آریانه مارتل: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه نغمه ای از یخ و آتش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:


{{در حال ترجمه|استاد آمون}}
{{در حال ترجمه|استاد آمون}}
خط ۱۸: خط ۲۰:
== ظاهر و شخصیت ==
== ظاهر و شخصیت ==


آریانه سرزنده و زیبا است، با پوستی زیتونی، چشمان درشت و کشیده ی تیره و موهایی پرپشت، بلند و مشکی که به صورت حلقه هایی تیره از وسط سرش به پایین می ریزد. او لب هایی پر و سینه هایی برآمده دارد و همانند مادرش قدی کوتاه دارد.{{رف|ضبک|2}}{{رف|ضبک|13}} زمانی که در جلسات سیاسی حاضر می شود، بدن ظریف و زنانه اش را با لباس های ابریشمی و جواهرات می پوشاند.


آریانه سرزنده و زیبا است، با پوستی زیتونی، چشمان درشت و کشیده ی تیره و موهایی پرپشت، بلند و مشکی که به صورت حلقه هایی تیره از وسط سرش به پایین می ریزد. او لب هایی پر و سینه هایی برآمده دارد و همانند مادرش قدی کوتاه دارد. زمانی که در جلسات سیاسی حاضر می شود، بدن ظریف و زنانه اش را با لباس های ابریشمی و جواهرات می پوشاند.
آریانه حسابگر، بی پروا و تندخو است. زمانی که او چیزی را می بیند و خواهان آن می شود به هر قیمتی به دستش می آورد. او خجالتی نیست و در هنگام برخورد با مردان کنترل خود را از دست نمی دهد، گاهی اوقات او کاری می کند که مردان در برخورد با او توجه ویژه ای از خود نشان دهند.{{رف|بز|-|آریانه}} طبق نظر سر [[اریس اوک هارت]] (Arys Oakheart) طبیعت آریانه بیش از آن که به پدرش رفته باشد به عمویش [[ابراین مارتل|ابراین]] رفته است.{{رف|ضبک|13}} یکی از ضعف های بزرگ آریانه، توجه و مجذوب شدن به مردان خوش قیافه است. از طرفی به نظر می رسد که آریانه با ایمان است و به درگاه [[مذهب هفت|هفت]] دعا می کند.{{رف|ضبک|21}}{{رف|بز|-|آریانه}}


آریانه حسابگر، بی پروا و تندخو است. زمانی که او چیزی را می بیند و خواهان آن می شود به هر قیمتی به دستش می آورد. او خجالتی نیست و در هنگام برخورد با مردان کنترل خود را از دست نمی دهد، گاهی اوقات او کاری می کند که مردان در برخورد با او توجه ویژه ای از خود نشان دهند. طبق نظر سر [[اریس اوک هارت]] (Arys Oakheart) طبیعت آریانه بیش از آن که به پدرش رفته باشد به عمویش [[ابراین مارتل|ابراین]] رفته است. یکی از ضعف های بزرگ آریانه، توجه و مجذوب شدن به مردان خوش قیافه است. از طرفی به نظر می رسد که آریانه با ایمان است و به درگاه [[مذهب هفت|هفت]] دعا می کند.
علی رقم زیبایی او، آریانه هنوز ازدواج نکرده است و این درحالی است که او 23 سال دارد.{{رف|ضبک|13}}


علی رقم زیبایی او، آریانه هنوز ازدواج نکرده است و این درحالی است که او 23 سال دارد.


