پایسل

از دانشنامه نغمه ای از یخ و آتش
نسخهٔ تاریخ ‏۲۲ اکتبر ۲۰۱۶، ساعت ۱۹:۴۷ توسط S.i.S (بحث | مشارکت‌ها)
پایسل
Grand Maester Pycelle.jpg

عنوان استاد اعظم
تابع استادان سیتادل (از طریق سوگند)
خاندان لنیستر (House Lannister)
تولد در سال 216 پس از ورود اگان
مرگ در سال 300 پس از ورود اگان در قلعه سرخ، باراندازه پادشاه
کتاب(ها) بازی تاج و تخت (حضور دارد)

نزاع شاهان (حضور دارد)
یورش شمشیر ها (حضور دارد)
ضیافتی برای کلاغ ها (حضور دارد)

رقصی با اژدهایان (حضور دارد)

بازیگر جولیان گلاور (Julian Glover)
سریال فصل اول|فصل دوم|فصل سوم|فصل چهارم|فصل پنجم|فصل ششم

پایسل استاد اعظم (Grand Maester) از سیتادل (Citadel) [۱]است. که به مدت بیش از 40 سال در باراندازه پادشاه (King's Landing) و در شورای کوچک (small council) خدمت کرد.در سریال تلویزیونی بازی تاج و تخت جولیان گلاور (Julian Glover) نقش پایسل را بازی می کند.

ظاهر و شخصیت

پایسل فقط موهای پراکنده ای در اطراف سر بی موی خود دارد. [۲][۳] گردنبند استادی او متشکل از 24 حلقه ی سنگین فلزی است که از گردن تا سینه های او آویزان است.[۲] او ریشی بلند و سفید رنگ دارد که تا سینه ی او ادامه دارد.[۳] به جای لباس طوسی رنگی که اکثر استادها به تن می کنند، استاد پایسل پیراهن مخمل قرمز رنگی با یقه ی خز دار و کمربند طلایی به تن می کند.[۴] پایسل سوگندهای خود را برای نیازهای خودش تغییر میدهد، از جمله نیاز به جسم و دستکاری در سم‌ها (poisons) و سیاست با مهارتی که تعداد کمی از استاد ها جرئت انجام آن ها را دارند.

تاریخ

پایسل گردنبند استادی خود را در دوران پادشاهی میکار تارگریان اول (Maekar I Targaryen) ساخت. پس از آنکه استاد اعظم مریون (Merion) در راه خدمت به اگان تارگریان پنجم (Aegon V Targaryen) درگذشت، این مقام به استاد پایسل سپرده شد. او به مدت 40 سال استاد اعظم (Seven Kingdoms) بود، و به آگان پنجم و جیهیریس تارگریان دوم (Jaehaerys II Targaryen) و اریس تارگرین دوم (Aerys II Targaryen) خدمت کرد. [۲] هنگامی که لرد تایون از مقام خود به عنوان دست پادشاه (Hand of the King) اریس استعفا داد و دربار را ترک کرد، هدف جدید بی‌اعتمادی پادشاه اریس، پسر خودش و جانشینش، پرنس ریگار (Rhaegar) شد که از رفتار پدرش بسیار خشمگین بود.[۵] در دربار نیز تنش هایی در میان گروه های وفادار به پادشاه و گروه های وفادار به پرنس ریگار رشد کرد.[۶]

وظیفه ی نگه داشتن صلح میان این دو گروه به عهده ی پایسل و دست پادشاه (Hand of the King) جدید، لرد اوون مری ودر (Owen Merryweather) افتاد. پایسل حتی نامه ای به سیتادل (Citadel) فرستاد با این مضمون که تنش ها و جدایی در دربار شدیدا شبیه تنش های قبل از رقص اژدهایان (Dance of the Dragons) است. پایسل نگران بود که جنگی داخلی میان وفاداران به پادشاه و طرفداران ریگار شکل میگیرد مگر آنکه توافقی صورت گیرد تا هر دو گروه را راضی کند. [۶]

