غارت بارانداز پادشاه: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه نغمه ای از یخ و آتش
(صفحه‌ای جدید حاوی «غارت بارانداز پادشاه (King's landing) در طول قیام رابرت(Robert's Rebellion) رخ داد. [[پروند...» ایجاد کرد)
 
 
(۱۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
غارت بارانداز پادشاه (King's landing) در طول [[قیام رابرت]](Robert's Rebellion) رخ داد.
{{جعبه اطلاعات نبرد
| تصویر      = [[پرونده:Sack of King's Landing.jpg|350px]]
| توضیح_تصویر    =نیروهای لنیستر در حال غارت شهر
| نام_نبرد =غارت بارانداز پادشاه
| جنگ    =[[قیام رابرت]]
| تاریخ = {{تاریخ|283}}
| مکان =[[بارانداز پادشاه]]
| نتیجه = پیروزی انقلابیون
| نیرو1  =ارتش [[سرزمین های غربی]]
| نیرو2  =ارتش باقی مانده‌ی [[سرزمین های سلطنتی]]
| فرمانده1  =[[تایوین لنیستر]]
| فرمانده2  =[[ایریس تارگرین دوم|ایریس دوم]]
| قدرت1  =12٬000
| قدرت2  =نامعلوم
| تلفات1 =نامعلوم
| تلفات2 =[[ایریس دوم]]+<br>[[روزارت]]+<br>[[منلی استاک ورث]]+<br>[[الیا مارتل|پرنسس الیا]]+<br>[[رینیس تارگرین (دختر ریگار)|رینیس]]+<br>[[اگان تارگرین|اگان]]
}}
'''غارت بارانداز پادشاه''' (Sack of King's landing) در طول [[قیام رابرت]](Robert's Rebellion) رخ داد.


[[پرونده:800px-Sack_of_King's_Landing.jpg‏|بندانگشتی|چپ|400px|نیروهای لنیستر در حال غارت شهر]]  
==نبرد==
لرد [[تایوین لنیستر]] (Tywin Lannister) که تا زمان [[نبرد ترایدنت]] (Battle of the trident) بی طرف مانده بود، همراه با 12,000 سرباز به جلوی دروازه های [[بارانداز پادشاه]] آمد و با ادعای وفاداری به [[ایریس دوم]] (Aerys II) درخواست کرد تا به او و مردانش اجازه ورود به شهر دهند، این [[استاد اعظم پایسل]] (Grand maester Pycelle)بود که در برابر اعتراض های [[واریس]] ارباب جاسوسان (Spymaster Varys) توانست [[ایریس دوم|پادشاه دیوانه]] (Mad king) را قانع کند که دروازه ها را برروی [[خاندان لنیستر|لنیستر]]ها باز کند، [[پایسل]] احساس کرده بود که قلمرو احتیاج به یک پادشاه جدید دارد و بعد از مرگ [[ریگار تارگرین|ریگار]] (Rhaegar) امیدوار بود آن فرد [[تایوین لنیستر|تایوین]] باشد.{{رف|بتت|12}}{{رف|نش|25}}
 
نیروهای لنیستری شهر را با نام [[رابرت براتیون|رابرت]] غارت کردند ، [[ایریس تارگرین دوم|ایریس]] به دست جدید خود [[روزارت]] (Rossart) از صنف [[کیمیا گران]] (Pyromancer) دستور داد تا انبارهای [[آتش وحشی]] (Wildfire) در شهر را مشتعل کند و می گفت:
{{نقل قول|بگذارید [[رابرت براتیون|او]] پادشاهی شود برای استخوان های سوخته و گوشت های پخته، بگذارید پادشاه خاکسترها شود.}}
 
سپس [[ایریس دوم|ایریس]] به [[جیمی لنیستر]] (Jaime lannister) یکی از اعضای [[گارد پادشاه|گاردشاهی]] (Kingsguard) و پسر خود [[تایوین لنیستر|تایوین]] دستور داد ، تا پدرش را بکشد. در عوض [[جیمی|جیمی لنیستر]] لرد [[روزارت]] را کشت و سپس [[ایریس دوم|ایریس]] را بر روی [[تخت آهنین]] (Iron throne) به قتل رساند.