== تاریخ ==
== تاریخ ==
[[پرونده:Matt_Olson_AMartell.jpg‏|بندانگشتی|چپ|250px|آریانه اثر Matt Olson]]
[[پرونده:Matt_Olson_AMartell.jpg‏|بندانگشتی|چپ|250px|آریانه اثر Matt Olson]]
آریانه در بهترین استراحتگاه پدرش، [[باغ های آبی]] (Water Gardens)، بزرگ شد. او در سنین جوانی به همراه برادرش [[کوینتین مارتل|کوینتین]] (Quentyn) به عنوان ملازم فرستاده شد و برادرش [[تریستین مارتل|تریستین]] (Trystane) ده سال از او کوچکتر است، در دوران کودکی اش بهترین همراهان او [[آندری دالت|دری]]  (Drey)، [[گرین (یتیم)|گرین]] (Garin) و [[سیلوا سنتگار| سیلوای خال خالی]] بودند. هرچند او به دختر عمویش [[تینه سند]] (Tyene Sand) خیلی نزدیک بود، با او چیزهای زیادی از جمله تنگ شرابش را شریک می شد، آن ها در سن ده سالگیشان دزدی کردند و او تلاش کرد تا در سنین جوانی تجربه ای جنسی با دری کسب کند. او با بعضی دیگر از [[مار های شنزار]] (Sand Snakes) از جمله [[نایمریا سند|نایمریا]] و [[سارلا سند|سارلا]] نیز روابط نزدیکی داشت. آریانه به عنوان دختری چاق، به درگاه هفت دعا میکرد تا در سنین بالاتر به او زیبایی عطا کنند. او در هشت سالگی یک [[گلدان سرخ]] (Redpots) داشت زیرا در این زمان او فهمیده بود که مریضی غالبا به کودکان آسیبی نمی رساند ولی می تواند برای بزرگسالان کشنده باشد.
آریانه در بهترین استراحتگاه پدرش، [[باغ های آبی]] (Water Gardens)، بزرگ شد. او در سنین جوانی به همراه برادرش [[کوینتین مارتل|کوینتین]] (Quentyn) به عنوان ملازم فرستاده شد و برادرش [[تریستین مارتل|تریستین]] (Trystane) ده سال از او کوچکتر است، در دوران کودکی اش بهترین همراهان او [[آندری دالت|دری]]  (Drey)، [[گرین (یتیم)|گرین]] (Garin) و [[سیلوا سنتگار| سیلوای خال خالی]] بودند.{{رف|ضبک|21}} هرچند او به دختر عمویش [[تینه سند]] (Tyene Sand) خیلی نزدیک بود، با او چیزهای زیادی از جمله تنگ شرابش را شریک می شد، آن ها در سن ده سالگیشان دزدی کردند و او تلاش کرد تا در سنین جوانی تجربه ای جنسی با دری کسب کند. او با بعضی دیگر از [[مار های شنزار]] (Sand Snakes) از جمله [[نایمریا سند|نایمریا]] و [[سارلا سند|سارلا]] نیز روابط نزدیکی داشت.{{رف|ضبک|40}} آریانه به عنوان دختری چاق، به درگاه هفت دعا میکرد تا در سنین بالاتر به او زیبایی عطا کنند. {{رف|بز|-|آریانه}}او در هشت سالگی یک [[گلدان سرخ]] (Redpots) داشت زیرا در این زمان او فهمیده بود که مریضی غالبا به کودکان آسیبی نمی رساند ولی می تواند برای بزرگسالان کشنده باشد.{{رف|ضبک|21}}


