تایتوس لنیستر

**تایتوس لنیستر**
القاب	شیر بی دندان
عنوان	لرد کسترلی راک; محافظ غرب; شپر لنیسپورت
خاندان	خاندان لنیستر
مرگ	در سال 267 پس از ورود اگان در کسترلی راک
کتاب(ها)	یورش شمشیر ها (اشاره شده); ضیافتی برای کلاغ ها (اشاره شده); رقصی با اژدهایان (اشاره شده)

لرد تایتوس لنیستر (Tytos Lannister)، حکمران سرزمین های غربی (Westerlands) و لرد کسترلی راک (Casterly Rock) بوده است. او پیش از شروع وقایع کتاب فوت می کند. سرسی (Cersei)،جیمی (Jaime) و تیریون (Tyrion) نوه های او از پسر بزرگش تایوین لنیستر (Tywin Lannister) می باشند.

تاریخچه

لرد تایتوس لنیستر، از او با خوش قلبی اما ضعف یاد می شود. او به دیگر لرد ها وام می داد و آنها هیچ زحمتی برای باز پرداخت آن به خود نمی دادند و پرچمدارانش نیز به طور علنی از دستوراتش سرپیچی می کردند.^[۱]

بر اساس گفته های دخترش جنا (Genna)، او با ازدواج دخترش با امون فری (Emmon Frey)، پسر دوم والدر فری (Walder Frey)، تنها به این خاطر که در حق لرد فری لطفی کرده باشد. پسر بزرگ او و اتباعش در برابر او با این وصلت مخالفت کردند چرا که آن را یک وصلت نا برابر می دانستند.^[۲]

در یکی از موارد، تایتوس، لرد تاربک (Tarbeck) را به خاطر عدم وفاداری زندانی کرد. در عوض این کار، لیدی تاربک سه تن از لنیستر ها را به اسارت گرفت، از جمله استفورد (Stafford)، برادر نامزد تایوین لنیستر (Tywin Lannister) جوان. تایوین پیشنهاد کرد که لرد تاربک را سه قسمت کنند و هر قسمت او را در ازای آزادی یکی از لنیستر ها به همسرش تحویل دهند، اما تایتوس نپذیرفت و لرد تاربک را بدون هیچ آسیبی آزاد کرد.^[۳] چند سال بعد، تاربک ها به همراه خاندان رین (House Reyne) علیه تایتوس شورش کردند. تایوین مسئولیت سرکوب شورش را به عهده گرفت. او وظیفه اش را به طور کامل انجام، قلعه های آنان را نابود و خاندان هایشان را منقرض ساخت.^[۴] یک سال پاییز، تایتوس میان یک شیر و شکارش قرار گرفت، شیر اسب تایتوس را پاره پاره کرد و می خواست به او نیز حمله کند، در همان هنگام مسئول سگدانی کسترلی راک (Casterly Rock) همراه با سگ هایش برای نجات او آمد، و در این را یک پا و سه سگش را از دست داد. تایتوس برای قدر دانی، به مسئول سگدانی اش مقداری زمین و یک قلعه کوچک بخشید و پسر او را نیز به عنوان ملازم پذیرفت، بدین ترتیب خاندان کلگان (House Clegane) شکل گرفت.^[۵]

در سال های آخر عمرش، تایتوس اضافه وزن پیدا کرده بود و برای خود یک معشوقه گرفته بود، یک عامی و دختر یک شمع فروش. آن زن از جواهرات و لباس های همسر مرحوم تایتوس استفاده می کرد. آن زن تا جایی پیش رفت که در هنگام غیبت تایتوس به شوالیه های خاندان دستور می داد، و در عزل و نصب کارکنان دخالت می کرد. در سال 267 پس از ورود اگان، لرد تایتوس هنگامی که داشت برای دیدن او می رفت در اثر حمله قلبی فوت کرد.^[۶]

عمل کرد تایتوس بر روی پسرش چنان تاثیری گذاشت که باعث شد، تایوین نسبت به خنده بی اعتماد شود و از یک مرد سخت ساخته شود.