کوان لنیستر: تفاوت میان نسخهها
(←زندگی) |
|||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
===ضیاقتی برای کلاغ ها=== | ===ضیاقتی برای کلاغ ها=== | ||
به دنبال مرگ برادرش، [[تایوین]] (Tywin)، ملکه نایب السلطنه [[سرسی]] (Cersei) به او پیشنهاد می دهد تا [[دست پادشاه]] (Hand of the King) شود. کوان که به طور جدی در مورد توانایی رهبری [[سرسی]] شک دارد، بیان می کند که تنها به شرطی این موقعیت را می پذیرد که او هم [[دست پادشاه]] و هم به عنوان [[نایب السلطنه]] (Regent) منصوب شود و [[سرسی]] نیز به [[کسترلی راک]] (Casterly Rock) باز گردد. به هر حال [[سرسی]] درخواست او را رد می کند، و کوان نیز از پذیرش مقام [[دست پادشاه|دست]] سر باز می زند. او به [[سرسی]] می گوید، آنچه که او از [[جافری براتیون|جافری]] (Joffrey) دید، ثابت می کند که او مادری نالایق است همان طور که حاکمی نالایق است، گفته او خشم [[سرسی]] را بر می انگیزد و موجب می شود شرابش را بر روی صورت کوان بپاشد. بعد ها، [[سرسی]]، از روی کینه ورزی، دو تن از عمو زاده های لنیستری اش را به مقام هایی منصوب می کند که کوان برای آن ها مناسب تر است; [[دیون لنیستر|دیون]] (Daven) به عنوان [[محافظ غرب]] (Warden of the West) و [[دیمیون لنیستر|دیمیون]] (Damion) به عنوان قلعه بان [[کسترلی راک]]. | |||
کوان در راس گروه اسکورتی که جنازه برادرش را به غرب و برای سوزاندن [[کسترلی راک]] (Casterly Rock) می بردند، قرار می گیرد. او سریعاً نسبت به خانواده اش بیگانه می شود و باور می کند [[تیریون]] (Tyrion) کسی بوده است که [[جافری براتیون|جافری]] (Joffrey) را به قتل رسانده، او همچنین شایعات پیرامون زنا ی [[سرسی]] (Cersei) و [[جیمی]] (Jaime) را نیز می پذیرد. پسر ارشد او، [[لنسل لنیستر|لنسل]] (Lancel)، تبدیل به یک متعصب مذهبی می شود و [[خاندان دری|قلعه دری]] (Castle Darry) را که کوان برای او فتح کرده بود، رها می کند. کوان از انتصاب [[دیون لنیستر]] (Daven Lannister) به عنوان [[محافظ غرب]] (Warden of the West) به جای او، خشمگین می شود، اگرچه که میداند [[دیون لنیستر|دیون]] هیچ گاه برای این منصب درخواست نکرده بوده است. | کوان در راس گروه اسکورتی که جنازه برادرش را به غرب و برای سوزاندن [[کسترلی راک]] (Casterly Rock) می بردند، قرار می گیرد. او سریعاً نسبت به خانواده اش بیگانه می شود و باور می کند [[تیریون]] (Tyrion) کسی بوده است که [[جافری براتیون|جافری]] (Joffrey) را به قتل رسانده، او همچنین شایعات پیرامون زنا ی [[سرسی]] (Cersei) و [[جیمی]] (Jaime) را نیز می پذیرد. پسر ارشد او، [[لنسل لنیستر|لنسل]] (Lancel)، تبدیل به یک متعصب مذهبی می شود و [[خاندان دری|قلعه دری]] (Castle Darry) را که کوان برای او فتح کرده بود، رها می کند. کوان از انتصاب [[دیون لنیستر]] (Daven Lannister) به عنوان [[محافظ غرب]] (Warden of the West) به جای او، خشمگین می شود، اگرچه که میداند [[دیون لنیستر|دیون]] هیچ گاه برای این منصب درخواست نکرده بوده است. | ||