آریانه خاطره خوبی از عموی بزرگش [[لووین مارتل]] (Lewyn Martell) دارد. او زمانی که آریانه تنها هفت سال داشت مرده بود. لووین آنقدر آریانه را قلقلک می داد تا او نتواند خندیدنش را نگه دارد. آریانه از زمان کودکی اش [[آریو هوتاه]] (Areo Hotah) را می شناسد و آن دو به هم تمایل دارند. یکبار شاهزاده ابراین او، تینه و سارلا را به خرابه های [[شندی استون]] (Shandy stone) برد. همچنین آریانه و سه تا از مار های شنزار به حاشیه رود [[مندر]] (Mander) رفتند و در آن جا مادر تینه را ملاقات کردند.
آریانه خاطره خوبی از عموی بزرگش [[لووین مارتل]] (Lewyn Martell) دارد. او زمانی که آریانه تنها هفت سال داشت مرده بود. لووین آنقدر آریانه را قلقلک می داد تا او نتواند خندیدنش را نگه دارد.{{رف|ضبک|13}} آریانه از زمان کودکی اش [[آریو هوتاه]] (Areo Hotah) را می شناسد و آن دو به هم تمایل دارند. یکبار شاهزاده ابراین او، تینه و سارلا را به خرابه های [[شندی استون]] (Shandy stone) برد. همچنین آریانه و سه تا از مار های شنزار به حاشیه رود [[مندر]] (Mander) رفتند و در آن جا مادر تینه را ملاقات کردند.{{رف|ضبک|21}}
آریانه تخیللاتی جنسی دارد. او در سنین جوانی اش تجربه ای جنسی داشت و در چهارده سالگی اش دوشیزگی اش را به [[دیمون سند]] (Daemon Sand) تسلیم کرد.
آریانه تخیللاتی جنسی دارد.{{رف|ضبک|21}} او در سنین جوانی اش تجربه ای جنسی داشت و در چهارده سالگی اش دوشیزگی اش را به [[دیمون سند]] (Daemon Sand) تسلیم کرد.{{رف|-بز|آریانه}}


همچنین زمانی که او چهارده سال داشت، یکی از نامه های پدرش به برادرش را پیدا کرد. او در آن نامه اظهار داشته بود که روزی پسرش کوینتین بر جای او می نشیند و بر دورن حکومت می کند، این نامه به آریانه نشان داد که پدرش، شاهزاده دوران، می خواهد برادرش را جانشین خودش بکند. او بخاطر این کشفش چندین روز گریه کرد. آریانه فروتنانه انتظار داشت که پدرش مراسمی را برای ازدواج او با خواستگاری مناسب وارثش برگزار کند.  در عوض، شاهزاده دوران علنا مشغول پذیرایی از خواستگارانی که تعدادی لردهای سالخورده و مسن به نام های [[بن بیسباری]] (Ben Beesbury)، [[والدر فری]] (Walder Frey)، [[گیلس راسبی]] (Gyles Rosby)، [[الدون استرمونت]] (Eldon Estermont) و [[هوی گرندیسون]] (Hugh Grandison) بودند، شد.  
همچنین زمانی که او چهارده سال داشت، یکی از نامه های پدرش به برادرش را پیدا کرد. او در آن نامه اظهار داشته بود که روزی پسرش کوینتین بر جای او می نشیند و بر دورن حکومت می کند، این نامه به آریانه نشان داد که پدرش، شاهزاده دوران، می خواهد برادرش را جانشین خودش بکند. او بخاطر این کشفش چندین روز گریه کرد. آریانه فروتنانه انتظار داشت که پدرش مراسمی را برای ازدواج او با خواستگاری مناسب وارثش برگزار کند.  در عوض، شاهزاده دوران علنا مشغول پذیرایی از خواستگارانی که تعدادی لردهای سالخورده و مسن به نام های [[بن بیسباری]] (Ben Beesbury)، [[والدر فری]] (Walder Frey)، [[گیلس راسبی]] (Gyles Rosby)، [[الدون استرمونت]] (Eldon Estermont) و [[هوی گرندیسون]] (Hugh Grandison) بودند، شد.  
{{اسپویلر|آریانه نمی دانست که پدرش تنها از روی احتیاط از این خواستگاران پذیرایی می کند، دوران می دانست که آریانه با این پوشش نقشه اش مخالفت می کند. او قصد داشت آریانه را به ازدواج [[ویسریس تارگرین]] (Viserys Targaryen) دربیاورد. این نقشه اش بخشی از برنامه اش برای بازگردانی دوباره [[خاندان تارگرین]] (House Targaryen) به تخت آهنین بود.}}
{{اسپویلر|آریانه نمی دانست که پدرش تنها از روی احتیاط از این خواستگاران پذیرایی می کند، دوران می دانست که آریانه با این پوشش نقشه اش مخالفت می کند. او قصد داشت آریانه را به ازدواج [[ویسریس تارگرین]] (Viserys Targaryen) دربیاورد. این نقشه اش بخشی از برنامه اش برای بازگردانی دوباره [[خاندان تارگرین]] (House Targaryen) به تخت آهنین بود.}}{{رف|ضبک|13}}{{رف|ضبک|40}}