با وجود سوگند پایسل به پادشاهی، او بیشتر به خاندان لنیستر (House Lannister) وفادار بود.[۷]او اریس را قانع کرد تا دروازه‌هایش را به روی دست پادشاه (Hand of the King) قبلی خود، لرد تایوین لنیستر، در روز پایانی قیام رابرت (Robert's Rebellion) بازکند، به امید آنکه تایوین برنده ی تخت پادشاهی باشد. این واقعه به غارت شدن بارانداز پادشاهی (Sack of King's Landing) منجر شد.[۸][۹] پادشاه جدید، رابرت باراتیون اول (Robert I Baratheon)، پایسل را بخشید و به او اجازه داد تا به کار خود در شورای کوچک (small council) ادامه دهد.[۱۰] پایسل سال‌ها علایق و درخواست‌های خاندان لنیستر (House Lannister) را بر شورا ترجیح داده است. [۸][۱۱]

اتفاقات اخیر

بازی تاج و تخت

پایسل – اثر تیزیانو باراچی©

لایسا ارن (Lysa Arryn) به خواهرش، کتلین استارک (Catelyn Stark)، خبر می دهد که پایسل نتوانست هیچ کمکی برای نجات لرد جان ارن (Jon Arryn) انجام دهد. [۱۲] پایسل هنگامی که لرد ادارد استارک (Eddard Stark) از وینترفل (Winterfell) به باراندازه پادشاه (King's Landing) رسید تا دست پادشاه (Hand of the King) شود، به اولین ملاقات شورای کوچک (small council) با او می پیوندد. هنگامی که ادارد استارک (Eddard Stark) درباره ی مرگ دست پادشاه قبلی، جان ارن، پرس و جو میکند پایسل اعلام می کند که با توجه به تجربه ی او بیماری جان مشکوک به نظر نمی‌رسید. هنگامی که با اتهام لایسا ارن (Lysa Arryn) مبنی بر مسموم شدن جان رو به رو می شود، او انگشت اتهام را به سمت واریس (Varys) نشان می دهد.[۷]

بعد از آن که ادارد در دعوای خیابانی با جیمی لنیستر (Jaime Lannister) زخمی می شود، پایسل وظیفه ی درمان ادارد را به خودش می سپارد.[۱۰] هنگامی که مشخص می شود که گرگور کلگان (Gregor Clegane) یورش به سرزمین های رودخانه (riverlands) هدایت کرده و روستاهای زیادی را سوزانده، پایسل سعی می کند هر تصمیمی که علیه تایوین لنیستر (Tywin Lannister) گرفته می شود را به تاخیر بیندازد. ادارد بیش از پیش مطمئن می شود که پایسل هیولای دست آموز ملکه سرسی لنیستر (Cersei Lannister) است. [۱۳]

پایسل بعد از زخمی شدن شاه رابرت باراتیون اول (Robert I Baratheon) توسط گراز وحشی در جنگل پادشاهی (kingswood) به زخم های او رسیدگی می کند و گزارش مرگ رابرت را به ادارد می دهد. [۱۴] او هنگامی که ادارد وصیت رابرت را دریافت می کند و دستگیر می‌شود در باراندازپادشاهی حضور دارد. [۱۵] پایسل پس از مرگ ادارد به دستور سرسی به سانسا ماتم زده و عزادار سر میزند و به طور سرزده وناگهانی پیش از آن که به او معجونی بدهد تا او را آرام کند او را معاینه می کند.

نزاع شاهان

استاد اعظم پایسل – اثر بریت مارتین ©

تیریون لنیستر (Tyrion Lannister)، دست پادشاه، مطمئن نیست که به چه کسی می تواند اعتماد کند. بنابراین راز های متفاوتی را به واریس (Varys)، پتایر بیلیش (Petyr Baelish) و پایسل می گوید و به پایسل دستور می دهد تا چند نامه به پرنس دوران مارتل (Doran Martell) بفرستد.[۲] پایسل نامه ها را می فرستد، اما اول آن ها را می خواند. او این اطلاعات را با سرسی در میان می گذارد که به رو به رو شدن او با تیریون می انجامد و پایسل ناخواسته در دام تیریون میافتد. طی مدتی که پایسل مشغول خواندن نامه ها بود، تیریون زمان کافی برای برداشتن یک سم ملایم از کابینت‌های استاد داشت. او بعدا این سم را برای سرسی استفاده می کند. هنگامی که تیریون شرایطش برای صلح با شمال را بیان می کند پایسل نیز حضور دارد.

