بیلون گریجوی

نسخهٔ تاریخ ‏۳۰ نوامبر ۲۰۱۳، ساعت ۰۹:۳۹ توسط تالیسا (بحث | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

بیلون گریجوی رییس خاندان گریجوی (House Greyjoy) از پایک (Pyke) و لرد بالادست جزایر آهن (Iron Islands) است. او ناخدای کرکن عظیم[۱] (Great Kraken) و پیرو روش کهن (Old Way) آهن زادگان (Ironborn) است و تلاش می کند اهمیت آن را بازیابد. او در سال 298 پس از ورود اگان از تخت آهنین (Iron Throne) اعلام استقلال می کند اما از نیروهای پادشاه رابرت شکست می خورد. در سریال تلویزیونی، پاتریک مالاهید (Patrick Malahide) نقش بیلون را بازی می کند.[۲]

Greyjoy coat sigil.png
بیلون گریجوی
Greyjoy coat sigil.png
Balon Greyjoy.jpg

بیلون گریجوی اثر Amoka
اطلاعات شخصی
دوران حکومت سال 298-299 پس از ورود اگان
نام کامل بیلون گریجوی، نهمین با نام او از زمان پادشاه گری
القاب پادشاه خرچنگ ها
بیلون شجاع
بیلون مقدس
بیلون دوبار تاجگذاری شده
شاه کراکن
سایر عناوین آهن شاه
پادشاه جزایر آهن و شمال
پادشاه نمک و صخره
فرزند باد دریا
لرد دروگر پایک
خانواده
خاندان سلطنتی خاندان گریجوی
وارث تیان گریجوی
شاه بعدی یورون گریجوی
ملکه آلانیس هارلا
فرزندان رودریک (فوت شده)
مارون (فوت شده)
آشا
تیان
پدر کوئلون گریجوی
ارجاعات
کتابها بازی تاج و تخت (ذکر شده)
نزاع شاهان (ظاهر شده)
یورش شمشیرها (ذکر شده)
ضیافتی برای کلاغ ها (ذکر شده)
رقصی با اژدهایان (ذکر شده)
بازیگر پاتریک مالاهید
سریال فصل دوم | فصل سوم

ظاهر و شخصیت

بیلون شخصیتی همچون مردمش دارد: لجوج، نترس و ستیزه جو. او سازش ناپذیر است حتی وقتی که پای خانواده ی خودش در میان باشد و اعتقادش به روش کهن (Old Way) مطلق است.

بیلون همیشه لاغر بوده است، اما در سال سال 298 پس از ورود اگان نحیف با صورتی سخت است. او چشمان سیاه سختگیر با موی بلند خاکستری با رگه های سفید دارد که از گودی کمرش می گذرد.[۳] این مجموعه از تصاویر را نیز ببینید.

زندگی

بیلون بزرگترین پسر زنده ی لرد کوئلون گریجوی (Quellon Greyjoy) و بانویی از خاندان ساندرلی (House Sunderly) است. مشخص نیست او چه زمانی به دنیا آمده است. بیلون دریانوردی را وقتی که هنوز جوان بود یاد گرفته و ناخدایی بسیار مجرب بود. بیلون وقتی ده ساله بود از صخره های چخماق (Flint Cliffs) تا برج تسخیر شده ی لرد کور بالا رفت. در سیزده سالگی، پاروزنی ماهر شده بود. در پانزده سالگی با داگمر فک شکافته (Dagmer Cleftjaw) برای غارت به استپ استونز (Stepstones) بادبان کشید و در آنجا اولین مردش را کشت و دو همسر نمکی نخستین خود را اختیار کرد. در هفده سالگی ناخدایی کشتی بلند (Longship) خود را بدست گرفت.[۴] او بعدها معمولا به غارت می رفت و به درنده خویی و نترسی معروف بود.

او جایگاه پدرش را بعدها وقتی که او در طی یک سفر غارتگری مرد به عنوان لرد دروگر پایک به دست گرفت. وقتی او به پایک بازگشت، دریافت برادر جوانترش یوریگان (Urrigon) پس از آنکه در رقص انگشت زخمی شده، بر اثر قانقاریا مرده است. استاد (Maester) تلاش کرده بود دست پسرک را حفظ کند اما معجونش ناکارآمد بوده و یوریگان (14 ساله) در عوض جانش را از دست داده است. بیلون دستور داد همان درمان روی استاد انجام شود. استاد نیز به همراه نامادری بیلون مرد.[۴]

بیلون با آلانیس هارلا (Alannys Harlaw) ازدواج کرد، کسی که به او سه پسر و یک دختر داد: رودریک (Rodrik)، مارون (Maron)، آشا (Asha) و تیان (Theon).

