منس ریدر: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه نغمه ای از یخ و آتش
 
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱۰: خط ۱۰:
بعد از این‌که گروهی از سوارکاران وحشی توسط نگهبانان شب قتل عام می‌شوند منس که یک کودک وحشی بود توسط نگهبانان پذیرفته و میان آن‌ها بزرگ می‌شود.{{رف|نش|53}} وقتی فرمانده [[کورگایل]] یک‌بار برای دیدن لرد [[ادارد استارک]] به وینترفل می‌آید منس او را همراهی می‌کند و آنجا [[راب استارک]] و [[جان اسنو]] را می‌بیند.{{رف|یش|7}}
بعد از این‌که گروهی از سوارکاران وحشی توسط نگهبانان شب قتل عام می‌شوند منس که یک کودک وحشی بود توسط نگهبانان پذیرفته و میان آن‌ها بزرگ می‌شود.{{رف|نش|53}} وقتی فرمانده [[کورگایل]] یک‌بار برای دیدن لرد [[ادارد استارک]] به وینترفل می‌آید منس او را همراهی می‌کند و آنجا [[راب استارک]] و [[جان اسنو]] را می‌بیند.{{رف|یش|7}}


منس یک عضو وفادار [[نگهبانان شب]] بود تا اینکه هنگام گشت توسط یک [[گربه سایه]] مورد حمله قرار گرفت و یک زن وحشی او را مداوا کرد. او در مدت بهبودی منس شنل پاره‌ی منس را با پارچه‌های قرمز خود ترمیم کرد. هنگام بازگشت به دیوار سر [[دنیس ملیستر]] به منس دستور داد که شنل ترمیم شده‌اش را دور بیاندازد و لباس فرم نگبانان شب را بر تن کند.{{رف|نش|53}} این عدم آزادی انتخاب باعث شد منس برج سایه را ترک کند تا با [[مردمان آزاد]] آن‌گونه که می‌خواهد زندگی کند.{{رف|یش|7}}
منس یک عضو وفادار [[نگهبانان شب]] بود تا اینکه هنگام گشت توسط یک [[گربه سایه]] مورد حمله قرار گرفت و یک زن وحشی او را مداوا کرد. او در مدت بهبودی منس شنل پاره‌ی منس را با پارچه‌های قرمز خود ترمیم کرد. هنگام بازگشت به دیوار سر [[دنیس ملیستر]] به منس دستور داد که شنل ترمیم شده‌اش را دور بیاندازد و لباس فرم نگبانان شب را بر تن کند.{{رف|نش|53}} این عدم آزادی انتخاب باعث شد منس [[شادو تاور]] را ترک کند تا با [[مردمان آزاد]] آن‌گونه که می‌خواهد زندگی کند.{{رف|یش|7}}


==وقایع اخیر==
==وقایع اخیر==
خط ۳۶: خط ۳۶:
[[پرونده:Mance Abel Val.jpg|بندانگشتی|چپ|400px|ایبل آوازه خوان - اثری از Amok ©]]
[[پرونده:Mance Abel Val.jpg|بندانگشتی|چپ|400px|ایبل آوازه خوان - اثری از Amok ©]]


{{اسپویلر|[[جان اسنو|جان]] پسر منس را پنهانی توسط [[سمول تارلی]] از دیوار خارج می‌کند زیرا به جادوگر [[استنیس براتیون|استنیس]] یعنی [[ملیساندر]] مشکوک بود که قصد دارد به خاطر خون اشرافی و اینکه منس پادشاه شمال دیوار بوده، نوزاد را قربانی کند.{{رف|ضبک|5}} بعدها [[گیلی]] نام [[ایمون استیل سانگ]] را برای پسر منس انتخاب می‌کند (بعد از دو ساله شدن نوزاد).{{رف|ضبک|35}}}}
[[جان اسنو|جان]] پسر منس را پنهانی توسط [[سمول تارلی]] از دیوار خارج می‌کند زیرا به جادوگر [[استنیس براتیون|استنیس]] یعنی [[ملیساندر]] مشکوک بود که قصد دارد به خاطر خون اشرافی و اینکه منس پادشاه شمال دیوار بوده، نوزاد را قربانی کند.{{رف|ضبک|5}} بعدها [[گیلی]] نام [[ایمون استیل سانگ]] را برای پسر منس انتخاب می‌کند (بعد از دو ساله شدن نوزاد).{{رف|ضبک|35}}