در نیمه شب، تیریون به همراه شاغا (Shagga) و تیمت(Timett) به سراغ پایسل در اتاق خوابش می روند و او را برهنه در تخت با یکی از خدمتکاران میابد. با کمک شاگا، تیریون پایسل را تهدید می کند و می ترساند تا جایی که پایسل از ترس مردان قبایل کوهستان تختش را خیس می کند. هنگامی که شاگا ریش های سفید پایسل را با تبرش می تراشد، تیریون متوجه می شود که پایسل بارها و بارها برای خدمت به خاندان لنیستر به قلمرو خیانت کرده. او اجازه داد جان ارن (Jon Arryn) بمیرد، در حالی که می توانست به آسانی او را نجات دهد، طی قیام رابرت (Robert's Rebellion) اریس تارگرین دوم (Aerys II Targaryen) را قانع کرد تا دروازه ها را به روی نیروهای تایوین باز کند، و اگر زخم های رابرت کشنده نبود، خودش او را می کشت. [۷]

پایسل مرگ جان را توجیه می کند، چون حقیقت را راجع به زنای سرسی با برادرش، جیمی، و والدین پادشاه جافری باراتیون اول ( Joffrey I Baratheon) می دانست. او اعتراف میکند که استاد کلمن (Colemon) در حال درمان لرد جان ارن (Jon Arryn) بود اما ملکه می خواست که او بمیرد. پایسل مرگ رابرت را توجیه می‌کند، چون برادر او، رنلی، با تایرل‌ها هم پیمان شده بود تا سرسی را بکشد و مارجری تایرل (Margaery Tyrell) را به همسری رابرت در بیاورد. تیریون پایسل را به یکی از سلول های سیاه (black cells) می فرستد و القاب و جایگاهش در شورای کوچک را از او می گیرد. [۷]

یورش شمشیرها

هنگامی که تایوین لنیستر (Tywin Lannister) متوجه می شود که سیتادل در نظر دارد گورمون تایرل (Gormon Tyrell) را جایگزین پایسل کند، جایگاهش را به او باز میگرداند. [۱۶] پایسل با ریش های تراشیده شده، و بدنی ضعیف شده به علت زندگی در سلول‌های سیاه، فقط یک مرد شکسته بود. او در هنگام عروسی پادشاه جافری براتیون اول (Joffrey I Baratheon) و مارجری تایرل (Margaery Tyrell) به خواب می رود و نمی تواند هیچ کاری بکند تا جلوی مرگ جافری (Joffrey's death) را طی مسموم شدن در ضیافت بگیرد. این واقعه باعث خشم سرسی نسبت به او می شود. در طی محاکمه‌ی تیریون لنیستر (Tyrion Lannister) برای قتل جافری، پایسل به عنوان شاهد فرا خوانده می شود تا درباره ی سم ها بحث کند و اینکه چگونه ممکن است تیریون پادشاه را کشته باشد. [۱۷]

پایسل شروع به خدمت کردن به پادشاه جدید، تامن باراتیون (Tommen I Baratheon)، می کند. او توسط تایوین لنیستر (Tywin Lannister) دستور میگیرد تا سر گرگور کلگان (Gregor Clegane) را که توسط اوبرین مارتل (Oberyn Martell) در محاکمه با مبارزه مسموم شده بود و به آرامی و درد در حال مرگ بود درمان کند. تایوین در نظر داشت تا گرگور را اعدام کند تا خاندان مارتل (House Martell) را ساکت کند، اما برای این کار نیاز داشت تا مرگ او را به عنوان عدالت پادشاه (King's Justice) نشان دهد نه مرگ با سم. پایسل موفق نمی‌شود و تایوین پیشنهاد او را مبنی بر محدود کردن دیگر مردان دورن برای آشکار کردن سمی که اوبرین استفاده کرده رد می کند چرا که تایوین نمی‌تواند ریسک توهین بیشتر به دورن (Dorne) را بکند. تایوین هراس دارد از این که آن ها ممکن است به استنیس باراتیون (Stannis Baratheon) بپیوندند که باعث به طول انجامیدن جنگ تا سال ها می شد. [۱۸]