بعدها بیلون و آلانیس جدا شدند.

شورش اول

مقاله اصلی: شورش گریجوی

در گذشته آهن زادگان همسایگانشان را غارت می کردند. آنها عادت داشتند حمله کنند، هر کسی که مقاومت می کند را بکشند، بندگان (Thralls) و همسران نمکی (Salt Wives) اختیار کنند و پیش از آنکه ارتشی گردهم آید، محل را ترک کنند. یک آهن زاده نه با پرداخت بهای جواهرات بلکه با گرفتن آن از کسانی که برای نگه داشتنش ضعیف اند («پرداخت بهای آهن») افتخار کسب می کند. آنها بر قسمت بزرگی از وستروس، شامل سرزمین های رودخانه (Riverlands)، جزیره ی خرس (Bear Island) و آربر (Arbor) حکومت می کردند. پس از فتح اگان (Aegon’s Conquest) آنها استقلالشان را از دست دادند و اجازه نداشتند دیگر قلمروهای پادشاهی را غارت کنند. بیلون آرزو داشت به آن رسوم بازگردد چرا که آن را روش بهتری برای آهن زادگان می دید.

بیلون بدون هیچ مشارکتی به تماشای براندازی تارگرین ها به دست رابرت براتیون (Robert Baratheon) نشست و وقتی که فکر می کرد رابرت به تازگی حکومت را بدست آورده و با وجود فتح، پشتیبانی، نیروها و/یا توان مقاومت در برابر او را ندارد، فرصت بازگشت به روش های کهن را غنیمت شمرد و شورش خود را آغاز کرد.

آهن زادگان وقتی که به لنیسپورت (Lannisport) حمله کرده و ناوگانش را نابود کردند، موفقیت اولیه ای کسب نمودند، اما موفقیت بیلون عمر کوتاهی داشت؛ پسر بزرگش رودریک (Rodrik) روی دیوارهای سیگارد (Seagard) مرد و ناوگان و نیروهایش شکست خورد و پسر دومش مارون (Maron) نیز حین دفاع از پایک مرد. بیلون مجبور به پذیرش شکست و زانو زدن شد، مجددا به براتیون ها (Baratheons) سوگند وفاداری خورد و اجازه داد تیان (Theon)، تنها پسر زنده مانده اش، از سوی ادارد استارک (Eddard Stark) گروگان گرفته شود.[۱]

در سال 297 پس از ورود اگان، برادر بیلون، یورون (Euron) همسر برادر دیگرشان ویکتاریون (Victarion) را اغوا کرد. بیلون برای جلوگیری از خونریزی بین برادران، یورون را به تبعید فرستاد و قسم خورد که اگر بازگردد او را خواهد کشت. ویکتاریون نیز برای حفظ شرافتش همسرش را کشت.

 
بیلون گریجوی اثر Mark Evans

شورش دوم

مقاله اصلی: جنگ پنچ پادشاه

بیلون گریجوی با وجود شکست خوردن، هرگز از آرزویش برای پادشاه جزایر آهن (King of the Iron Islands) شدن دست نکشید و در هنگام وقوع جنگ چنج پادشاهان (War of the Five Kings) خود به خود فرصتی ایجاد شد. بیلون ناوگانش را گردآورد و دستور داد تمام کشتی هایی که به جزایر آهن می آیند همان جا بمانند تا او عامل حمله ی غافلگیرانه را داشته باشد.

راب استارک (Robb Stark)، پادشاه شمال (King in the North) پیشنهاد داد تا با بیلون علیه لنیسترها (Lannisters) متحد شود اما بیلون پیشنهاد را که پسرش تیان برای او آورده بود، رد کرد.[۱] درعوض او خود را پادشاه جزایر آهن و شمال (King of the Iron Islands) اعلام کرد، نک (Neck) را گرفت و لشگرکشی سپاه راب را در سرزمین های رودخانه (Riverlands) و سرزمین های غربی (Westerlands) قطع کرد. سپس آهن زادگان به رهبری آشا، تیان و داگمر فک شکافته، به غارت خط ساحلی غربی شمال پرداختند.

