استادان

استادان (The maesters) گروهی از دانشمندان، محققان، درمانگران، و مسئولین نامه نگاری هستند که در آموزشگاهی به نام سیتادل (the Citadel) تعلیم می بینند. خاندان های تاور (House Hightower) در تاسیس این صنف دخیل بوده است و هم اکنون نیز آن را پشتیبانی می کند. در حال حاضر استادان به طور گسترده ای به عنوان مشاوران اشراف وستروسی جایگزین صنف کیمیاگران (Alchemists' Guild) شده اند. آنان گاهی شوالیه های ذهن (the knights of the mind) نیز نامیده می شوند.

حلقه های زنجیر استادان، اثری از تیم دورنینگ

خدمت استادان به مملکت

سیتادل

سیتادل (the Citadel) یک سازه جالب توجه در شهر اولد تاون (Oldtown) است که خانه تمامی استادان به شمار می رود. آنان تمام مراحل آموزشی خود را، از زمانی که به عنوان نوآموز وارد این دسته می شوند تا هنگامی که به درجه استادی می رسند، در این مکان طی می کنند. در ورودی سیتادل مجسمه هایی به شکل ابوالهول از جنس مرمر سبز ساخته شده است.

سازماندهی

استادان، جمعی از ادیبان، دانش مندان، مشاوران فرهیخته نجیب زادگان و گاهی محققان مذهبی دروغین در پشت‌ پرده هستند. پسران در هر سنی ممکن است آموزش دیدن را شروع کنند، اما دختران مجاز به آموزش یا پیوستن به گروه نیستند. گاهی اوقات خاندان های اشرافی وستروس فرزندان جوان خود را به سیتادل می فرستند. حرامزاده ها هم می توانند در سیتادل آموزش ببیند و به درجه استادی برسند. استادان، مانند برادران نگهبانی شب (Night's Watch) خادمان وستروس و همه مردم آن شمرده می شودند؛ و (حداقل در ظاهر) نباید هیچ گونه وابستگی و گرایش سیاسی داشته باشند.

یک استاد پس از پایان دوره آموزشی اش، به یک قلعه، دژ، یا سکونت گاه دیگری فرستاده می شود؛ و در آن جا او باید صرف نظر از این که چه کسی کنترل قلعه را در دست خود دارد، به مردم آن مکان وفادار بماند و به عنوان مربی، درمان گر، و مشاور خدمت کند. برای نیل به این هدف، هر استادی که زنجیرش را به دست می آورد، نام خانوادگی اش از او سلب می شود و از آن هنگام تنها با عنوان و نام کوچکش شناخته می شود. البته در عمل برخی از استادان همچنان وابستگی و سرسپردگی پیشین خود را حفظ می کنند.

استاد اعظم

استاد اعظم (Grand Maester) عضو ارشد این صنف شمرده می شود و به عنوان نماینده آنان به پادشاه خدمت می کند. او تنها توسط انجمن محرمانه استادان تعیین یا برکنار می شود. او عضوی از شورای کوچک است و به عنوان رایزن پادشاه عمل می کند. استاد اعظم زنجیرهای متعدد در هم بافته را به نشان مقام بالایش بر گردن می اندازد، اما این حلقه ها در واقع ارتباطی با زمینه مطالعاتی او ندارند. در میان حلقه های زنجیر استاد اعظم، جواهراتی قرار داده می شود.

استاد اعظم پایسل (Pycelle) به مدت بیش از 40 سال در این جایگاه خدمت کرده است، اما با این وجود او بیشتر به خاندان لنیستر وفادار است تا به مملکت. سن بالایش او را کند ساخته است، و او اغلب در جلسات شورای کوچک چرت می زند. او یک بار توسط تیریون لنیستر به سیاه چال انداخته شد، اما لرد تایوین لنیستر پس از این که آگاه شد که انجمن استادان قصد دارد استاد گورمون را که سابقا عضوی از خاندان تایرل بوده جایگزین او کند، او را به جایگاه خود بازگرداند.