ضیافتی برای کلاغ ها

به دنبال مرگ تایوین، رابطه ی میان پایسل و نایب السلطنه سرسی لنیستر (Cersei Lannister)، بیش از پیش ضعیف می شود.او با منتصب کردن کیبورن (Qyburn)، یک استاد رسوا شده، در شورای کوچک (small council) مخالفت می کند. سرسی او را برای وضعیت اسفناک جسد لرد تایوین مقصر می داند. [۱۹] تاینا از میر (Taena of Myr) هنگامی که به سرسی گزارش می دهد که پایسل معمولا همراه ملکه مارجری تایرل (Margaery Tyrell) دیده می شود او را مشکوک می کند.[۲۰] پایسل به بسیاری از احکام سرسی اعتراض می کند، مانند مخالفت کردن او با محترم شمردن بدهکاری های پادشاهی به بانک آهنین براووس ( Iron Bank of Braavos) و تصمیم او مبنی بر اجازه دادن به مذهب هفت (Faith of the Seven) برای بازسازی گروه ستیزه جوی مبارزان ایمان (Faith Militant). بعد از فشار های سرسی، پایسل اعتراف میکند که به مارجری چای ماه (moon tea) می‌داده است، برای جلوگیری از بارداری. این اعتراف برای تلاش های سرسی مبنی بر متهم کردن مارجری به زنا و خیانت حیاتی بود و فرستاده شدن او به زندان سپتون اعظم (High Septon) را در پی داشت. [۲۱]

سرسی به فکر جایگزین کردن اوست و جایگاه پایسل در آینده ی دربار متزلزل است. هر چند هنگامی که سرسی توسط گروه ایمان دستگیر می شود، پایسل کنترل شورا را به دست می گیرد. در این زمان اورانه واترز (Aurane Waters) و اوون مری ودر (Owen Merryweather) پایتخت را رها کرده اند. او اسفرید کتل بلک (Osfryd Kettleblack) را از فرماندهی ردا طلاییها (Gold cloaks) اخراج می‌کند تا او نتواند از آن‌ها برای آزاد کردن سرسی و برادرش، اسنی(Osney)، که هر دو توسط مبارزان ایمان (Faith Militant) دستگیر شده بودند استفاده کند. او هم چنین هامفری واترز(Humfrey Waters) از دروازه ی اژدها (Dragon Gate) را انتخاب می کند تا فرمانده ی ردا طلاییها (Gold cloaks) باشد. کیبورن (Qyburn) به سرسی اطلاع می دهد که قلمرو توسط پایسل و هریس سویفت (Harys Swyft) اداره می شود. پایسل نامه‌ای به سر کوان لنیستر (Kevan Lannister) ارسال می کند و مقام نائب السلطنه (regency) را به او پیشنهاد می کند.

رقصی با اژدهایان

پایسل به انجام دادن وظایفش به عنوان استاد اعظم ادامه می دهد اما نگران لرد میس تایرل (Mace Tyrell) است، که درباره ی آشکار شدن درخواست مارجری برای چای ماه (moon tea) از پایسل خشمگین است. او از ترس امنیت خودش از سر کوان لنیستر (Kevan Lannister) درخواست محافظ می کند. ترس پایسل هنگامی توجیه می‌شود که او در اتاق خوابش به قتل می رسد، نه توسط مردان تایرل که توسط لرد واریس، که پایسل و کوان را حذف می کند تا نتوانند خسارتی که سرسی به سرزمین پادشاهی و اتحاد لنیستر-تایرل وارد کرده را تعمیر و جبران کنند. [۲۲]

پایسل به عنوان استاد اعظم به شش پادشاه خدمت کرد: اگان تارگریان پنجم (Aegon V Targaryen)، جیهیریس تارگریان دوم (Jaehaerys II Targaryen)، اریس تارگرین دوم (Aerys II Targaryen)، رابرت براتیون اول ، جافری براتیون اول و تامن براتیون اول.

