داووس سی ورث

UnderConstructionOrange.png
در حال ترجمه
این موضوع توسط کاربر:King Robert در حال ترجمه است.
این الگو برای این قرار داده شده است که سایر اعضا به صورت موازی این مقاله را ترجمه نکنند.

داووس سی ورث (Davos Seaworth) که عموما شوالیه ی پیاز (The Onion Knight) نامیده می شود، در گذشته یک قاچاقچی بود، اما بعد از قیام رابرت (Robert's Rebellion) به مقام شوالیگی رسید و تبدیل به وفادار ترین و مورد اعتماد ترین حامی استنیس براتیون (Stannis Baratheon) شد. او ناخدای بلک بتا (Black Betha)، کشتی قاچاقچی گری قدیمی اش است. او هفت پسر دارد که بیشترشان در کشتی های ناوگان استنیس خدمت می کنند. همسرش، ماریا (Marya) از زمین های او در کیپ رث (Cape Wrath) محافظت می کند. نشانی که داووس برای خاندانش انتخاب کرد، کشتی سیاهی با نقش یک پیاز بر بادبان هایش در زمینه ی خاکستری است.[۲] از کتاب نزاع شاهان داووس تبدیل به یکی از شخصیت های اصلی مجموعه شد. در سریال تلویزیونی لیام کانینگهام نقش داووس را بازی می کند.

Seaworth.png
داووس سی ورث
Seaworth.png
Davos Seaworth.jpg
اثر Amoka

القاب شوالیه پیاز

داووس کوتاه دست
سر پیاز
لرد پیاز

قاچاقچی
عنوان
خاندان خاندان سی ورث
خاندان براتیون از دراگون استون
فرهنگ وستروس
تولد در بارانداز پادشاه
همسر ماریا سی ورث
کتاب(ها) نزاع شاهان(شخصیت اصلی)

یورش شمشیرها(شخصیت اصلی)
ضیافتی برای کلاغ ها(ذکر شده)

رقصی با اژدهایان(شخصیت اصلی)

بازیگر لیام کانینگهام
سریال فصل دوم
فصل سوم

شخصیت و ظاهر

داووس مردی نحیف با چهره ای ساده است. او موها و چشم هایی قهوه ای دارد، با ریشی که به خاکستری می زند. سر انگشتان هر پنج انگشت دست چپ او قطع شده اند.[۳] داووس استخوان های آن را در کیسه ای بسته شده به گردنش نگه می داشت، تا آن که آن را گم کرد. تصاویر داووس را در این جا ببینید. داووس ایمانی قوی به مذهب هفت (Faith of Seven) دارد.

تاریخ

داووس مردی از نسب پایین است، که در محله ی فقیر نشین چاله ی کک (Flea Bottom) در بارانداز پادشاه (King's Landing) به دنیا آمد. در جوانی در کشتی کابل کت (Cobblecat) زیر نظر رورو یوهوریس (Roro Uhoris)، یک قاچقچی و دزد دریایی تایروشی (Tyroshi) خدمت می کرد. تا آن که ناوگان نگهبانان شب (Night's Watch) یوهوریس را دستگیر کرده، و به جرم تجارت اسلحه با وحشی ها (Wildings) اعدام می کنند. داووس که تحت تاثیر اتفاق قرار می گیرد، بعد از آن هرگز از تجارت با نگهبانان شب امتناع نمی کند.[۴]

بعد از پایان کارش در کابل کت ، داووس راه خود را در پیش می گیرد و بعد از آن که صاحب کشتی بلک بتا می شود، تبدیل به یکی از بدنام ترین قاچاقچیان دریای باریک (Narrow Sea) می گردد. او کشتی سیاه-بادبان خود را در دل شب در بندرگاه های مختلف می راند و آن را در آب های کم و عمق و خطرناک هدایت می کرد.[۵] داووس با زنی به نام ماریا ازدواج کرده و از او صاحب هفت پیر به این نام ها می شود: دیل (Dale)، آلارد (Alard)، ماتوس (Matthos)، ماریک (Maric)، دوان (Devan)، استنیس (Stannis) و استفن (Steffon)

در هنگامه قیام رابرت، در حالی که یک سال از محاصره ی استورمز اند (Siege of Storm's End) گذشته بود، داووس بر خود دانست که از خط محاصره ی ردواین ها (Redwyne) بگذرد و پیاز و سایر مواد غذایی را به ساکنان قلعه برساند. این محموله به استنیس براتیون و سربازانش کمک کرد تا به مقاومتشان ادامه دهند، تا آن که ادارد استارک (Eddard Stark) رسید و محاصره را برداشت. استنیس او را در ازای این خدمتش شوالیه کرد، و زمین هایی انتخابی در کیپ رث را به او داد و به او اجازه داد نام خانوادگی سی ورث را برای خاندانش برگزیند. با این وجود او را به خاطر جرایم پیشینش، به قطع شدن سر انگشتان دست چپش محکوم کرد. داووس که این حکم را عادلانه می دید، به شرط آن که استنیس خود مجازات را بر عهده گیرد، به آن گردن نهاد.[۳] او استخوان ها را در کیسه ای آویخته به گردنش نگه می داشت، و اعتقاد داشت که مایه ی خوش شانسی است ، زیرا آینده ای را برای خانواده اش فراهم آورده بود.[۶]