بعد از زندانی شدنش، سرسی لنیستر او را یک مرد ضعیف و شکست خورده می پندارد، اما به رغم شکست های پیشینش در دسیسه چینی های دربار، پس از بازداشت سرسی توسط گنجشک والا (سپتون اعظم) او موفق می شود که کنترل شاه تامن اول و دربار را در دست بگیرد و به سر کوان لنیستر، عنوان نایب پادشاه را اعطا کند. به دلیل تلاش های پایسل و کوان در جهت سامان بخشیدن به اشتباهات سرسی، واریس ارباب سابق زمزمه گران، هر دوی آنان را می کشد.

استاد بزرگ

استادی که در یک زمینه خاصی مطالعاتی به کمال دانشوری برسد، استاد بزرگ (Archmaester) نام می گیرد و به او یک نقاب، حلقه و عصا از جنس فلزی که نشان دهنده آن دانش است، اعطا می شود. برای مثال استاد بزرگی که تخصص او در پرورش زاغ های نامه رسان است، نقاب، حلقه و عصایی از جنس آهن سیاه خواهد داشت. استادان بزرگ اعضای ارشد صنف استادان هستند و از حق شرکت در جلسات انجمن استادان برخوردارند. انجمن استادان (The Conclave) هیئت حاکمه سیتادل است و نیز همان هیئتی است که استاد اعظم را انتخاب می کند. تمامی جلسات انجمن طبیعتا محرمانه هستند و همیشه در پشت درهای بسته و تنها در خود سیتادل برگزار می شوند.

ماروین جادوگر رهبر پژوهشگران صنف در زمینه جادو و علوم خفیه است. او به دلیل پژوهش های عجیب و رفتار خشنش، از وجهه خوبی میان دیگر استادان برخوردار نیست.

سرپرست

سرپرست (The Seneschal) بر اساس اکثریت آرای استادان بزرگ به صورت سالانه انتخاب می شود. وظیفه سرپرست، اداره سیتادل است. بیشتر استادان بزرگ آن را یک وظیفه بیهوده می پندارند که آنان را از پرداختن به پیشه اصلی خود باز می دارد.

فرهنگ و آداب و رسوم

سوگند استادان

حلقه آهنین نشان دهنده مطالعه هنر جنگ است.

استادان آموزش خود در سیتادل را با عنوان نوآموز (Novice) آغاز می کنند. هنگامی که آموزش آنان آغاز شد و مهارت آنان در زمینه خاصی از علوم تشخیص داده شد، از آنان آزمونی به عمل می آید و در صورت قبولی، به آنان یک حلقه از جنس فلزی خاص به نشانه مهارت آنان در آن زمینه اعطا می شود. دانش آموزانی که حلقه ای کسب کرده اند، تا زمانی که زنجیر آنان تکمیل نشده است، دستیار (Acolyte) نامیده می شوند. این امر تا زمانی ادامه می یابد که فرد مطالعات وسیعی را در موضوعات متنوعی انجام دهد و به تعداد کافی برای ساخت یک زنجیر برای انداختن دور گردن، حلقه کسب کند. در این هنگام است که فرد سزاوار ارتقا یافتن به درجه استادی دانسته می شود. شب پیش از آن که دستیاران برای رسیدن به مقام استادی سوگند یاد کنند، آنان باید در یک تالار به تنهایی شب زنده داری کنند. به آنان تنها یک شمع شیشه ای سیاه داده می شود و جز آن مجاز به داشتن فانوس و یا هیچ نوع منبع نور دیگری نیستند. آنان باید تمام شب را در تاریکی مطلق به سر برند، مگر این که بتوانند شمع شیشه ای را روشن کنند.

زمزمه هایی بر این مبنی وجود دارد که استادان از قدرت و سلطه بسیار بیشتری نسبت به آن چیزی که نشان می دهند، برخوردارند. استاد بزرگ ماروین درباره نقش آنان در نابودی اژدهایان خاندان تارگرین به آنان سوءظن دارد. به نظر می رسد بیشتر استادان قاطعانه مخالف باور به جادو و اثر آن بر وستروس هستند.

