ممالک مستقل والریا: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه نغمه ای از یخ و آتش
خط ۱۵: خط ۱۵:
والریایی‌ها اژدهایان را با [[جادو]] رام کردند و در تکنیک آموزش و پرورش اژدها برای تبدیل شدن به سلاح‌های مخرب جنگی تبحر یافتند.{{رف|ضبک|22}}
والریایی‌ها اژدهایان را با [[جادو]] رام کردند و در تکنیک آموزش و پرورش اژدها برای تبدیل شدن به سلاح‌های مخرب جنگی تبحر یافتند.{{رف|ضبک|22}}
آنها با گسترش نفوذ خود، ممالک مستقل را به مرکزیت [[والریا]] بنا نهادند.
آنها با گسترش نفوذ خود، ممالک مستقل را به مرکزیت [[والریا]] بنا نهادند.
در آنجا، جادو شکوفا شد، برج‌هایی بی‌سقف به آسمان، جایی که اژدهایان پرواز می‌کردند، سر کشیدند و آهنگران شمشیرهایی با قدرت و برندگی افسانه‌ای ساختند؛ و به این ترتیب والریایی‌ها با جادو و اژدهاهایشان شروع به گسترش نفوذ خود کردند.
در آنجا، جادو شکوفا شد، برج‌هایی بی‌سقف به آسمان، جایی که اژدهایان پرواز می‌کردند، سر کشیدند، [[ابوالهول]]‌های سنگی با چشمانی از لعل به زمین خیره شدند و آهنگران شمشیرهایی با قدرت و برندگی افسانه‌ای ساختند؛ و به این ترتیب والریایی‌ها با جادو و اژدهاهایشان شروع به گسترش نفوذ خود کردند.


=== به قدرت رسیدن و سقوط گیس ===
=== به قدرت رسیدن و سقوط گیس ===
خط ۲۶: خط ۲۶:


=== جنگ برعلیه روینار ===
=== جنگ برعلیه روینار ===
زمانی که والریایی‌ها چشم خود را به [[روینار]] کهن و با تمدن دوختند، [[گارین (شاهزاده)|شاهزاده گارین بزرگ]] ارتشی 250 هزار نفری  را علیه والریا رهبری کرد. هر چند که مقاومتشان بیهوده بود و شکستی فاجعه آمیز در پی داشت.
بازماندگان به رهبری ملکه‌ی جنگجو [[نایمیریا]] به [[تجاوز روینار|دورن گریختند]]. آوازخوانان می‌گویند که ده هزار کشتی او با زنان و کودکان پر شده بود، احتمالا همه( یا بیشتر) مردانی که به سن جنگ رسیده بودند در جنگ با والریا کشته شده بودند.


=== استعمار طلبی والریا و گسترش غربی ===
=== استعمار طلبی والریا و گسترش غربی ===

نسخهٔ ‏۷ ژوئیهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۱۶:۱۷

اژدهایان در حال پرواز برفراز ممالک آزاد
والریایی‌ها اژدهایان را در چهارده آتش می‌یابند.
والریایی‌ها اژدهایان را رام کرده و مورد استفاده قرار دادند.
اژدها هارپی را شکست داد.

ممالک مستقل والریا منطقه بسیار وسیعی بود که بیشتر قاره‌ی ایسوس را دربرگفته بود، اما تقریبا یکصد سال پیش از ورود اگان، به سبب وقوع رخدادهای زمین شناسی معروف به سرنوشت شوم والریا، تبدیل به ویرانه شده است.

ممالک مستقل والریا، در ابتدا بیشتر قاره‌ی شرقی را در برگرفته بود و تا محل کنونی شهرهای آزاد و جزیره دراگون استون در سواحل وستروس گسترش یافته بود. ممالک مستقل والریا به لحاظ فنی هیچگاه یک امپراطوری نبوده است[۱] با این حال به خاطر راحتی در اشاره به آن، یک امپراطوری در تلقی می‌شود.