قوای او توانستند چند قلعه را فتح کنند زیرا بیشتر سربازان برای جنگ در جنوب با راب رفته بودند. در میان آنها دیپ وود موت (Deepwood Motte)، تورهن اسکوور (Torrhen’s Square) و جایگاه استارک ها: وینترفل (Winterfell) بود.[۵][۶][۷][۸]


نقل قول های بیلون

بیلون: توله گرگ چیزی درباره ی پاداش نمی گه. فقط اینکه تو به نمایندگی از اون حرف می زنی و من قراره که قبول کنم کشتی ها و سربازهام رو بهش بدم، در عوض اون بهم یه تاج می ده. بهم یه تاج می ده...
تیان: یه انتخاب بد در کلماته، منظورش اینه که...
بیلون: چیزی که منظورشه بیان شده. پسره بهم یه تاج می ده. و چیزی که داده شده می تونه پس گرفته بشه.[۱]

—بیلون به تیان در حالی که پیشنهاد راب استارک را رد می کرد.

من گریجوی هستم، لرد دروگر پایک، پادشاه نمک و صخره، فرزند باد دریا، و هیچکس بهم تاج نمی ده. من با آهن بهاش رو می پردازم. خودم تاجم رو تصاحب می کنم، همون طور که اورون دست قرمز پنج هزار سال پیش انجامش داد.[۱]

نقل قول هایی درباره ی بیلون

خانواده

ناشناسی از
خاندان استون تری
 
 
 
کوئلون
 
 
 
 
 
ناشناسی از
خاندان ساندرلی
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
ناشناسی از
خاندان پایپر
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
بیلون
 
آلانیس
هارلا
 
یورون
«چشم زاغی»
 
ویکتاریون
 
یوریگان
 
ارون
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
هارلون
 
کوئنتون
 
دانل
 
رودریک
 
مارون
 
آشا
 
تیان
 
 
 
 
 
 
رابین
 

منابع و یادداشت ها

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ ۱٫۳ ۱٫۴ نزاع شاهان، فصل 11، تیان.
  2. HBO:بازی تاج و تخت:عوامل و بازیگران
  3. یورش شمشیرها، فصل 11، جیمی.
  4. ۴٫۰ ۴٫۱ ۴٫۲ ۴٫۳ ضیافتی برای کلاغ ها، فصل 1، پیشگو.
  5. نزاع شاهان، فصل 24، تیان.
  6. نزاع شاهان، فصل 37، تیان.
  7. نزاع شاهان، فصل 46، برن.
  8. نزاع شاهان، فصل 56، تیان.
  9. ۹٫۰ ۹٫۱ یورش شمشیرها، فصل 45، کتلین.
  10. یورش شمشیرها، فصل 54، داوس.
  11. یورش شمشیرها، فصل 22، آریا.
  12. ۱۲٫۰ ۱۲٫۱ ضیافتی برای کلاغ ها، فصل 11، دختر کراکن.
  13. ۱۳٫۰ ۱۳٫۱ ضیافتی برای کلاغ ها، فصل 18، فرمانده آهن.
  14. نزاع شاهان، فصل 66، تیان.
  15. [[#cite_ref-Rنش48}'"`UNIQ--ref-0000000D-QINU`"''"`UNIQ--ref-0000000E-QINU`"'_پس_از_مرگ_او،_دخترش_آشا_و_برادرانش_ویکتاریون_و_یورون_در_میان_نامزدهای_جانشینی_او_بودند.'"`UNIQ--ref-0000000F-QINU`"''"`UNIQ--ref-00000010-QINU`"''"`UNIQ--ref-00000011-QINU`"'_تیان_توسط_[[خاندان_بولتون|بولتون_ها]]_(boltons)_زندانی_شده_بود_و_نمی_توانست_ادعایش_را_اعلام_کند.'"`UNIQ--ref-00000012-QINU`"'{رفیش_15-0|↑]] نزاع شاهانBad reference param2، یش.
  16. ضیافتی برای کلاغ ها، فصل 19، مرد مغروق.