دوران مارتل: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه نغمه ای از یخ و آتش
خط ۶۶: خط ۶۶:
{{اسپویلر|پس از اینکه سر [[بیلون سوان]] (Balon Swann) به [[سان اسپیر]] (Sunspear) می رسد، به افتخار او ضیافتی برگزار می شود. دختر دوران [[آریانه مارتل|آریانه]] (Arianne) که دیگر در جریان تمامی نقشه های پدرش است، کنار او می نشیند. دختران [[ابراین مارتل|ابراین]] [[ابارا سند|ابارا]] (Obara)، [[تاینه سند|تاینه]] (Tyene) و [[نایمریا سند|نایمریا]] (Nymeria) به همراه مادرشان [[الاریا سند]] (Ellaria Sand)، [[آریو هوتاه]] (Areo Hotah) و نیمی از اشراف زادگان [[دورن]] نیز در ضیافت حضور دارند. دوران نیز همراه با جمجمه ی [[گرگور کلگان|کوه]] (The Mountain) در ضیافت حاضر می شود.  
{{اسپویلر|پس از اینکه سر [[بیلون سوان]] (Balon Swann) به [[سان اسپیر]] (Sunspear) می رسد، به افتخار او ضیافتی برگزار می شود. دختر دوران [[آریانه مارتل|آریانه]] (Arianne) که دیگر در جریان تمامی نقشه های پدرش است، کنار او می نشیند. دختران [[ابراین مارتل|ابراین]] [[ابارا سند|ابارا]] (Obara)، [[تاینه سند|تاینه]] (Tyene) و [[نایمریا سند|نایمریا]] (Nymeria) به همراه مادرشان [[الاریا سند]] (Ellaria Sand)، [[آریو هوتاه]] (Areo Hotah) و نیمی از اشراف زادگان [[دورن]] نیز در ضیافت حضور دارند. دوران نیز همراه با جمجمه ی [[گرگور کلگان|کوه]] (The Mountain) در ضیافت حاضر می شود.  


سر [[بیلون سوان|بیلون]] بیان می کند ملکه [[سرسی لنیستر]] (Cersei Lannister) خواستار این شده است که او شاهزاده [[میرسلا براتیون|میرسلا]] (Myrcella) را برای دیدار با برادرش به [[بارانداز پادشاه]] (King's Landing) باز گرداند.}}
سر [[بیلون سوان|بیلون]] (Balon) بیان می کند ملکه [[سرسی لنیستر]] (Cersei Lannister) خواستار این شده است که او شاهزاده [[میرسلا براتیون|میرسلا]] (Myrcella) را برای دیدار با برادرش به [[بارانداز پادشاه]] (King's Landing) باز گرداند، همچنین از شاهزاده دوران یا فردی جایگزین دعوت می شود تا به پایتخت برود و جایگاه خالی [[دورنی ها]] (Dornish) را در [[شورای کوچک]] (Small council) پر کند، در همان حال از شاهزاده [[ترایستن مارتل|ترایستن]] (Trystane) نیز دعوت می شود تا از شهر بازدید کند. دوران متذکر می شود که سفر با کشتی ممکن است آسان تر باشد، اما این موضوع سر [[بیلون سوان|بیلون]] را می هراساند، چرا که او سفر از طریق دریا را بیش از حد خطرناک می داند. دوران قبول می کند که ممکن است حق با او باشد.
 
در یک اتاق خصوصی، دوران برای [[ابارا سند|ابارا]] (Obara)، [[تاینه سند|تاینه]] (Tyene)، [[نایمریا سند|نایمریا]] (Nymeria)، [[آریو هوتاه]] (Areo Hotah) و دخترش آشکار می سازد که قرار است در طول سفر به [[بارانداز پادشاه]] (King's Landing) گروهشان توسط راهزنانی که فریاد می زنند «نصف مرد» مورد حمله قرار بگیرد، [[ترایستن مارتل|ترایستن]] (Trystane) در این حمله کشته خواهد شد، و سر [[بیلون سوان|بیلون]] به دروغ ادعا خواهد کرد که [[تیریون لنیستر]] (Tyrion Lannister) را دیده است. این نقشه که توسط [[سرسی لنیستر]] (Cersei Lannister) طرح ریزی شده بود، موجب شوکه شدن افراد حاضر در اتاق می شود. دوران می گوید که او توسط یک «دوست» در [[بارانداز پادشاه]] (King's Landing) از این نقشه با خبر شده است و خود او نیز تا زمانی که سر [[بیلون سوان|بیلون]] از سفر دریایی اجتناب کرد(چرا که تمام نقشه های سرسی را به هم میزد) نسبت به این خبر نا مطمئن بوده است. [[مارهای شنزار]] (Sand Snakes) خشمگین می شوند، اما دوران به آن ها اجازه نمی دهد تا به سر [[بیلون سوان|بیلون]] آسیبی وارد کنند چرا که او تحت حفاظت [[حق مهمان]] (Guest right) می باشد.
 