==نبرد==
در همان حال ، که نیرو های لنیستر با طرفداران تارگرین ها در [[سپت]] (Sept) و سربازخانه [[قلعه سرخ]] (Red Keep) می جنگیدند، [[ادارد استارک]] ورود جلوداران سپاه [[رابرت براتیون|رابرت]] به دروازه های شهر را رهبری می کرد. لرد [[کریک هال]] (Lord Crakehall) به [[جیمی|جیمی لنیستر]] گفت که بهتر است آنها پادشاه جدید را اعلام کنند، او از [[جیمی|جیمی لنیستر]] پرسید که از بین [[تایوین لنیستر]]، [[رابرت براتیون]] یا یکی از اعضای [[خاندان تارگرین]] کدام یک را برای پادشاهی اعلام کند. [[جیمی|جیمی لنیستر]] به [[کریک هال]] گفت: هر کدام که خودش می خواهد را شاه اعلام کند.{{رف|یش|11}}


لرد [[تایوین|تایوین لنیستر]] (Tywin Lannister) که تا زمان [[نبرد ترایدنت]] (Battle of the trident) بی طرف مانده بود، همراه با 12,000 سرباز به جلوی دروازه های [[بارانداز پادشاه]] آمد و با ادعای وفاداری به [[ایریس دوم]] (Aerys II) درخواست کرد تا به او و مردانش اجازه ورود به شهر دهند، این [[استاد اعظم پایسل]] (Grand maester Pycelle)بود که در برابر اعتراض های [[واریس]] ارباب جاسوسان (Spymaster Varys) توانست [[پادشاه دیوانه|ایریس دوم]] (Mad king) را قانع کند که دروازه ها را برروی [[لنیستر]]ها باز کند، [[پایسل احساس]] کرده بود که قلمرو احتیاج به یک پادشاه جدید دارد و بعد از مرگ [[ریگار|ریگار تارگرین]] (Rhaegar) امیدوار بود آن فرد [[تایوین|تایوین لنیستر]] باشد.{{رف|بتت|12}}{{رف|نش|25}}
[[تایوین لنیستر|تایوین]] شوالیه های خود سر [[گرگور کلگان]] (Gregor clegane) و سر [[آموری لورچ]] (Amory lorch) را فرستاد تا [[دژ میگور]] را بگیرند و با باقی خانواده سلطنتی به مقابله بپردازند ، تا [[تخت آهنین]] را برای [[رابرت براتیون|رابرت]] تضمین کنند و ثابت کنند که [[خاندان لنیستر]] برای همیشه [[خاندان تارگرین]] را ترک کرده اند. [[گرگور|گرگور کلگان]] ولیعهد نوزاد , [[ایگان پنجم|اگان تارگرین]] (Aegon targaryen) را در حالی که مادرش تماشا میکرد کشت و سپس به [[الیا مارتل|پرنسس الیا]] (Princess elia) همسر [[ریگار تارگرین|ریگار]] تجاوز کرد و بعد او را نیز به قتل رساند، [[آموری]] [[رینیس تارگرین (دختر ریگار)|پرنسس رینیس]] (Princess Rhaenys) را از زیر تخت پدرش بیرون کشید و به او 50 ضربه ی چاقو وارد کرد.
نیروهای لنیستری شهر را با نام [[رابرت|رابرت براتیون]] غارت کردند ، [[ایریس|ایریس دوم]] به دست جدید خود [[روزارت]] (Rossart) از صنف [[کیمیا گران]] (Pyromancer) دستور داد تا انبارهای [[آتش وحشی]] (Wildfire) در شهر را مشتعل .کند و میگفت : {{نقل قول|بگذارید او (رابرت) پادشاهی شود برای استخوان های سوخته و گوشت های پخته ، بگذارید پادشاه خاکسترها شود.}}