آریانه خواستگاران خوبی از جمله دری و برادرش [[دزیل دالت|دزیل]] از دورن، داشت. دیمون سند نیز برای ازدواج با او اجازه خواست اما پدرش او را رد کرد. آریانه دریافت که پدرش تنها دیمون را بخاطر حرامزاده بودنش رد نکرده بود بلکه پدرش می خواست او را به ازدواج کسی خارج از دورن در بیاورد. پدرش قصد داشت او را به ازدواج فردی بسیار بزرگتر از خودش در بیاورد، آریانه سعی کرد در این وصلت چیز خوشایندی پیدا کند اما نتوانست. زمانی که او تقریبا یک بچه بود سعی کرده بود تا [[رنلی براتیون]] (Renly Bratheon) را در طی بازدیدش از دورن اغفال کند. او همچنین از پدرش خواست که او را به [[های گاردن]] بفرستد تا [[ویلاس تایرل]] را ملاقات کند. شاهزاده دوران از اینکار امتناع کرد و هنگامی که او خود به کمک تینه به سمت های گاردن راه افتاد، شاهزاده ابراین در بین راه جلویش را گرفت. زمانی که لرد [[هاستر تالی]] پیشنهاد ازدواج آریانه را با وارثش [[ادمور تالی|ادمور]] داد، آریانه بسیار خوشحال شد اما پدرش با فرستادن او به [[ریورران]] مخالفت کرد.
آریانه خواستگاران خوبی از جمله دری و برادرش [[دزیل دالت|دزیل]] از دورن، داشت. دیمون سند نیز برای ازدواج با او اجازه خواست اما پدرش او را رد کرد. آریانه دریافت که پدرش تنها دیمون را بخاطر حرامزاده بودنش رد نکرده بود بلکه پدرش می خواست او را به ازدواج کسی خارج از دورن در بیاورد. پدرش قصد داشت او را به ازدواج فردی بسیار بزرگتر از خودش در بیاورد، آریانه سعی کرد در این وصلت چیز خوشایندی پیدا کند اما نتوانست. زمانی که او تقریبا یک بچه بود سعی کرده بود تا [[رنلی براتیون]] (Renly Bratheon) را در طی بازدیدش از دورن اغفال کند. او همچنین از پدرش خواست که او را به [[های گاردن]] بفرستد تا [[ویلاس تایرل]] را ملاقات کند. شاهزاده دوران از اینکار امتناع کرد و هنگامی که او خود به کمک تینه به سمت های گاردن راه افتاد، شاهزاده ابراین در بین راه جلویش را گرفت. زمانی که لرد [[هاستر تالی]] پیشنهاد ازدواج آریانه را با وارثش [[ادمور تالی|ادمور]] داد، آریانه بسیار خوشحال شد اما پدرش با فرستادن او به [[ریورران]] مخالفت کرد.{{رف|ضبک|40}}{{رف|بز|-|آریانه}}




آریانه مدت طولانی ای از پدرش و شیوه حکومت او ناراحت بود، او فکر می کرد که پدرش ضعیف و مردد است. به عنوان وارث [[سان اسپیر]]، او مجاز بود که در نبود پدرش بر دورن حکومت کند.
آریانه مدت طولانی ای از پدرش و شیوه حکومت او ناراحت بود، او فکر می کرد که پدرش ضعیف و مردد است. به عنوان وارث [[سان اسپیر]]، او مجاز بود که در نبود پدرش بر دورن حکومت کند.
{{اسپویلر|اگرچه تا زمان مرگ شاهزاده ابراین توانست قدرت حکومت کردن را به طور کامل در دست بگیرد.}}
{{اسپویلر|اگرچه تا زمان مرگ شاهزاده ابراین توانست قدرت حکومت کردن را به طور کامل در دست بگیرد.}}
به دلیل این که ابراین به طور منظم به پدرش سر میزد، او تنها دوبار در سال احضار می شد، او شک داشت که پدرش احترام زیادی برای او قائل باشد.
به دلیل این که ابراین به طور منظم به پدرش سر میزد، او تنها دوبار در سال احضار می شد، او شک داشت که پدرش احترام زیادی برای او قائل باشد.{{رف|ضبک|13}}