===رقصی با اژدهایان===
===رقصی با اژدهایان===
خط ۴۴: خط ۴۴:
اما در حقیقت مردی که سوزانده شد [[رتل شرت]] بود که به وسیله‌ی جادوی [[ملیساندر]] همانند منس شده بود.و منس واقعی به خاطر یاقوت های ملیساندر به صورت رتل شرت درامده بود. هیچکس به جز منس و ملیساندر از این دسیسه خبر ندارد، ملیساندر این راز را از استنیس پنهان کرده بود زیرا به خاطر شخصیت قانون مندش استنیس حتما باید منس را اعدام می‌کرد. رتل شرت حتی یکبار با جان در حیاط قلعه درگیر شد و جان از سرعت و مهارت او تعجب کرد در حالی که نمی‌دانست این مرد در واقع همان منس است.{{سخ}}
اما در حقیقت مردی که سوزانده شد [[رتل شرت]] بود که به وسیله‌ی جادوی [[ملیساندر]] همانند منس شده بود.و منس واقعی به خاطر یاقوت های ملیساندر به صورت رتل شرت درامده بود. هیچکس به جز منس و ملیساندر از این دسیسه خبر ندارد، ملیساندر این راز را از استنیس پنهان کرده بود زیرا به خاطر شخصیت قانون مندش استنیس حتما باید منس را اعدام می‌کرد. رتل شرت حتی یکبار با جان در حیاط قلعه درگیر شد و جان از سرعت و مهارت او تعجب کرد در حالی که نمی‌دانست این مرد در واقع همان منس است.{{سخ}}
بعد از آن هنگامی که خبر به دیوار رسید که قرار بر این است که [[آریا استارک]] با [[رمسی بولتون]] ازدواج کند ملیساندر به رتل شرت پیشنهاد داد که آریا را نجات دهد اما جان قبول نمی‌کند چون به رتل شرت اعتماد ندارد. به همین خاطر ملیساندر هویت واقعی رتل شرت را آشکار می‌کند به این امید که نظر جان تغییر کند. جان پسر منس را در اختیار دارد پس منس هرچه در توانش باشد برای پیدا کردن خواهر جان و سالم نگه داشتن فرزند خودش انجام می‌دهد. اما منس خبر ندارد که جان پسرش را با پسر [[گیلی]] تعویض کرده است.{{رف|ربا|31}}{{سخ}}
بعد از آن هنگامی که خبر به دیوار رسید که قرار بر این است که [[آریا استارک]] با [[رمسی بولتون]] ازدواج کند ملیساندر به رتل شرت پیشنهاد داد که آریا را نجات دهد اما جان قبول نمی‌کند چون به رتل شرت اعتماد ندارد. به همین خاطر ملیساندر هویت واقعی رتل شرت را آشکار می‌کند به این امید که نظر جان تغییر کند. جان پسر منس را در اختیار دارد پس منس هرچه در توانش باشد برای پیدا کردن خواهر جان و سالم نگه داشتن فرزند خودش انجام می‌دهد. اما منس خبر ندارد که جان پسرش را با پسر [[گیلی]] تعویض کرده است.{{رف|ربا|31}}{{سخ}}
