.

در ابتدای مجموعه سرسی با کنترل کردن آشفتگی ها و پریشانی های پیرامون مرگ شاه رابرت و آغاز جنگ پنج پادشاه (War of Five Kings) از خود هوش قابل توجهی نشان می دهد، با این وجود و با پیشروی مجموعه، هر چقدر سرسی به قدرت بیشتری می رسد، بیشتر ثابت می کند که در کنترل قدرت فاقد صلاحیت است. با این که بیشتر عمرش را در تلاش برای کسب قدرت بوده، به نظر می رسد او هیچ ایده ای ندارد که در زمان رسیدن به قدرت چطور باید از آن استفاده کرد.

اخلاق آتشین سرسی و غرورش که به آسانی جریحه دار می شود بار ها باعث می شوند که او دست به اقدامات نابخردانه بزند، و او به ندرت آثار سوئی را که تصمیماتش ممکن است به بار آورند در نظر می گیرد. او فاقد شکیبایی خسته کننده ولی حیاتی برای حکومت است و به طور افزاینده ای از رو به رو شدن با حقایق ناراحت کننده سر باز می زند، و از این رو به جای مشاوران صادق و توانمند، آدم های چاپلوس و متملق را دور خود جمع می کند. در حالی که از شیوه ی زندگی لذت طلبانه رابرت که منجر به زوال جسمش شد متنفر است، به طور ناخودآگاه در اثر سردرگمی ناشی از فشار رهبری، از عادات رابرت در افراط در غذا خوردن، مصرف الکل و روابط جنسی تقلید می کند. اگرچه سرسی نیز مانند پدرش معتقد به حکومت بر پایه ترس و نه عشق است، او توانایی ترکیب کردن بی رحمی با احتیاط و مصلحت گرایی را ندارد و فاقد قوه ی قضاوت صحیح است.

احساسات سرسی نسبت به پدرش پیچده است؛ از طرفی به علت ازدواجش با رابرت براتیون و ندادن قدرت و احترامی که سرسی اشتیاقش را داشت از او دلخور است، از طرف دیگر او را تحسین می کند و سعی می کند از بی رحمی و کار آمدی او به عنوان یک سیاست مدار تقلید کند. سرسی از برادر کوچک ترش تیریون (Tyrion) نفرت دارد، زیرا با تولدش جوانا لنیستر|مادرشان را کشت. با آن که سرسی از دورنماب ازدواج سلطنتی اش با رابرت براتیون خشنود بود، به سرعت او را به عنوان احمق مستی که در شیفتگی خاطره اش از لیانا استارک (Lyanna Stark) مانده، در نظر گرفته و خوار شمرد.

تنها کسانی را که می توان نام برد که سرسی واقعا به آن ها عشق می ورزد برادر دوقلویش جیمی که از نوجوانیشان رابطه ی زنای با محرم با هم داشته اند و فرزندانش (که همگی نام خانوادگی براتیون دارند اما پدر حقیقشان جیمی است.) هستند. با این وجود به نظر می رسد او جیمی و فرزندانش را بیشتر به عنوان قسمتی از خودش دوست دارد و نه چیز دیگر، و از این رو گاها بر آن ها می تازد. با این که به شدت از فرزندانش در برابر هر گونه آزاری از بیرون محافطت می کند، اما آن چه را راهنمایی صحیح و نظم استوار نامیده می شود در اختیار آن ها قرار نمی دهد و زمانی که او را ناامید کرده یا از او سرپیچی می کنند، ممکن است با واکنشی تند و توهین آمیز با آن ها برخورد کند.

سرسی زنی کاملا زیبا، با ظاهری لنیستری کلاسیک است: موهای بلوند، چشمان درخشان سبز، پوست روشن و ظاهر تجملاتی و برازنده. برای دیدن تصاویر بیشتر این جا را ببینید. با این وجود گذر زمان و زایش هایش اثرش را روی او گذاشته است.

تاریخ

سرسی در واقع فرزند ارشد خانواده است، اگرچه برادر دوقلویش جیمی لحضاتی بعد به دنیا آمد و بر پاشنه ی او چنگ زد. این دو نه ساله بودند که برادرشان تیریون به دنیا آمد و با تولدش مادرشان را کشت. این اتفاق موجب دلسردی و افسردگی پدرشان شد.