== ارجاعات در کتاب ==
== ارجاعات در کتاب ==
خط ۴۸: خط ۵۰:
=== بازی تاج و تخت ===
=== بازی تاج و تخت ===


{{اسپویلر|با مرگ ویسریس در [[دریای دوتراکی ]]به دستور شوهر [[دنریس تارگرین|دنریس]]، [[کال دروگو]]، [[پیمان مخفی ازدواج|برنامه]] ازدواج آریانه با ویسریس و آرزوی دوران برای این که آریانه ملکه [[هفت پادشاهی]] شود و برادرش کوینتین نیز بر دورن حکومت کند، بر باد رفت. پس از فهمیدن مرگ کال دروگو، شاهزاده دوران تصمیم گرفت که کوینتین را به ازدواج دنریس دربیاورد. در این زمان آریانه را به صورت محرمانه وارث دورن کرد.}}
{{اسپویلر|با مرگ ویسریس در [[دریای دوتراکی ]]به دستور شوهر [[دنریس تارگرین|دنریس]]، [[کال دروگو]]، [[پیمان مخفی ازدواج|برنامه]] ازدواج آریانه با ویسریس و آرزوی دوران برای این که آریانه ملکه [[هفت پادشاهی]] شود و برادرش کوینتین نیز بر دورن حکومت کند، بر باد رفت. پس از فهمیدن مرگ کال دروگو، شاهزاده دوران تصمیم گرفت که کوینتین را به ازدواج دنریس دربیاورد. در این زمان آریانه را به صورت محرمانه وارث دورن کرد.}}


=== نزاع شاهان ===
=== نزاع شاهان ===


به عنوان بخشی از پیمان اتحاد بین تخت آهنین و خاندان مارتل، [[تیریون لنیستر]] [[میرسلا براتیون|شاهزاده میرسلا]] را به دورن فرستاد تا زمانی که به اندازه کافی بزرگ شود و بتواند با [[تریستین مارتل]] (Trystane Martell) ازدواج کند، به عنوان یک ملازم در آن جا بماند. سر [[اریس اوکهارت]] از [[گارد پادشاه]] به عنوان محافظ او را همراهی می کند.{{رف|ضبک|13}}
به عنوان بخشی از پیمان اتحاد بین تخت آهنین و خاندان مارتل، [[تیریون لنیستر]] [[میرسلا براتیون|شاهزاده میرسلا]] را به دورن فرستاد تا زمانی که به اندازه کافی بزرگ شود و بتواند با [[تریستین مارتل]] (Trystane Martell) ازدواج کند، به عنوان یک ملازم در آن جا بماند. سر [[اریس اوکهارت]] از [[گارد پادشاه]] به عنوان محافظ او را همراهی می کند.  
{{اسپویلر|آریانه در اقامتی طولانی به همراه شاهزاده دوران در باغ های آبی به سر می برد. او تصمیم گرفت که برای خوش آمد گویی به میرسلا و سر اریس بمحض ورودشان به سان اسپیر برود. خیلی زود آریانه تلاش کرد تا سر اریس را اغوا کند.{{رف|ضبک|40}}}}
{{اسپویلر|آریانه در اقامتی طولانی به همراه شاهزاده دوران در باغ های آبی به سر می برد. او تصمیم گرفت که برای خوش آمد گویی به میرسلا و سر اریس بمحض ورودشان به سان اسپیر برود. خیلی زود آریانه تلاش کرد تا سر اریس را اغوا کند.}}