زنجیر گردن بند

زنجیر گردن بند استادان نشان دهنده این است که آنان در خدمت خود نیستند، بلکه خادمان همه مردم وستروس به شمار می آیند. زنجیر از حلقه های متعددی از انواع مختلف فلزات ساخته شده است. این زنجیرها از هر نوع فلزی که بشر می شناسد ساخته می شوند، اما تقریبا هیچ استادی تا کنون همه آنان را با هم در زنجیر خود نداشته است. استادان هیچ گاه زنجیر خود را از گردن باز نمی کنند، حتی هنگامی که می خواهند بخوابند.

بر اساس منابع نیمه معتبر، داشتن چندین حلقه با جنس یکسان نیز ممکن است.

از جمله این فلزات:

• آهن سیاه (پرورش زاغ)
• برنج
• برنز (ستاره شناسی)
• مس (تاریخ)
• الکتروم
• طلای زرد (اقتصاد)
• آهن (هنر جنگ)
• سرب
• فولاد رنگ پریده (آهنگری)
• مفرغ
• پلاتین
• طلای سرخ
• نقره (پزشکی و درمان)
• قلع
• فولاد
• فولاد والریایی (جادو و علوم خفیه) - تنها یک نفر از بین صد استاد حلقه ای از جنس فولاد والریایی دارد، چرا که مطالعه جادو از نظر بیشتر آنان کار بی ارزشی است.

پژوهش ها و مراقبت ها

مطالعات استادان

استادان عمدتا از طریق زاغ های نامه رسان با دیگران ارتباط برقرار می کنند. این زاغ ها به طور اختصاصی برای یک مسیر مشخص تربیت می شوند؛ به طور مثال برای نامه ای که قرار است به کسل بلک فرستاده شود، استاد از زاغی در قفس مخصوص کسل بلک استفاده می کند. یکی از وظایف معمول استادان، نگهداری از زاغ های سکونت گاه است. یک گونه خاص از زاغ های سفید هم وجود دارد که از گونه های معمولی بزرگ تر و باهوش تر هستند، و در سیتادل برای مکاتبات مهم به کار می روند. استادان همچنین مرتبا بر فصل ها نظارت می کنند؛ و هنگامی که فصل ها در حال تغییر هستند آنان زاغ های سفید را برای پخش کردن این اطلاعیه در مملکت می قرستند. استادانی که در زمینه ستاره شناسی مهارت دارند، اغلب آسمان را مشاهده کرده و صورت های فلکی را مطالعه می کنند. هنگامی که دنبال دار سرخ در زمان جنگ پنج پادشاه در آسمان ظاهر شد، استادان اولین کسانی بودند که متوجه حضور آن شدند.

اعضای شناخته شده

استادان بزرگ

• استاد بزرگ نورن، سرپرست در سال گذشته، حلقه و نقاب و عصای او از جنس الکتروم است.
• استاد بزرگ تئوببالد، سرپرست در سال آینده، حلقه و نقاب و عصای او از جنس سرب است.
• استاد بزرگ ابروز، درمانگر، حلقه و نقاب و عصای او از جنس نقره است.
• استاد بزرگ ماروین، مشهور به ماروین جادوگر، حلقه و نقاب و عصای او از جنس فولاد والریایی است.
• استاد بزرگ پرستان، تاریخ دان، حلقه و نقاب و عصای او از جنس مس است.
• استاد بزرگ ویلین، مشهور به ویلین ترش رو، منجم، حلقه و نقاب و عصای او از جنس برنز است.
• استاد بزرگ ریام، اقتصاد دان، حلقه و نقاب و عصای او از جنس طلای زرد است.
• استاد بزرگ وال گریو، پیرمردی با هوش در حال زوال، حلقه و نقاب و عصای او از جنس آهن سیاه است.
• استادان بزرگ گالارد، کاستوس، زارابلو، بندیکت، گاریزون، نایموس، کاترس، ویلیفر، مولوس، هارودون، گوین، آگریوین، اوکلی.