سرسی و جیمی از کودکی با هم روابط جنسی را تجربه کردند. یک بار یکی از خدمتکاران آن ها را در حین این کار می بیند و به مادرشان گزارش می دهد. جوانا اتاق های آن ها را به دو نقطه ی دور از هم در قلعه منتقل می کند تا مانع از تکرار چنین رفتاری شود. در دوازده سالگی پدرش که دست شاه (Hand of The King) است، او را با خود به بارانداز پادشاه می برد. در سال های بعد تایوین هر پیشنهادی را که برای سرسی می رسد رد می کند، احتمالا به امید آن که او را به ازدواج یکی از شاهزاده های تارگرین درآورد. او دلتنگ جیمی می شود و وقتی تایوین تصمیم می گیرد جیمی را به ازدواج لایسا تالی (Lysa Tully) درآورد حسادت می کند. جیمی در پانزده و در طی یک لشکرکشی علیه برادری جنگل شاهی (Kingswood Brotherhood) شوالیه می شود. او در راه بازگشت به کسترلی راک (Casterly Rock) از بارانداز پادشاه دیدن می کند تا خواهرش را ببیند. سرسی جیمی را اغوا می کند و او را قانع می کند که به گارد پادشاه (Kingsguard) بپیوندد، که او را ملزم می کند که در ادامه ی عمر ازدواج ناکرده و در بارانداز پادشاه در نزدیکی سرسی باقی بماند. سرسی می دانست که لرد تایوین از این اتفاق ناخشنود خواهد شد اما از ترس خشم شاه ایریس جرات ابراز علنی آن را ندارد.

سرسی در طول یک ماه بعد ترتیبات پشت پرده این کار را انجام می داد، اما با وجود آن که طرح او برای پیوستن جیمی به گارد پادشاه موفقیت آمیز بود، نقشه اش بر باد می رود. تنش ها در رابطه ی بین پدرش و شاه بالا می گیرد و لرد تایوین انتصاب جیمی در گارد پادشاه را به منزله ی دزدیدن وارثش از او برداشت کرده توهین قلمداد می کند. او به یک بهانه ی کوچک از مقامش به عنوان دست استعفا می دهد و به همراه سرسی به کسترلی راک بر می گردد و دوقلو ها را دوباره از هم جدا می کند.

کمی بعد از پایان قیام رابرت سرسی با رابرت براتیون ازدواج می کند تا پیوند خاندان سلطنتی را با خاندان لنیستر برقرار کند. سرسی در ابتدا شیفته ی جمعیت شادمان حاضر در مراسم ازدواج می شود. اما شیفتگی اش زمانی که رابرت در اولین شبشان با هم نام "لیانا" را در گوشش زمزمه می کند به پایان می رسد. این ازدواج به سرعت رو به زوال می رود و سرسی زناکاری هایش با جیمی را دوباره از سر می گیرد. او از سه فرزند به دنیا می آورد، (جافری، میرسلا، تامن) و موفق می شود هر سه را به عنوان فرزندان قانونی رابرت جا بزند. سرسی که از رابرت متنفر شده است، نهایت تلاش خود را می کند که از او باردار نشود، او بعد ها نزد ادارد استارک (Eddard Stark) اعتراف می کند که جنینی را که در ابتدای ازدواجشان از رابرت آبستن شده بود، کشته است.

حقیقت حرام زادگی فرزندان سرسی رازی سربسته می ماند تا آن که استنیس براتیون (Stannis Baratheon)، که می دانست فرزندان حرام زاده ی برادرش سیاه مو و چشم آبی هستند شک کرد که چرا فرزندان سلطنتی فاقد تشابهی به پدر اسمیشان هستند. او شکش را در نزد جان ارن (Jon Arryn) دست پادشاه|دست وقت مطرح کرد و این دو با هم موضوع را پی گیری کردند. جان قبل از آن که بتواند اقدامی کند مسموم شد و استنیس از بارانداز پادشاه گریخت. با این وجود کشفیاتشان سر نخ هایی برای دیگران بر جا گذاشت.