=== یورش شمشیر ها ===
=== یورش شمشیر ها ===
خط ۶۲: خط ۶۲:
{{اسپویلر|لرد [[تایوین لنیستر]] به پسرش تیریون گفت که سر اریس اوکهارت در نامه اش نوشته است که میرسلا و نامزدش تریستین رفتار خوبی با هم دارند و میرسلا علاقه شدیدی به شاهزاده آریانه دارد.}}
{{اسپویلر|لرد [[تایوین لنیستر]] به پسرش تیریون گفت که سر اریس اوکهارت در نامه اش نوشته است که میرسلا و نامزدش تریستین رفتار خوبی با هم دارند و میرسلا علاقه شدیدی به شاهزاده آریانه دارد.}}


 
=== ضیافتی برای کلاغ ها ===
=== ضیافتی برای کلاغ ها ===


{{اسپویلر|[[پرونده:MagaliVilleneuve_AM.gif‏|بندانگشتی|چپ|300px|آریانه مارتل اثر Villeneuve]]
{{اسپویلر|[[پرونده:MagaliVilleneuve_AM.gif‏|بندانگشتی|چپ|300px|آریانه مارتل اثر Villeneuve]]


پس از مرگ ابراین مارتل در بارانداز پادشاه، در دورن بخاطر مشاجره و بحث های دختران نامشروع ابراین ،خصوصا بحث بر سر گرفتن انتقام افعی سرخ، غوغایی برپا شد. شاهزاده دوران پس از گذراندن دو سال در باغ های آبی برای برگرداندن صلح و آرامش به سان اسپیر بازگشت. او در باغ های آبی با کمک آریانه حکومت را می گرداند. پس از بازگشت به سان اسپیر، دوران مار های شنزار (دختران نامشروع ابراین) را دستگیر کرد تا به تخت آهنین اطمینان بدهد که صلح همچنان پا برجا است.
پس از مرگ ابراین مارتل در بارانداز پادشاه، در دورن بخاطر مشاجره و بحث های دختران نامشروع ابراین ،خصوصا بحث بر سر گرفتن انتقام افعی سرخ، غوغایی برپا شد. شاهزاده دوران پس از گذراندن دو سال در باغ های آبی برای برگرداندن صلح و آرامش به سان اسپیر بازگشت. او در باغ های آبی با کمک آریانه حکومت را می گرداند. پس از بازگشت به سان اسپیر، دوران مار های شنزار (دختران نامشروع ابراین) را دستگیر کرد تا به تخت آهنین اطمینان بدهد که صلح همچنان پا برجا است.{{رف|ضبک|2}}