منس شش نفر از [[عروسان نیزه]] را با خود می‌برد.{{رف|ربا|35}} [[فرنیا]] (Frenya) [[ویلو ویچ-آی]] (Willow Witch-eye) [[اسکروئل]] (Squirrel) [[هالی]](Holly) [[روئن]] (Rowan) و [[میرتل]] (Myrtle). منس تحت عنوان آوازه خوانی به اسم ابل وارد وینترفل می‌شود.{{رف|ربا|37}} در شب عروسی منس برای مهمانان می‌نوازد اما پس از ضیافت در همان شب عروسان نیزه چند نفر از مردان شمال را می‌کشند. شوالیه‌های [[خاندان مندرلی|مندرلی]] ابتدا به [[تیان گریجوی]] مضنون می‌شوند این قتل‌ها به تنش میان خاندان [[خاندان فری|فری]]، [[خاندان بولتون|بولتون]] و دیگر حاضران داخل قلعه منجر شد. گروه منس در آخر از کمک همراه با ترس و اکراه تیان برای آزاد کردن [[آریا]] بهره می‌برند، در حالی که تیان می‌داند آریا در واقع [[جین پول]] است. تنش‌های قلعه هنگامی که [[والدر فری کوچک|والدر فری کوچیکه]] کشته شد به اوج خودش رسید، اما عروسان نیزه ادعا کردند که این قتل کار آنها نبوده. تیان به آنها کمک می‌کند که جین را نجات دهند اما وقتی جین موقعیتشان را با جیغ زدنش لو می‌دهد، تیان و جین مجبور به پریدن از بالای قلعه به داخل برف‌ها شدند، ولی بقیه گروه منس کشته یا دستگیر می‌شوند.{{رف|ربا|46}}{{رف|ربا|51}}{{رف|ربا|62}}{{سخ}}
منس شش نفر از [[عروسان نیزه]] را با خود می‌برد.{{رف|ربا|35}} [[فرنیا]] (Frenya) [[ویلو ویچ-آی]] (Willow Witch-eye) [[اسکروئل]] (Squirrel) [[هالی]](Holly) [[روئن]] (Rowan) و [[میرتل]] (Myrtle). منس تحت عنوان آوازه خوانی به اسم ابل وارد وینترفل می‌شود.{{رف|ربا|37}} در شب عروسی منس برای مهمانان می‌نوازد اما پس از ضیافت در همان شب عروسان نیزه چند نفر از مردان شمال را می‌کشند. شوالیه‌های [[خاندان مندرلی|مندرلی]] ابتدا به [[تیان گریجوی]] مظنون می‌شوند, این قتل‌ها به تنش میان خاندان [[خاندان فری|فری]]، [[خاندان بولتون|بولتون]] و دیگر حاضران داخل قلعه منجر شد. گروه منس در آخر از کمک همراه با ترس و اکراه تیان برای آزاد کردن [[آریا]] بهره می‌برند، در حالی که تیان می‌داند آریا در واقع [[جین پول]] است. تنش‌های قلعه هنگامی که [[والدر فری کوچک|والدر فری کوچیکه]] کشته شد به اوج خودش رسید، اما عروسان نیزه ادعا کردند که این قتل کار آنها نبوده. تیان به آنها کمک می‌کند که جین را نجات دهند اما وقتی جین موقعیتشان را با جیغ زدنش لو می‌دهد، تیان و جین مجبور به پریدن از بالای قلعه به داخل برف‌ها شدند، ولی بقیه گروه منس کشته یا دستگیر می‌شوند.{{رف|ربا|46}}{{رف|ربا|51}}{{رف|ربا|62}}{{سخ}}
بعدها نامه‌ای به جان می‌رسد که ظاهرا از طرف [[رمسی بولتون]] است. در نامه گفته شده منس در [[وینترفل]] اسیر شده. رمسی ادعا کرده است که منس را داخل قفسی انداخته و 6 عروس نیزه را کشته و پوست کنده است و منس مجبور به پوشیدن پوست انها شده است تا از سرما یخ نزند.{{رف|ربا|69}}}}
بعدها نامه‌ای به جان می‌رسد که ظاهرا از طرف [[رمسی بولتون]] است. در نامه گفته شده منس در [[وینترفل]] اسیر شده. رمسی ادعا کرده است که منس را داخل قفسی انداخته و 6 عروس نیزه را کشته و پوست کنده است و منس مجبور به پوشیدن پوست انها شده است تا از سرما یخ نزند.{{رف|ربا|69}}}}