سخنان پایسل

زمانی من به پادشاه اریس مشاوره می دادم، به همین اندازه وفادارانه که اکنون به پادشاه رابرت مشاوره می دهم ... [۲۳]

—پایسل خطاب به شورای کوچک پادشاه رابرت باراتیون

پایسل: ... من کسی بودم که به آئریس پیشنهاد دادم دروازه هایش را باز کند

تیریون: پس غارت شدن باراندازه پادشاه (Sack of King's Landing) هم زیر سر تو بود؟... [۸]

—پایسل هنگام بازجویی شدن توسط تیریون


خیانت یک علف هرز مضر است. باید ریشه و ساقه و دانه آن را پاره کرد، تا مبادا خائن جدید از گوشه ای جوانه زند.[۴]

—پایسل به درباریان شاه جافری باراتیون


پایسل: من سرباز پدرت بودم، و دوست تو در ماجرای مرگ لرد ارن. من از سیاهچال جان سالم به در نمیبرم، این دفعه نه...

سرسی: مارجری برای چی میاد سراغت؟

پایسل: چای ماه، چای ماه، برای ...

سرسی: میدونم چای ماه برای چیه. خیلی خب خودتو جمع کن و سعی کن به خاطر بیاری که مرد بودن چه حسی داشت[۱۱]

—پایسل و سرسی لنیستر

سخنانی درباره ی پایسل

دارم فکر می کنم تو به چند نفر خیانت کردی؟ اریس، ادارد استارک، من... پادشاه رابرت هم؟ لرد ارن، پرنس ریگار؟ کجا شروع میشه پایسل؟[۸]

تیریون لنیستر خطاب به پایسل


پایسل یه وزغه. اما یه وزغ لنیستر بهتر از یه وزغ تایرله، نیست؟[۱۶]

تیریون لنیستر خطاب به واریس

منابع و یادداشت ها

  1. بازی تاج و تخت، مقدمه.
  2. ۲٫۰ ۲٫۱ ۲٫۲ ۲٫۳ بازی تاج و تخت، فصل 20، ادارد.
  3. ۳٫۰ ۳٫۱ نزاع شاهان، فصل 17، تیریون.
  4. ۴٫۰ ۴٫۱ بازی تاج و تخت، فصل 57، سانسا.
  5. رقصی با اژدهایان، فصل 24، لرد گم شده (گریف I).
  6. ۶٫۰ ۶٫۱ دنیای یخ و آتش،سقوط اژدها: سال بهار دروغین.
  7. ۷٫۰ ۷٫۱ ۷٫۲ ۷٫۳ بازی تاج و تخت، فصل 25، ادارد.
  8. ۸٫۰ ۸٫۱ ۸٫۲ ۸٫۳ نزاع شاهان، فصل 25، تیریون.
  9. یورش شمشیرها، فصل 10، داوس.
  10. ۱۰٫۰ ۱۰٫۱ بازی تاج و تخت، فصل 45، ادارد.
  11. ۱۱٫۰ ۱۱٫۱ ضیافتی برای کلاغ ها، فصل 39، سرسی.
  12. بازی تاج و تخت، فصل 2، کتلین.
  13. بازی تاج و تخت، فصل 43، ادارد.
  14. بازی تاج و تخت، فصل 47، ادارد.
  15. بازی تاج و تخت، فصل 49، ادارد.
  16. ۱۶٫۰ ۱۶٫۱ یورش شمشیرها، فصل 12، تیریون.
  17. یورش شمشیرها، فصل 66، تیریون.
  18. یورش شمشیرها، فصل 72، جیمی.
  19. ضیافتی برای کلاغ ها، فصل 17، سرسی.
  20. ضیافتی برای کلاغ ها، فصل 28، سرسی.
  21. ضیافتی برای کلاغ ها، فصل 43، سرسی.
  22. رقصی با اژدهایان، مقدمه.
  23. بازی تاج و تخت، فصل 33، ادارد.