سپس [[ایریس|ایریس دوم]] به [[جیمی لنیستر]] (Jaime lannister) یکی از اعضای [[گاردشاهی|گارد پادشاه]] (Kingsguard) و پسر [[تایوین|تایوین لنیستر]] دستور داد ، تا پدرش را بکشد. در عوض [[جیمی|جیمی لنیستر]] لرد [[روزارت]] را کشت و سپس [[ایریس|ایریس دوم]] را بر روی [[تخت آهنین]] (Iron throne) به قتل رساند . در همان حال که ، دیگر سربازان لنیستری درحال جنگیدن با وفاداران [[خاندان تارگرین]] در [[سپت]] و سربازخانه [[قلعه سرخ]] بودند ، [[ادارد استارک]] جلوداران سپاه [[رابرت|رابرت براتیون]] را به سمت دروازه های شهر رهبری میکرد . لرد [[کریک هال]] از [[جیمی|جیمی لنیستر]] خواست که بهتر است آنها پادشاه جدید را اعلام کنند . او پرسید که آیا جیمی میخواهد [[تایوین لنیستر]] ، [[رابرت براتیون]] یا یکی از اعضای [[خاندان تارگرین]] را اعلام کند ، [[جیمی|جیمی لنیستر]] به [[کریک هال]] گفت: که هر کدام که خودش میخواهد را اعلام کند.{{رف|یش|11}}
زمانی که [[ادارد استارک]] (Eddard stark) در مدت کوتاهی پس از آن در راس ارتش انقلابیون رسید، [[جیمی|جیمی لنیستر]] را نشسته برروی تخت آهنین و جسد [[ایریس دوم|ایریس]] را در زیر آن یافت .
[[تایوین|تایوین لنیستر]] شوالیه های خود سر [[گرگور کلگان]] (Gregor clegane) و سر [[آموری لورچ]] (Amory lorch) را فرستاد تا [[دژ میگور]] را بگیرند و با باقی خانواده سلطنتی به مقابله بپردازند ، تا [[تخت آهنین]] را برای [[رابرت|رابرت براتیون]] تضمین کنند و ثابت کنند که [[خاندان لنیستر]] برای همیشه [[خاندان تارگرین]] را ترک کرده اند. [[گرگور|گرگور کلگان]] ولیعهد نوزاد , [[اگان تارگارین|ایگان پنجم]] (Aegon targaryen) را در حالی که مادرش تماشا میکرد کشت و سپس به [[پرنسس الیا]] (Princess elia) همسر [[ریگار|ریگار تارگرین]] تجاوز کرد و بعد او را نیز به قتل رساند ، [[آموری]] [[پرنسس رینیس]] (Princess Rhaenys) را از زیر تخت پدرش بیرون کشید و به او 50 ضربه ی چاقو وارد کرد .
زمانی که [[ادارد استارک]] (Eddard stark) در مدت کوتاهی پس از آن در راس ارتش انقلابیون رسید، [[جیمی|جیمی لنیستر]] را نشسته برروی تخت آهنین و جسد [[ایریس|ایریس دوم]] را در زیر ان یافت .
[[تایوین|تایوین لنیستر]] جنازه همسر [[ریگار|ریگار تارگرین]] و کودکانش [[اگان]] و [[رینیس]] را به عنوان نشانه وفاداری پیچیده در رداهایی قرمز در پای [[تخت آهنین]] گذاشت.{{رف|بتت|45}} بحث ما بین ند و [[رابرت|رابرت براتیون]] باعث شد که ند آنجا را ترک کند و به تنهایی برای اتمام جنگ به جنوب برود.{{رف|بتت|12}}


[[تایوین لنیستر]] جنازه همسر [[ریگار تارگرین|ریگار]] و کودکانش [[اگان پنجم|اگان]] و [[رینیس تارگرین (دختر ریگار)|رینیس]] را به عنوان نشانه وفاداری پیچیده در رداهایی قرمز در پای [[تخت آهنین]] گذاشت.{{رف|بتت|45}} بحث ما بین [[ادارد استارک|ند]] و [[رابرت براتیون|رابرت]] باعث شد که [[ادارد استارک|ند]] آنجا را ترک کند و به تنهایی برای اتمام جنگ به جنوب برود.{{رف|بتت|12}}


==پس از واقعه==
==پس از واقعه==
[[ادارد استارک]] (Eddard stark) و [[رابرت براتیون]] (Robert baratheon) پیرامون قتل فرزندان [[ریگار تارگرین|ریگار]] به مجادله پرداختند [[ادارد استارک|ادارد]] معتقد بود که این کار غیر قابل توجیح است اما [[رابرت براتیون|رابرت]] از این عمل راضی بود، اختلاف میان آن دو به حدی بود که حتی [[جان ارن]] (Jon arryn) هم نتوانست آن دو را آرام کند. ادارد استارک به جنوب رفت و به محاصره [[استورمز اند]] (Storm's End) پایان داد و پس از آن به سمت [[برج شادی]] (Tower of joy) رفت و تنها غم مشترک مرگ [[لیانا استارک|لیانا]] بود که باعث شد آن دو آشتی کنند.{{رف|بتت|12}}