نسخهٔ کنونی تا ‏۱۴ اوت ۲۰۱۵، ساعت ۲۳:۰۲

Arms of the Night's Watch.png
منس ریدر
Arms of the Night's Watch.png
Mance Rayder.jpg
منس ریدر - اثر Amok ©

القاب ایبل
منس
عنوان پادشاه آنسوی دیوار
فرهنگ مردمان آزاد
تولد در آنسوی دیوار
همسر دالا
کتاب(ها) بازی تاج و تخت (اشاره شده)

نزاع شاهان (اشاره شده)
یورش شمشیرها (حضور دارد)
ضیافتی برای کلاغ‌ها (اشاره شده)

رقصی با اژدهایان (حضور دارد)

بازیگر کایرن هیندز
سریال فصل سوم | فصل چهارم

منس ریدر قبل از این‌که پیمان شکنی کند و وظیفه‌اش را رها کند یکی از برادران عضو نگهبانان شب بود. از آن زمان او تبدیل به شخصیت بسیار تاثیر‌گذار میان مردمان آزاد شد تا جایی که او را پادشاه آنسوی دیوار نامیدند. در سریال بازی تاج و تخت نقش منس ریدر را کایرن هیندز بازی می‌کند.

ظاهر و شخصیت

منس قد متوسط و پاهای بلند و نحیفی دارد، چهارشانه و تیزروست. چشمان قهوه‌ای و موهای قهوه‌ای دارد که بیشتر آن‌ها خاکستری شدند.[۱] بر روی لبانش همیشه خط لبخند دیده می‌شود.[۲] زیرکی از صورت استخوانی و چشمان قهوه‌ایش پیداست.[۱] برای یک فرد میان‌سال چهره‌ی عادی دارد و علاقه‌مند به موسیقی است.

منس یک جوشن سیاه و شلوار پشمی به تن دارد. یک شنل از جنس ابریشم قرمز با خزهای سیاه به دوش می‌کشد. کلاه‌خودش از جنس برنز و آهن است که هر دو طرفش به صورت بال زاغ تراش خورده است.[۳][۴]

تاریخچه

بعد از این‌که گروهی از سوارکاران وحشی توسط نگهبانان شب قتل عام می‌شوند منس که یک کودک وحشی بود توسط نگهبانان پذیرفته و میان آن‌ها بزرگ می‌شود.[۵] وقتی فرمانده کورگایل یک‌بار برای دیدن لرد ادارد استارک به وینترفل می‌آید منس او را همراهی می‌کند و آنجا راب استارک و جان اسنو را می‌بیند.[۱]

منس یک عضو وفادار نگهبانان شب بود تا اینکه هنگام گشت توسط یک گربه سایه مورد حمله قرار گرفت و یک زن وحشی او را مداوا کرد. او در مدت بهبودی منس شنل پاره‌ی منس را با پارچه‌های قرمز خود ترمیم کرد. هنگام بازگشت به دیوار سر دنیس ملیستر به منس دستور داد که شنل ترمیم شده‌اش را دور بیاندازد و لباس فرم نگبانان شب را بر تن کند.[۵] این عدم آزادی انتخاب باعث شد منس شادو تاور را ترک کند تا با مردمان آزاد آن‌گونه که می‌خواهد زندگی کند.[۱]

وقایع اخیر

منس ریدر - اثری ازgraikfaik ©

بازی تاج و تخت

بعدها مشخص می‌شود که هنگام سفر پادشاه رابرت به وینترفل منس آنجا حضور داشته است. خبر سفر پادشاه به وینترفل توسط جاسوسان منس در نگهبانان شب به گوش او می‌رسد. منس با الگو برداری از افسانه‌ی بائل تصمیم می‌گیرد که در این مراسم حاضر شود. او در نزدیکی لانگ بارو از دیوار عبور می‌کند، در جنوب نیو گیفت اسبی می‌خرد و عازم وینترفل می‌شود.

حضور او هم از ادارد که منس را از بازدید قبلی به یاد نمی‌آورد و هم از بنجن استارک که هرگز منس را ندیده پنهان می‌ماند. منس لباس مبدل آوازه خوان‌ها را به تن می‌کند و در ضیافت به نواختن عود می‌پردازد. در راه برگشت به سرزمین‌های شمال دیوار منس با دالا ملاقات می‌کند.[۱]

نزاع شاهان

منس متعهد می‌شود که تمام قبایل وحشی را باهم متحد و تجهیز کند تا تمام هفت پادشاهی را تسخیر کند. آنها در فراست فنگز گرد هم می‌آیند. شایعه‌ی رهبری منس و خالی شدن روستاهای شمال دیوار باعث شد نگهبانان شب به رهبری جور مورمونت گشت بزرگ آنسوی دیوار را آغاز کنند.