استادان

• استاد ایمون، استاد نگهبانان شب در کسل بلک،

یکی از سه عضو زنده خاندان تارگرین. پس از عبور از دریای باریک و سفر به شهرهای آزاد همراه شاگردش سمول تارلی، بر اثر تب درگذشت.

• استاد کرسن، استاد در دراگون استون و مشاور استنیس براتیون. از جام زهری که برای کاهنه سرخ استنیس، ملیساندر آماده شده بود نوشید. زهر بر ملیساندر اثری نگذاشت، اما کرسن کشته شد.
• استاد کولمون، استاد شخصی جان ارن هنگامی که در بارانداز پادشاه بود، در حال حاضر ساکن ایری است.
• استاد هارمون، استاد نگهبانان شب در ایست واچ.
• استاد لوین، استاد وینترفل و مشاور مورد اعتماد خاندان استارک. در واقعه غارت وینترفل توسط افرادی از خاندان بولتون کشته شد. یکی از معدود استادانی که در زمینه جادو مطالعه مرده بود.
• استاد مولین، استاد نگهبانان شب در شدو تاور.
• استاد پایلوس، جانشین استاد کرسن در دراگون استون.

در فراری دادن ادریک استورم برای نجات او از قربانی شدن توسط ملیساندر، به سر داووس سی ورث یاری رساند.

• استاد گورمون، عموی میس تایرل، نزدیک بود به عنوان استاد اعظم انتخاب شود.
• استاد تئومور، اصالتا از خاندان لنیستر در لنیس پورت، در حال خدمت در وایت هاربر. لرد وایمن مندرلی به خاطر خون لنیستر او به او اعتماد ندارد.
• کایبورن، استاد سابق که به دلیل تحقیقات غیر اخلاقی اش، مانند آزمایش و کالبدشکافی انسان های زنده، توسط سیتادل از عنوان و زنجیر خود خلع شده است.

مشاور شهبانو سرسی

دستیاران و نوآموزان

• دستیار لئو تایرل، مشهور به لئوی تنبل، از پیروان ماروین.
• دستیار رابرت فری
• دستیار آرمن
• نوآموز سمول تارلی، یکی از برادران نگهبانی شب و شاگرد استاد ایمون.
• نوآموز آلراس، ملقب به ابوالهول، از پیروان ماروین.
• نوآموز مولاندر
• نوآموز رون
• نوآموز پیت، دستیار استاد بزرگ وال گریو،

توسط کیمیاگر کشته شد. برخی بر این باورند که کیمیاگر درواقع جیکن هگار است که پس از کشتن پیت، هویت او را در اختیار گرفته است.

اعضای تاریخی

• استاد اعظم گراردیس، که توسط اگان دوم به اژدهایش خورانیده شد.
• استاد اعظم مونکون، نویسنده کتاب رقص اژدهایان، یک داستان واقعی.
• استاد اعظم هارث، که به خاطر تلاش برای برهم زنی حکومت تارگرین ها اعدام شد.
• استاد اعظم کیث، نویسنده کتاب زندگی چهار پادشاه.
• استاد اعظم الندور
• استاد اعظم مالئون
• استاد اعظم پایسل

نقل قول ها

”	من هیچ وقت در طول زندگیم یک استاد نداشتم. فقط یک برادر داشتم.	“
—شهبانو دنریس تارگرین

”	اگه استادی نداشته باشی، معنیش اینه که به نتیجه منطقی نمیرسی.	“
—بانو باربری رایسول خطاب به تیان گریجوی

”	این که استادان فقط یک اسم دارن زیرکانه نیست؟ حتی اونایی که موقعی که وارد سیتادل شدن دوتا اسم داشتن؟ این جوری ما نمیتونیم بفهمیم اون ها در واقع کی هستن یا این که از کجا اومدن.	“
—بانو باربری رایسول خطاب به تیان گریجوی