[[ادارد استارک]] (Eddard stark) و [[رابرت براتیون]] (Robert baratheon) پیرامون قتل فرزندان [[ریگار|ریگار تارگرین]] به مجادله پرداختند [[ادارد|ادارد استارک]] معتقد بود که این کار غیر قابل توجیح است اما [[رابرت|رابرت براتیون]] از این عمل راضی بود، اختلاف میان آن دو به حدی بود که حتی [[جان ارن]] (Jon arryn) هم نتوانست آن دو را آرام کند. [[ادارد استارک]] به جنوب رفت و به محاصره [[استورمز اند]] (Storm's End) پایان داد و پس از آن به سمت [[برج شادی]] (Tower of joy) رفت و تنها غم مشترک مرگ [[لیانا|لیانا استارک]] بود که باعث شد آن دو آشتی کنند.{{رف|بتت|12}}
به بازماندگان غارت مانند سر [[آلیسر تورن]] (Alliser thorne) و [[جرمی رایکر]] (Jaremy rykker) از سوی [[تایوین لنیستر|تایوین]] دو انتخاب داده شد مرگ یا پیوستن به [[نگهبانان شب]].{{رف|بتت|21}}
به بازماندگان غارت مانند سر [[آلیسر تورن]] (Alliser thorne) و [[جرمی رایکر]] (Jaremy rykker) از طرف [[تایوین|تایوین لنیستر]] دو انتخاب داده شد مرگ یا پیوستن به [[نگهبانان شب]].
{{رف|بتت|21}}
 
==نقل قول ها==


{{نقل قول|من بودم که به ایریس پیشنهاد دادم دروازه ها را باز کند . . .{{رف|نش|25}}|[[استاد اعظم پایسل]] به [[تیریون لنیستر]]}}
==نقل قولها==
{{نقل قول|من بودم که به [[ایریس دوم|ایریس]] پیشنهاد دادم دروازه ها را باز کند . . .{{رف|نش|25}}|[[استاد اعظم پایسل]] در حال اعتراف به [[تیریون لنیستر]]}}


{{نقل قول|من بارنداز پادشاه رو بعد از غارت دیدم ، در آن روز اطفال ، مردان مسن و همچنین بچه های در حال بازی سلاخی شده بودند ، به زنان بیشتر از آنچه که بتوان شمرد تجاوز شده بود{{رف|یش|23}}|[[جوراه مورمونت]]}}
{{نقل قول|من بارانداز پادشاه رو بعد از غارت دیدم ، در آن روز اطفال ، مردان سالخورده و همچنین کودکان در حال بازی را سلاخی کردن ، و به بیشتر زنان بیش از آنچه بتوان شمرد تجاوز کرده بودند{{رف|یش|23}}|[[جوراه مورمونت]]}}


{{نقل قول|در آن فتح هیچ افتخاری نبود{{رف|بتت|12}}|[[ادارد استارک]]}}
{{نقل قول|در آن فتح هیچ افتخاری نبود{{رف|بتت|12}}|[[ادارد استارک]]}}


{{الگو:قیام رابرت}}


==منابع==
==منابع==
 
{{منابع|2}}
{{منابع|1}}
[[en:Sack of King’s Landing]]
 
[[رده:قیام رابرت]][[رده:نبردها]][[رده:نبردهای خاندان لنیستر]][[رده:نبردهای خاندان تارگرین]]
 
[[رده:بارانداز پادشاه]]
[[رده:نبردها]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۹ ژوئن ۲۰۱۵، ساعت ۲۱:۲۲

غارت بارانداز پادشاه
Sack of King's Landing.jpg
نیروهای لنیستر در حال غارت شهر
جنگ قیام رابرت
تاریخ سال 283 پس از ورود اگان
مکان بارانداز پادشاه
نتیجه پیروزی انقلابیون
نیروهای درگیر
ارتش سرزمین های غربی ارتش باقی مانده‌ی سرزمین های سلطنتی
فرماندهان
تایوین لنیستر ایریس دوم
قدرت نظامی
12٬000 نامعلوم
تلفات
نامعلوم ایریس دوم+
روزارت+
منلی استاک ورث+
پرنسس الیا+
رینیس+
اگان

غارت بارانداز پادشاه (Sack of King's landing) در طول قیام رابرت(Robert's Rebellion) رخ داد.

نبرد

لرد تایوین لنیستر (Tywin Lannister) که تا زمان نبرد ترایدنت (Battle of the trident) بی طرف مانده بود، همراه با 12,000 سرباز به جلوی دروازه های بارانداز پادشاه آمد و با ادعای وفاداری به ایریس دوم (Aerys II) درخواست کرد تا به او و مردانش اجازه ورود به شهر دهند، این استاد اعظم پایسل (Grand maester Pycelle)بود که در برابر اعتراض های واریس ارباب جاسوسان (Spymaster Varys) توانست پادشاه دیوانه (Mad king) را قانع کند که دروازه ها را برروی لنیسترها باز کند، پایسل احساس کرده بود که قلمرو احتیاج به یک پادشاه جدید دارد و بعد از مرگ ریگار (Rhaegar) امیدوار بود آن فرد تایوین باشد.[۱][۲]

نیروهای لنیستری شهر را با نام رابرت غارت کردند ، ایریس به دست جدید خود روزارت (Rossart) از صنف کیمیا گران (Pyromancer) دستور داد تا انبارهای آتش وحشی (Wildfire) در شهر را مشتعل کند و می گفت:

بگذارید او پادشاهی شود برای استخوان های سوخته و گوشت های پخته، بگذارید پادشاه خاکسترها شود.