یورش شمشیرها

هنگامی که جان اسنو به بهانه‌ی پیوستن به گروه منس با او ملاقات می‌کند منس ادعا دارد که می‌تواند توسط یک شیپور جادویی به نام شیپور زمستان که در اختیار اوست دیوار را تخریب کند ولی از این به عنوان آخرین نقشه‌اش یاد می‌کند، در صورتی که نتواند از سد نظامی نگهبانان شب عبور کند. منس آشکارا می‌گوید که وحشی‌ها از جمله مردم خودش توسط آدرها و وایت ها کشته می‌شوند و آنها قادر به متوقف کردنشان نیستند. به همین دلیل منس قصد تخریب دیوار را ندارد و فقط میخواهد از آن به عنوان سپر مقابل آدرها استفاده کند.

حمله‌ ی منس به دیوار در هنگامی صورت گرفت که دیوار توسط نگهبانان آموزش ندیده تحت فرمان جان اسنو حفاظت می‌شد و شرایط بسیار نابرابری از نظر تعداد افراد دیوار و وحشی‌ها برقرار بود. جان در نگه داشتن نیروهای منس پشت دیوار موفق بود تا این‌که نیروهای کمکی استنیس براتیون به صورت غافلگیرکننده سر رسیدند. با اینکه خود منس شخصا هدایت سواره نظام مردمان آزاد را به سمت ایست واچ کنار دریا بر عهده داشت اما ارتش بی‌انضباط وحشی‌ها توسط نیروهای استنیس در هم شکست.[۴]

همسر منس، دالا در کمپ وحشی‌ها هنگام حمله‌ی استنیس به خاطر زایمان پسر منس درگذشت.[۶]

ضیافتی برای کلاغ‌ها

ایبل آوازه خوان - اثری از Amok ©

جان پسر منس را پنهانی توسط سمول تارلی از دیوار خارج می‌کند زیرا به جادوگر استنیس یعنی ملیساندر مشکوک بود که قصد دارد به خاطر خون اشرافی و اینکه منس پادشاه شمال دیوار بوده، نوزاد را قربانی کند.[۶] بعدها گیلی نام ایمون استیل سانگ را برای پسر منس انتخاب می‌کند (بعد از دو ساله شدن نوزاد).[۷]

رقصی با اژدهایان

نقل قول‌های منس ریدر

دیوار می‌تونه یه ارتش رو متوقف کنه، ولی جلوی یه نفر رو نمیتونه بگیره.[۱]

—منس خطاب به جان اسنو

نصف دست مثل یه درخت بلوط قدیمی سفت و سخت بود، اما من از جنس گوشت و استخونم و علاقه‌ی زیادی هم به لوندی زن‌ها دارم...

همینم باعث می‌شه من زیاد تفاوتی با نصف بیشتر نگهبانان شب نداشته باشم.[۱]

—منس خطاب به جان اسنو


مردم آزاد دنباله‌روی اسم‌ها و حیونای کوچولویی که به لباس و پرچم‌هاتون می‌دوزید نمی‌شن. اونا به خاطر یه پول سیاه خوش رقصی نمی‌کنن.

اونا اهمیت نمیدن چقدر سطح خاندانت بالاست یا اینکه کجای زنجیره‌ی مدیریتی قرار داری یا اینکه بابابزرگت کی بوده!
اونها دنباله روی قدرت هستن، اونها دنباله روی کسی هستن که مرد باشه.[۱۵]

—منس خطاب به جان اسنو

نقل قول‌ها درباره‌ی منس

تو جمع ما اون بهترین بود، همزمان بدترین هم بود.[۱۶]

کورین نصفه دست خطاب به جان اسنو


منس خیلی حیله‌گره. اون به عنوان یه کلاغ بزرگ شده. خودت که می‌دونی کلاغا پرنده‌های مکاری هستن.[۱]

تورموند خطاب به جان اسنو

منابع

پیوندهای خارجی