کوان از الحاق نیرو هایش به پسر عمویش در [[ریورران]] (Riverrun) سر باز می زند و برای دیدن پسرش کوچکش [[مارتین لنیستر|مارتین]] (Martyn)، به غرب باز می گردد.{{رف|ضبک|33}} پس از بازداشت [[سرسی]]، [[شورای کوچک]] (Small Council) به رهبری [[استاد اعظم پایسل]] (Grand maester Pycelle) و ارباب سکه [[هریس سویفت]] (Harys Swyft)، کوان لنیستر را به عنوان [[نایب السلطنه|لرد نایب السلطنه]] منصوب می کند و توسط یک زاغ این پیشنهاد را به [[کسترلی راک]] برای او می فرستند.{{رف|ضبک|43 | کوان از الحاق نیرو هایش به پسر عمویش در [[ریورران]] (Riverrun) سر باز می زند و برای دیدن پسرش کوچکش [[مارتین لنیستر|مارتین]] (Martyn)، به غرب باز می گردد.{{رف|ضبک|33}} پس از بازداشت [[سرسی]]، [[شورای کوچک]] (Small Council) به رهبری [[استاد اعظم پایسل]] (Grand maester Pycelle) و ارباب سکه [[هریس سویفت]] (Harys Swyft)، کوان لنیستر را به عنوان [[نایب السلطنه|لرد نایب السلطنه]] منصوب می کند و توسط یک زاغ این پیشنهاد را به [[کسترلی راک]] برای او می فرستند.{{رف|ضبک|43}} | ||
===رقصی با اژدهایان=== | ===رقصی با اژدهایان=== |
نسخهٔ کنونی تا ۲۲ سپتامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۹:۴۴
اثر Amoka© | |
| |
عنوان | سر ارباب قانون |
---|---|
خاندان | خاندان لنیستر |
تولد | در سال 245 پس از ورود اگان در کسترلی راک |
همسر | دونا سویفت |
کتاب(ها) | بازی تاج و تخت (حضور دارد) نزاع شاهان (حضور دارد) |
| |
بازیگر | یان گلدر (Ian Gelder) |
سریال | فصل اول | فصل دوم |
سر کوان لنیستر (Kevan Lannister) برادر جوان تایوین لنیستر (Tywin Lannister) است. در سریال تلویزیونی نقش او را یان گلدر (Ian Gelder) ایفا میکند.[۱]
ظاهر و شخصیت
سر کوان به عنوان مردی درشت هیکل و پنجاه و پنج ساله توصیف شده است، که دارای شانه هایی گرد و پوستی سفید است.[۲] او تنومند، کم مو، و دارای مو های کوتاه و بلوند است. او دارای ریشی کوتاه و زرد رنگ است که در امتداد آرواره اش کشیده شده است.[۳][۴]
در حالی که گفته می شود کوان هیچگاه اندیشه ای نداشته که پیش از آن تایوین (Tywin) به آن نه اندیشیده باشد، این بدین معنا نیست که او فردی احمق است، همچنین او به راحتی برتری برادرش را در سنین پایین پذیرفته بود. کوان بدون هیچ مشکلی وظیفه اش را برای تحقق بخشیدن به خواسته های برادرش انجام می دهد، گر چه که این بدین معنا باشد که او تحت سایه برادرش زندگی کند. او همچنین به خاطر اطمینان و وفاداری شناخته شده است.
تاریخچه
سالیان زیادی است که کوان به عنوان مورد اعتماد ترین فرمانده تایوین (Tywin) به او خدمت می کند. یکبار او در یک زد و خورد در بارانداز پادشاه (King's Landing) مبارزه کرد اما توسط توروس از میر (Thoros of Myr) از رو اسبش پایین افتاد، چرا که اسب او از شمشیر مشتعل توروس وحشت زده شد. در سال 276 پس از ورود اگان ممکن است که او یکی از دو عموی سرسی بوده باشد که در تورنومنت لنیسپورت (Tourney at Lannisport) توسط ریگار تارگرین (Rhaegar Targaryen) از روی اسب به پایین انداخته شد. او توسط برادر زاده اش، جیمی (Jaime)، به عنوان مردی تنومند با یک شمشیر در دوران جوانی اش توصیف می شود.
کوان با دورنا سویف (Dorna Swyft) ازدواج کرده و از او دارای چهار فرزند شده است: لنسل (Lancel)، پسران دوقلویش مارتین (Martyn) و ویلم (Willem)، و یک دختر تازه متولد شده به نام جینی (Janei).