سپس ایریس به جیمی لنیستر (Jaime lannister) یکی از اعضای گاردشاهی (Kingsguard) و پسر خود تایوین دستور داد ، تا پدرش را بکشد. در عوض جیمی لنیستر لرد روزارت را کشت و سپس ایریس را بر روی تخت آهنین (Iron throne) به قتل رساند.

در همان حال ، که نیرو های لنیستر با طرفداران تارگرین ها در سپت (Sept) و سربازخانه قلعه سرخ (Red Keep) می جنگیدند، ادارد استارک ورود جلوداران سپاه رابرت به دروازه های شهر را رهبری می کرد. لرد کریک هال (Lord Crakehall) به جیمی لنیستر گفت که بهتر است آنها پادشاه جدید را اعلام کنند، او از جیمی لنیستر پرسید که از بین تایوین لنیستر، رابرت براتیون یا یکی از اعضای خاندان تارگرین کدام یک را برای پادشاهی اعلام کند. جیمی لنیستر به کریک هال گفت: هر کدام که خودش می خواهد را شاه اعلام کند.[۳]

تایوین شوالیه های خود سر گرگور کلگان (Gregor clegane) و سر آموری لورچ (Amory lorch) را فرستاد تا دژ میگور را بگیرند و با باقی خانواده سلطنتی به مقابله بپردازند ، تا تخت آهنین را برای رابرت تضمین کنند و ثابت کنند که خاندان لنیستر برای همیشه خاندان تارگرین را ترک کرده اند. گرگور کلگان ولیعهد نوزاد , اگان تارگرین (Aegon targaryen) را در حالی که مادرش تماشا میکرد کشت و سپس به پرنسس الیا (Princess elia) همسر ریگار تجاوز کرد و بعد او را نیز به قتل رساند، آموری پرنسس رینیس (Princess Rhaenys) را از زیر تخت پدرش بیرون کشید و به او 50 ضربه ی چاقو وارد کرد.

زمانی که ادارد استارک (Eddard stark) در مدت کوتاهی پس از آن در راس ارتش انقلابیون رسید، جیمی لنیستر را نشسته برروی تخت آهنین و جسد ایریس را در زیر آن یافت .

تایوین لنیستر جنازه همسر ریگار و کودکانش اگان و رینیس را به عنوان نشانه وفاداری پیچیده در رداهایی قرمز در پای تخت آهنین گذاشت.[۴] بحث ما بین ند و رابرت باعث شد که ند آنجا را ترک کند و به تنهایی برای اتمام جنگ به جنوب برود.[۱]

پس از واقعه

ادارد استارک (Eddard stark) و رابرت براتیون (Robert baratheon) پیرامون قتل فرزندان ریگار به مجادله پرداختند ادارد معتقد بود که این کار غیر قابل توجیح است اما رابرت از این عمل راضی بود، اختلاف میان آن دو به حدی بود که حتی جان ارن (Jon arryn) هم نتوانست آن دو را آرام کند. ادارد استارک به جنوب رفت و به محاصره استورمز اند (Storm's End) پایان داد و پس از آن به سمت برج شادی (Tower of joy) رفت و تنها غم مشترک مرگ لیانا بود که باعث شد آن دو آشتی کنند.[۱]

به بازماندگان غارت مانند سر آلیسر تورن (Alliser thorne) و جرمی رایکر (Jaremy rykker) از سوی تایوین دو انتخاب داده شد مرگ یا پیوستن به نگهبانان شب.[۵]

نقل قولها

من بودم که به ایریس پیشنهاد دادم دروازه ها را باز کند . . .[۲]

استاد اعظم پایسل در حال اعتراف به تیریون لنیستر

من بارانداز پادشاه رو بعد از غارت دیدم ، در آن روز اطفال ، مردان سالخورده و همچنین کودکان در حال بازی را سلاخی کردن ، و به بیشتر زنان بیش از آنچه بتوان شمرد تجاوز کرده بودند[۶]

جوراه مورمونت

در آن فتح هیچ افتخاری نبود[۱]

ادارد استارک

منابع