آریو هوتاه: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه نغمه ای از یخ و آتش
خط ۳۷: خط ۳۷:


===رقصی با اژدهایان===
===رقصی با اژدهایان===
{{اسپویلر|متنی که قرار است مخفی شود}}
{{اسپویلر|آریو در مراسمی که سر [[بیلون سوان]] (balon swann) سر [[گرگور کلگان]] (gregor clegane) را به حضور دوران می‌آورد، حضور دارد. هوتاه متوجه می‌شود اگر کار به جنگ بین او و سوان بکشد، سوان بسیار قوی تر از اریس است.{{رف|ربا|38}} آریو زمانی که دوران نقشه هایش را در [[اتاق زیرشیروانی]] خصوصی با آریانه، [[تینه سند]] (tyene sand)، [[ابارا سند]] (obara sand)و [[نایمیریا سند]] (nymeria sand) در میان می گذارد حاضر است.{{رف|ربا|38}}
}}


==نقل قول‌ها==
==نقل قول‌ها==

نسخهٔ ‏۱ ژوئن ۲۰۱۴، ساعت ۰۸:۳۵

UnderConstructionOrange.png
در حال ترجمه
این موضوع توسط کاربر:نگار در حال ترجمه است.
این الگو برای این قرار داده شده است که سایر اعضا به صورت موازی این مقاله را ترجمه نکنند.
آریو هوتاه
Areo Hotah by henning.jpg

عنوان فرمانده‌ نکهبانان سان اسپیر
خاندان خاندان مارتل
فرهنگ نوروس
تولد در نوروس
کتاب(ها) بازی تاج و تخت (یاد شده)
نزاع شاهان (یاد شده)
یوروش شمشیرها (یاد شده)
ضیافتی برای کلاغ ها (شخصیت راوی)
رقصی با اژدهایان (شخصیت راوی)

آریو هوتاه فرمانده نگهبانان دوران مارتل (doran martell) می‌باشد. او اصالتا اهل شهر آزاد نوروس است، جایی که توسط راهبان ریش دار نوروس آموزش دیده است.

ظاهر

همچنین ببینید: تصاویر آریو هوتاه

آریو شانه‌هایی پهن با موهایی سفید دارد. او یک تبر بلند با خود همراه دارد که طول دسته‌ی آن شش فوت است.[۱]

گذشته

آریو در میان شش بچه از همه کوچکتر بود و در سن کم به راهبان ریشدار فروخته شد. در 16 سالگی، او آموزشش را به اتمام رسانید. او با تبرش ازدواج کرده بود و برای نشان دادن این رویداد تصویر آن را روی سینه اش حک کرد. زمانی که ملاریو از نوروس (mellario of norvos) با دوران ازدواج کرد، او با ملاریو به دورن (dorne) آمد و در نتیجه به خدمت دوران درآمد.[۱] آریو وقتی برای اولین بار به دورن آمده بود در نظرش زنان دورن شهوتران، شراب دورن ترش، و غذاهای دورنی پر از ادویه جات تند عجیب غریب بودند. او حتی آفتاب دورن را سوزان تر از آفتاب رنگ پریده ی نوروس می‌دانست.

هوتاه شاهد بزرگ شدن تمامی فرزندان دوران و ملاریو بود و علاقه پدرگونه‌ای به شاهزاده آریانه مارتل (Arianne martell)داشت، کسی که او را «شاهزاده کوچک» خطاب می کرد. با وجود این محبت ، هوتاه کاملا به شاهزاده دوران وفادار بود و هرگاه در دستوراتی که می گرفت دچار سوتفاهم شخصی می شد، به خودش قسم ساده‌ای که خورده بود را یادآوری می کرد «خدمت کن، اطاعت کن، حفاظت کن»

رویداد‌های اخیر

ضیافتی برای کلاغ‌ها

رقصی با اژدهایان

نقل قول‌ها

منابع و یادداشت‌ها