وقایع اخیر
بازی تاج و تخت
سر کوان برادرش تایوین لنیستر (Tywin Lannister) را در طول یورش او به سرزمین های رودخانه همراهی می کند.[۳] در نبرد گرین فورک (Battle of the Green Fork)، او جناح وسط را که شامل بخش بزرگی از نیروها می باشد را فرماندهی می کند. تایوین قصد داشت تا با در هم شکستن جناح چپ نیرو هایش این اجازه را به کوان بدهد که مسیرش را عوض کند و در مقابل رودخانه جلوی پیشرفت نیرو های شمالی را بگیرد و در همان جا سرکوبشان کند. با این حال، فرمانده محتاط شمالی، روس بولتون (Roose Bolton) در این دام نمی افتد و از مهلکه خارج می شود. پس از پیروزیشان در نبرد، لنیسترها متوجه می شوند که راب استارک (Robb Stark) در میدان نبرد حضور نداشته و به سمت ریورران (Riverrun) در حال حرکت است.[۵]
با این حال، هنگامی که اخبار نبرد ویسپرینگ وود (Battle of the Whispering Wood) و اسارت برادر زاده اش، جیمی (Jaime)، به لرد تایوین (Tywin) می رسد، او همراه با باقی نیرو هایش به سمت هارن هال (Harrenhal) حرکت می کند. تایوین به کوان سفارش می کند که به گرگور کلگان (Gregor Clegane)، آموری لورچ (Amory Lorch) و وارگو هوت (Vargo Hoat) دستور دهد تا نیرو هایشان را در سرزمین های رودخانه (Riverlands) به حرکت در بیاورند و تا زمانی که باقی نیرو هایشان به هارن هال می رسد، از چشم خدایان (Gods Eye) تا رد فورک (Red Fork) را به آتش بکشند.
نزاع شاهان
کوان برادرش تایوین را در هنگام باز کردن راهشان به سرزمین های غربی (Westerlands) همراهی می کند، و فرماندهی بخشی از نیرو ها را در نبرد فوردز (Battle of the Fords) بر عهده دارد و پس از شکست نیرو هایش در استون میل (Stone Mill) عقب نشینی می کند.[۶] همچنین او فرماندهی گروهی از نیروها را در هنگام یورش به نیرو های استنیس براتیون (Stannis Baratheon) در طول نبرد بلک واتر (Battle of the Blackwater) به عهده داشت.
یورش شمشیر ها
پس از این که محاصره بارانداز پادشاه شکسته شد، پادشاه جافری براتیون (Joffrey Baratheon)، به سر کوان جایگاهی در شورای کوچک (Small Council) داد و او را به عنوان ارباب قانون (Master of Laws) منصوب کرد.[۷] پس از دریافت خبر کشته شدن پسرش، ویلم (Willem) در ریورران (Riverrun)، و با در خطر قرار گرفتن زندگی پسر دیگرش(لنسل مجروح و است و زخمش بهبود نمیآبد و مارتین (Martyn) نیز همچنان در اسارت استارک ها بسر می برد.)، کوان توسط غم و اندوه فراوان احاطه می شود، در نتیجه تایوین (Tywin) بیش از مقداری که دوست دارد به تیریون (Tyrion) متکی می شود.
کوان در مراسم ازدواج تیریون لنیستر (Tyrion Lannister) و سانسا استارک (Sansa Stark) حضور دارد، و در طول ضیافت با چندین تن از بانوان از جمله سانسا می رقصد. او همچنین هنگام دریافت اخبار مربوط به عروسی خونین (Red Wedding) نیز حضور دارد و از اظهارات پادشاه جافری، مبنی بر اینکه سر راب استارک را می خواهد تا آن را در مراسم ازدواجش به سانسا بدهد، آزرده خاطر می شود(در خواستی که توسط تایوین رد می شود).