آریانه این حرکت پدرش را به عنوان مدرکی برای نگرفتن انتقام  خون برادرش و یا کشته شدن [[الیا مارتل|شاهزاده الیا]] و فرزندانش در [[غارت بارانداز پادشاه]] می بیند. به علاوه، آریانه با خبر شد که [[گروه طلایی]] (Golden Company) پیمان خود را با [[میر]] (Myr) شکسته است و همچنین او اطلاعاتی مبنی بر اینکه برادرش کوینتین، که به عنوان نگهبان لرد [[آندرس یورن وود|آندرس]] در یورن وود اقامت داشت، به همراه نامه ای رسمی با مهر خاندان مارتل به آنسوی دریای باریک سفر کرده است دریافت کرد. با وجود وابستگی تاریخی [[خاندان یورن وود|یورن وود ها]] به گروه طلایی، آریانه معتقد است که لرد آندرس نقشه دارد که با کمک مزدوران گروه طلایی موافقت پدرش را برای معرفی کوینتین به عنوان شاهزاده دورن بگیرد. او رفتار و کنار آمدن میرسلا براتیون را پس از مرگ برادر بزرگترش [[جافری براتیون| جافری]] و پادشاهی برادر کوچکترش [[تامن براتیون|تامن]] را با قوانین جانشینی دورنی مقایسه کرد و نپذیرفت که حق جانشینی زنان در بارانداز پادشاه اجرا نمی شود.  
آریانه این حرکت پدرش را به عنوان مدرکی برای نگرفتن انتقام  خون برادرش و یا کشته شدن [[الیا مارتل|شاهزاده الیا]] و فرزندانش در [[غارت بارانداز پادشاه]] می بیند. به علاوه، آریانه با خبر شد که [[گروه طلایی]] (Golden Company) پیمان خود را با [[میر]] (Myr) شکسته است و همچنین او اطلاعاتی مبنی بر اینکه برادرش کوینتین، که به عنوان نگهبان لرد [[آندرس یورن وود|آندرس]] در یورن وود اقامت داشت، به همراه نامه ای رسمی با مهر خاندان مارتل به آنسوی دریای باریک سفر کرده است دریافت کرد. با وجود وابستگی تاریخی [[خاندان یورن وود|یورن وود ها]] به گروه طلایی، آریانه معتقد است که لرد آندرس نقشه دارد که با کمک مزدوران گروه طلایی موافقت پدرش را برای معرفی کوینتین به عنوان شاهزاده دورن بگیرد. او رفتار و کنار آمدن میرسلا براتیون را پس از مرگ برادر بزرگترش [[جافری براتیون| جافری]] و پادشاهی برادر کوچکترش [[تامن براتیون|تامن]] را با قوانین جانشینی دورنی مقایسه کرد و نپذیرفت که حق جانشینی زنان در بارانداز پادشاه اجرا نمی شود.{{رف|ضبک|13}}


آریانه برای پیشی گرفتن در پس گیری حق خود، برای ثابت کردن وفاداریش به دورن و برای گرفتن و ارائه چیزی که به نظر نمی رسید پدرش آماده ی ارائه دادنش باشد، نقشه دیوانه واری کشید: او می خواست متکی بر قوانین دورنی و اقامت میرسلا در دورن، او را به عنوان ملکه هفت پادشاهی معرفی کند تا بدین وسیله موجب شروع جنگی با تخت آهنین شود. او همچنین امیدوار بود که به موجب این کار مردمش پشت هم صف آرایی کنند و با آزادی مار های شنزار حمایت آنان را نیز بدست آورد. آریانه فرض می کرد که با این کار پدرش ناچار می شود تصمیمش را برای جانشینی تغییر دهد.
آریانه برای پیشی گرفتن در پس گیری حق خود، برای ثابت کردن وفاداریش به دورن و برای گرفتن و ارائه چیزی که به نظر نمی رسید پدرش آماده ی ارائه دادنش باشد، نقشه دیوانه واری کشید: او می خواست متکی بر قوانین دورنی و اقامت میرسلا در دورن، او را به عنوان ملکه هفت پادشاهی معرفی کند تا بدین وسیله موجب شروع جنگی با تخت آهنین شود. او همچنین امیدوار بود که به موجب این کار مردمش پشت هم صف آرایی کنند و با آزادی مار های شنزار حمایت آنان را نیز بدست آورد. آریانه فرض می کرد که با این کار پدرش ناچار می شود تصمیمش را برای جانشینی تغییر دهد.{{رف|ضبک|13}}




خط ۹۳: خط ۹۳:
=== رقصی با اژدهایان ===
=== رقصی با اژدهایان ===


 
{{اسپویلر|شاهزاده دوران تمام نقشه هایش را به آریانه نشان داد و تمامی مار های شنزار را آزاد کرد. آریانه در مراسم خوشامد گویی به سر [[بالون سوان]] در سمت راست پدرش نشسته بود. ابارا، نایمریا، تینه و نیمی از اشراف دورن در آن جا حضور داشتند تا شاهد دیدن جمجمه احتمالا سر [[گرگور کلگان]] باشند.
{{اسپویلر|شاهزاده دوران تمام نقشه هایش را به آریانه نشان داد و تمامی مار های شنزار را آزاد کرد. آریانه در مراسم خوشامد گویی به سر [[بالون سوان]] در سمت راست پدرش نشسته بود. ابارا، نایمریا، تینه و نیمی از اشراف دورن در آن جا حضور داشتند تا شاهد دیدن جمجمه احتمالا سر [[گرگور کلگان]] باشند.