ممالک مستقل والریا تمدنی پیشرفته و قدرت نظامی و فرهنگی جهان شناخته شده بود و پایتختش شهر والریا بود. لردهای مستقل از خانواده‌های قدرتمند اشرافی، ممالک مستقل را اداره می‌کنند. قدرتمندترین این لردها، اربابان اژدها بودند.

تاریخ

والریا زمانی تمدنی کوچک با مردمانی صلح‌طلب و گله دار بود که در شبه‌جزیره والریا زندگی می‌کردند تا آنکه والریایی‌ها اژدهایان را در چهارده آتش، حلقه‌ای از آتشفشان‌ها در شبه‌جزیره، پیدا می‌کنند. والریایی‌ها اژدهایان را با جادو رام کردند و در تکنیک آموزش و پرورش اژدها برای تبدیل شدن به سلاح‌های مخرب جنگی تبحر یافتند.[۲] آنها با گسترش نفوذ خود، ممالک مستقل را به مرکزیت والریا بنا نهادند. در آنجا، جادو شکوفا شد، برج‌هایی بی‌سقف به آسمان، جایی که اژدهایان پرواز می‌کردند، سر کشیدند، ابوالهول‌های سنگی با چشمانی از لعل به زمین خیره شدند و آهنگران شمشیرهایی با قدرت و برندگی افسانه‌ای ساختند؛ و به این ترتیب والریایی‌ها با جادو و اژدهاهایشان شروع به گسترش نفوذ خود کردند.

به قدرت رسیدن و سقوط گیس

حدود پنج هزار سال پیش، در نخستین روزهای والریا، امپراطوری کهن گیسکاری بخش وسیعی از قاره‌ی شرقی را تحت سلطه و کنترل داشت. گیسکاری تلاش کرد تا جلوی گسترش والریا را بگیرد و امپراطوری رو به گسترش در چندین جنگ بزرگ با امپراطوری باستانی گیسکاری درگیر شد. سپاهیان گیسکاری پنج بار به والریا حمله کردند اما هرگز نتوانستند آنها را شکست دهند، والریا با کمک اژدهایان هربار قادر به دفاع و پیروزی بود.

در نهایت، آخرین بار، والریایی ها به پایتخت آنان گیس قدیم لشکر کشیدند و شهر را با خاک یکسان کردند و زمین هایش را با نمک، سولفور و جمجمه سیراب کردند.[۳] شهر نابود شد و در نتیجه امپراطوری گیسکاری نیز از هم پاشید. مردم گیسکار و فرهنگشان از روی زمین پاک شدند.

پس از فتح گیس، والریا قلمرویش را تا مستعمرات بازمانده‌ی گیسکاری در خلیج برده داران گسترش داد و به فتح و استعمار مناطق دورتر ادامه داد.

جنگ برعلیه روینار

زمانی که والریایی‌ها چشم خود را به روینار کهن و با تمدن دوختند، شاهزاده گارین بزرگ ارتشی 250 هزار نفری را علیه والریا رهبری کرد. هر چند که مقاومتشان بیهوده بود و شکستی فاجعه آمیز در پی داشت. بازماندگان به رهبری ملکه‌ی جنگجو نایمیریا به دورن گریختند. آوازخوانان می‌گویند که ده هزار کشتی او با زنان و کودکان پر شده بود، احتمالا همه( یا بیشتر) مردانی که به سن جنگ رسیده بودند در جنگ با والریا کشته شده بودند.

استعمار طلبی والریا و گسترش غربی

سرنوشت شوم والریا

افسانه

فرهنگ

حکومت

جادو

زبان

آثار معماری

برده‌داری

مذهب

فعالیت‌ها

کتاب‌ها و طومارهای مربوط به والریا

نقل‌قول‌ها

تاثیرات

منابع و یادداشت‌ها