ضیاقتی برای کلاغ ها
به دنبال مرگ برادرش، تایوین (Tywin)، ملکه نایب السلطنه سرسی (Cersei) به او پیشنهاد می دهد تا دست پادشاه (Hand of the King) شود. کوان که به طور جدی در مورد توانایی رهبری سرسی شک دارد، بیان می کند که تنها به شرطی این موقعیت را می پذیرد که او هم دست پادشاه و هم به عنوان نایب السلطنه (Regent) منصوب شود و سرسی نیز به کسترلی راک (Casterly Rock) باز گردد. به هر حال سرسی درخواست او را رد می کند، و کوان نیز از پذیرش مقام دست سر باز می زند. او به سرسی می گوید، آنچه که او از جافری (Joffrey) دید، ثابت می کند که او مادری نالایق است همان طور که حاکمی نالایق است، گفته او خشم سرسی را بر می انگیزد و موجب می شود شرابش را بر روی صورت کوان بپاشد. بعد ها، سرسی، از روی کینه ورزی، دو تن از عمو زاده های لنیستری اش را به مقام هایی منصوب می کند که کوان برای آن ها مناسب تر است; دیون (Daven) به عنوان محافظ غرب (Warden of the West) و دیمیون (Damion) به عنوان قلعه بان کسترلی راک.
کوان در راس گروه اسکورتی که جنازه برادرش را به غرب و برای سوزاندن کسترلی راک (Casterly Rock) می بردند، قرار می گیرد. او سریعاً نسبت به خانواده اش بیگانه می شود و باور می کند تیریون (Tyrion) کسی بوده است که جافری (Joffrey) را به قتل رسانده، او همچنین شایعات پیرامون زنا ی سرسی (Cersei) و جیمی (Jaime) را نیز می پذیرد. پسر ارشد او، لنسل (Lancel)، تبدیل به یک متعصب مذهبی می شود و قلعه دری (Castle Darry) را که کوان برای او فتح کرده بود، رها می کند. کوان از انتصاب دیون لنیستر (Daven Lannister) به عنوان محافظ غرب (Warden of the West) به جای او، خشمگین می شود، اگرچه که میداند دیون هیچ گاه برای این منصب درخواست نکرده بوده است.
کوان از الحاق نیرو هایش به پسر عمویش در ریورران (Riverrun) سر باز می زند و برای دیدن پسرش کوچکش مارتین (Martyn)، به غرب باز می گردد.[۸] پس از بازداشت سرسی، شورای کوچک (Small Council) به رهبری استاد اعظم پایسل (Grand maester Pycelle) و ارباب سکه هریس سویفت (Harys Swyft)، کوان لنیستر را به عنوان لرد نایب السلطنه منصوب می کند و توسط یک زاغ این پیشنهاد را به کسترلی راک برای او می فرستند.[۹]
رقصی با اژدهایان
زندگی
سر کوان بیشتر مدت عمرش را تحت سایه برادر بزرگترش تایوین (Tywin) گذارنده است. پس از مرگ جوانا لنیستر (Joanna Lannister)، کوان تبدیل به قابل اعتماد ترین فرمانده و محرم اسرار تایوین می شود. تیریون (Tyrion) یکبار در مورد کوان این چنین می گوید:
” خدایان اون رو برای پیروی ساخته اند نه رهبری، خوب در حقیقت خدایان و پدر عالی مقام. “
نقل قول های کوان
” مردی که برای پول مبارزه کند تنها به کیف پولش وفادار است.[۱۱] “
خانواده
کوان با دورنا سویفت (Dorna Swyft) ازدواج کرده است، کسی که برای او سه پسر با نام های لنسل (Lancel)، مارتین (Martyn)، ویلم (Willem) و یک دختر به نام جنی (Janei) به دنیا آورده است.
منابع
- ↑ لیست بازیگران در سایت imdb
- ↑ ضیافتی برای کلاغ ها، فصل 7، سرسی.
- ↑ ۳٫۰ ۳٫۱ بازی تاج و تخت، فصل 56، تیریون.
- ↑ ۴٫۰ ۴٫۱ رقصی با اژدهایان، فصل 54، سرسی.
- ↑ بازی تاج و تخت، فصل 62، تیریون.
- ↑ نزاع شاهان، فصل 38، آریا.
- ↑ یورش شمشیرها، ضمیمه.
- ↑ ضیافتی برای کلاغ ها، فصل 33، جیمی.
- ↑ ضیافتی برای کلاغ ها، فصل 43، سرسی.
- ↑ ۱۰٫۰ ۱۰٫۱ ۱۰٫۲ رقصی با اژدهایان، موخره.
- ↑ بازی تاج و تخت، فصل 69، تیریون.