برای جلوگیری از به ثمر رسیدن این نقشه، دوران سر [[بیلون سوان|بیلون]] را به ملاقات [[میرسلا براتیون|میرسلا]] (Myrcella) می برد و او را از صدماتی که توسط [[جرولد داین]] به [[میرسلا براتیون|میرسلا]] وارد شده است با خبر می سازد. [[میرسلا براتیون|میرسلا]] (تحت هدایت [[آریانه مارتل|آریانه]] (Arianne)) دروغ می گوید و همچنین ادعا می کند که این سر [[جرولد داین|جرولد]] بوده که سر [[اریس اوکهارت]] (Arys Oakheart) را به قتل رسانده است. سپس [[میرسلا براتیون|میرسلا]] به سر [[بیلون سوان|بیلون]] التماس می کند تا [[جرولد داین|داین]] را برای اجرای عدالت دستگیر کند. دوران [[ابارا سند|ابارا]] (Obara) را همراه سر [[بیلون سوان|بیلون]] به [[های هرمیتیج]] (High Hermitage) می فرستد، در حال حاضر او به دنبال شکار کردن [[جرولد داین|ستاره ی خبیث]] (Darkstar) می باشد.{{رف|ربا|موخره}} دوران [[نایمریا سند|نایمریا]] (Nymeria) را به [[بارانداز پادشاه]] (King's Landing) برای گرفتن جایگاه خالیشان در [[شورای کوچک]] (Small council) می فرستد و [[تاینه سند|تاینه]] (Tyene) را نیز به [[سپت اعظم بیلور]] (Great Sept of Baelor) می فرستد تا با [[سپتون اعظم]] جدید (High Septon) رابطه ای دوستانه شکل دهد.{{رف|ربا|38}}}}


==منابع==
==منابع==
{{منابع|1}}
{{منابع|1}}
[[en:Doran Martell]]
[[en:Doran Martell]]

نسخهٔ ‏۱۷ سپتامبر ۲۰۱۳، ساعت ۱۱:۵۵

UnderConstructionOrange.png
در حال ترجمه
این موضوع توسط کاربر:Samiano در حال ترجمه است.
این الگو برای این قرار داده شده است که سایر اعضا به صورت موازی این مقاله را ترجمه نکنند.


خاندان Martell.PNG
دوران مارتل
خاندان Martell.PNG
متن عنوان

عنوان شاهزاده دورن
خاندان خاندان مارتل
نژاد دورنی ها
تولد در 248
همسر ملاریو از نوروس
کتاب(ها) بازی تاج و تخت (اشاره شده)

نزاع شاهان (اشاره شده)
یورش شمشیر ها (اشاره شده)
ضیافتی برای کلاغ ها (حضور دارد)
رقصی با اژدهایان (حضور دارد)

باد های زمستانی (حضور دارد)

دوران نایمروس مارتل (Doran Nymeros Martell) شاهزاده دورن و لرد سان اسپیر (Sunspear) می باشد. او فردی محتاط و افسرده است که هیچگاه احساسات خود را نمایان نمی سازد. او به شکل بدی مبتلا به بیماری نقرس است و در راه رفتن نیز مشکل دارد. او تلاش می کند تا در جنگ پنج پادشاه (War of the Five Kings) بی طرف بماند، اما همچنین میل شدیدی به گرفتن انتقام خواهرش الیا مارتل (Elia Martell) نشان داده است. او به دلیل بیماری نقرس اش به ندرت در ملاء عام ظاهر می شود، چرا که نمی خواهد در برابر دشمنانش ضعیف به نظر بیاید.

تاریخچه

دوران در سال سال 248 پس از ورود اگان متولد شده است. در کتاب ها اشاره ای به نام پدر و مادر او نشده است. او فرزند ارشد و وارث مادرش، حاکم قانونی دورن (Dorne)، بوده است.