اتفاقات اخیر

نزاع شاهان

 
داووس سی ورث اثر WouterBruneel

زمانی که استنیس بعد از مرگ رابرت (Robert)، خود را شاه هفت پادشاهی (Seven Kingdoms) معرفی می کند، داووس از ادعای استنیس حمایت می کند. اما گرایش داووس به مذهب هفت قوی است، و او مخالف تغییر مذهب استنیس و گرایش او به رلور (R'hllor) تهت هدایت کاهنه ای به نام ملیساندر (Melisandre) است. با این وجود داووس سعی می کند مانع دوستش استاد کرسن (Maester Cressen)، که در طلب مسموم کردن راهبه ی سرخ برمی آید شود. استنیس ایتدا داووس را می فرستد تا با سالادور سان (Salladhor San)، دزد دریایی لایسنی (Lysene) مذاکره کند و ناوگان او را تحت فرمان استنیس در آورد. او سپس با لرد های سرزمین های طوفان (Stormlands) به مذاکره می نشیند، ولی به نتیجه ای دست نمی یابد.[۳]

سپس داووس به گال تاون (Gulltown)، فینگرز (Fingers)، سه خواهر (Three Sisters) و وایت هاربر (White Harbor) فرستاده می شود، تا نامه ها و ادعاهای استنیس را برساند که مدعی بود فرزندان سلطنتی حرام زاده هایی به دنیا آمده، از بستر زنای با محارم ملکه سرسی لنیستر (Cersei Lannister) با برادرش، جیمی لنیستر (Jaime Lannister) هستند. در حالی که داووس این اخبار را در شمال پخش می کرد، پسرانش دیل و آلارد در جنوب و شرق وظیفه ای مشابه را انجام می دادند. از آن جا که داووس بی سواد بود، استنیس به او شوالیه هایی را داد، تا نامه ها را بلند، در میان مردم عامی و بی سواد بخوانند.[۲] بعد از پایان این وظیفه، داووس در محاصره ی استورمز اند به استنیس پیوست. داووس به همراه بسیاری از لرد های دیگر در رویایی استنیس با سر کورتنی پنروس (Cortnay Penrose)، قلعه بان استورمز اند (Storm's End) او را همراهی می کند. استنیس از داووس می خواهد با استفاده از تکنیک های قاچاقچی گری اش ملیساندر را به زیر استورمز اند برساند. در آن جا ملیساندر یک سایه ی قاتل (Shadow Assassin) به دنیا می آورد، که موجب وحشت داووس می شود.

سر داووس و چهار تا از پسرانش، عضو ناوگانی هستند که در نبرد بلک واتر (Battle of Blackwater) به بارانداز پادشاه حمله ور می شوند. داووس سعی دارد ایمری فلورنت (Imry florent)، فرمانده ی ناوگان را قانع کند، تا طلایه دارانی را برای آزمودن تجهیزات دفاعی جدید لنیستر ها (Lannisters) بفرستد. سر ایمری با تکیه بر برتری عددی شان از این کار سر با می زند. داووس به اشتباهات تاکتیکی دیگری پی می برد. از جمله درگیری با ناوگان سلطنتی در قسمت باریک بلک واتر راش (Blackwater Rush)، جایی که برتری عددی شان بی تاثیر است. به محض آن که ناوگان وارد رودخانه می شود، یک زنجیر بزرگ بالا آمده و راه برگشت را می بندد. آتش وحشی (Wildfire) بسیاری از ناوگان را ویران می کند. هر سه کشتی سی ورث ها به همراه بسیاری از کشتی های دیگر از بین می روند. هر چهار فرزند بزرگ تر داووس دیل، آلارد، ماتوس و ماریک از دست می روند و خودش به دشواری از مرگ می گریزد.[۷]

یورش شمشیر ها

بعد از پایان نبرد جریان آب داووس را به سوی نیزه های شاه مرلینگ (Spears of King Merling) می برد. در آن جا داووس در توهماتش هفت را در حال صحبت کردن با خودش می بیند.[۸] تا آن که به طور اتفاقی یکی از کشتی های سالادور سان از آن ناحیه می گذرد و او را با خود به دراگون استون می برد. داووس که ملیساندر را برای فاجعه ی نبرد مقصر می داند طرح کشتن او را می ریزد، ولی جادوی ملیساندر او را خبردار می کند و سر اکسل فلورنت (Axell Florent) او را بازداشت می کند.[۹]


ضیافتی برای کلاغ ها

رقصی با اژدهایان

منابع