خواهر و برادر های او:

  • مورس (Mors)، در جوانی درگذشت.
  • ابراین (Oberyn)، متولد شده در سال سال 258 پس از ورود اگان

به دیلی مرگ زود هنگام مورس و اولیوار و تفاوت سنی او با دیگر برادر و خواهرش، دوران به تنهایی بزرگ شده است. شاید همین دلیل باشد که می شود او از در میان گذاشتن افکارش با دیگران می پرهیزد. او در جوانی اش در سالت شور (Salt Shore) یک ملازم بود.[۱]

او در سفر به شهر های آزاد (Free Cities) با همسرش ملاریو از نورووس (Mellario of Norvos) آشنا می شود. آن ها عاشق یکدیگر می شوند و ازدواج می کنند. در زمان نامزدی آنان، برادر و خواهر دوران، ابراین و الیا به همراه مادرشان از طریق جنوب مسافرت می کنند تا بتوانند افرادی مناسب برای ازواج پیدا کنند، در همین حین دوران به عنوان قلعه بان در سان اسپیر (Sunspear) می ماند.[۲] اگرچه ملاریو آن قدر اشرافی بود که بتواند با او ازدواج کند، با این حال بیشتر ازدواج ها در میان اشراف وستروس (Westeros) به خاطر سیاست است و ازدواج به خاطر عشق امری غیر معمول است. آنها صاحب سه فرزند شدند.

با وجود اینکه آنان به خاطر عشق با یکدیگر ازدواج کردند اما ازدواج شادی نداشتند، چرا که ملاریو (Mellario) نمی توانست خودش را با فرهنگ دورنی ها (Dornish) تطبیق دهد. کمی پس از تولد ترایستن (Trystane)، کوینتین (Quentyn) برای آموزش به عنوان یک ملازم نزد لرد آندرس یورن وود (Anders Yronwood) فرستاده می شود. عملی که موجب ایجاد صلح با یورن وود (Yronwood) می شود، چرا که لرد پیشنین آن، اورمند یورن وود (Ormond Yronwood) از جراحت هایی که در دوئل با ابراین برداشته بود در گذشته بود. ملاریو که از این اقدام خرسند نبود به نورووس (Norvos) باز می گردد.

در پنجاه سالگی، دوران به شدت مبتلا به نقرس می شود، بیماری موجب می شود که او بیشتر توانایی راه رفتن اش را از دست بدهد و به همین دلیل معمولا او بر روی صندلی چرخدار می نشیند. بیشتر اوقاتش را در واتر گاردن (Water Gardens)، خانه تابستانی مارتل ها (Martells)، و به تماشای بازی کودکان می گذراند. او برای پنهان سازی ضعفش در برابر دشمنان از ملاقات با عوام اجتناب می کند و تنها با درباریان و مشاورین مورد اعتمادش دیدار می کند.

مادر دوران در طول قیام رابرت (Robert's Rebellion) یا مدتی کمی پس از آن در می گذرد و دوران جانشین او می شود. از آنجایی که مارتل ها و تارگرین ها (Targaryens) با پیوند هایی با یکدیگر داشتند، در طول قیام آنان از نیرو های سلطنتی حمایت می کنند.

به علت مرگ الیا (Elia)، ابراین (Oberyn) می خواهد تا دورن را به نفع ویسریس (Viserys)، وارث نجات یافته تارگرین ها از غارت بارانداز پادشاه (Sack of King's Landing)، صف آرایی کند، اما دوران تصمیم دیگری می گیرد. در طی مذاکرات با جان ارن (Jon Arryn)، مسائل حل و فصل می شود. اگر چه که مردم مشکوک اند که مارتل ها (از جمله دوران) همچنان از لنیسترها به خاطر عملی که انجام دادند متنفر اند.


وقایع اخیر

نزاع شاهان

دوران در ابتدا از ادای سوگند وفاداری به پادشاه جافری (Joffrey) سر باز می زند و در فکر آن است تا از رنلی براتیون (Renly Baratheon) حمایت کند. با این حال، تیریون لنیستر (Tyrion Lannister) قادر می شود تا وفاداری او را با اعزام شاهزاده میرسلا براتیون (Myrcella Baratheon) نزد او و نامزدی پسر او ترایستن (Trystane) با شاهزاده خانم، دادن پیشنهاد اجرای عدالت در مورد قاتلین شاهزاده الیا (Elia) و اعطای جایگاهی در شورای کوچک (Small council)، بدست آورد.[۳] در هنگامی که میرسلا در امنیت دورن (Dorne) قرار می گیرد، دوران ارتش اش را به حرکت در می آورد و موجب نگرانی لرد های سرحدات (Marcher Lords) می شود.[۴]

یورش شمشیر ها

از آنجایی که احوال دوران برای سفر به بارانداز پادشاه (King's Landing) مساعد نیست، او برادرش ابراین را برای کسب جایگاهشان در شورا و گرفتن عدالت برای قتل خواهرشان به پایتخت می فرستد.[۵]

ضیافتی برای کلاغ ها

رقصی با اژدهایان

منابع