خط ۱۰۰: خط ۱۰۰:
=== بادهای زمستانی ===
=== بادهای زمستانی ===


 
{{اسپویلر|آریانه به فرمان پدرش برای مطمئن شدن از ادعای [[اگان تارگرین]] از سان اسپیر خارج شد. او سان اسپیر را به همراه تعداد زیادی همراه از جمله سر دیمون سند، که اکنون محافظ قسم خورده او است، [[جاس هود]]، [[گریبالد]]، [[شلز]]، [[نیت]]، [[جین لیدی برایت]] و [[الیا سند]] ترک کرد. در طی سفر، قبل از اینکه سوار کشتی و عازم [[استورم لندز]] شوند، به [[تپه شبح]] رسیدند.}}  
{{اسپویلر|آریانه به فرمان پدرش برای مطمئن شدن از ادعای [[اگان تارگرین]] از سان اسپیر خارج شد. او سان اسپیر را به همراه تعداد زیادی همراه از جمله سر دیمون سند، که اکنون محافظ قسم خورده او است، [[جاس هود]]، [[گریبالد]]، [[شلز]]، [[نیت]]، [[جین لیدی برایت]] و [[الیا سند]] ترک کرد. در طی سفر، قبل از اینکه سوار کشتی و عازم [[استورم لندز]] شوند، به [[تپه شبح]] رسیدند.}}  


خط ۱۰۸: خط ۱۰۸:
{{نقل قول|پسران زیبا تا به حال نقطه ضعف او بودند، به ویژه آن هایی که تاریک تر و خطرناک تر بوده اند.}}
{{نقل قول|پسران زیبا تا به حال نقطه ضعف او بودند، به ویژه آن هایی که تاریک تر و خطرناک تر بوده اند.}}


 
== خانواده ==
== خانواده ==


{{الگو:شجره نامه مارتل}}
{{الگو:شجره نامه مارتل}}


 
== منابع ==
== منابع ==
{{منابع|2}}
{{منابع|2}}
{{الگو:شخصیت های اصلی}}
{{الگو:شخصیت های اصلی}}
[[رده:زنان اشرافی]][[رده:شخصیت های دورن]][[رده:خاندان مارتل]][[رده:شخصیت های اصلی]]
[[رده:زنان اشرافی]][[رده:شخصیت های دورن]][[رده:خاندان مارتل]][[رده:شخصیت های اصلی]]

نسخهٔ ‏۳۰ اکتبر ۲۰۱۳، ساعت ۲۱:۱۲


UnderConstructionOrange.png
در حال ترجمه
این موضوع توسط کاربر:استاد آمون در حال ترجمه است.
این الگو برای این قرار داده شده است که سایر اعضا به صورت موازی این مقاله را ترجمه نکنند.
خاندان Martell.PNG
آریانه مارتل
خاندان Martell.PNG
Arianne martell by daenerys.jpg

عنوان شاهزاده دورن
خاندان خاندان مارتل
تولد در سال 277 پس از ورود اگان در سان اسپیر
کتاب(ها) یورش شمشیر ها (اشاره شده)

ضیافتی برای کلاغ ها (شخصیت اصلی)
رقصی با اژدهایان (حضور دارد)

بادهای زمستانی (شخصیت اصلی)


آریانه مارتل بزرگترین دختر حاکم دورن (Dorne)، شاهزاده دوران (Prince Doran) و همسرش ملاریو از نورووس (Mellario of Norvos) است. براساس رسومات دورنی ها، او وارث سان اسپیر (Sunspear) و حاکم آینده ی دورن است. آریانه در کتاب ضیافتی برای کلاغ ها (Feaster for Crows) یکی از شخصیت های اصلی داستان می شود.


ظاهر و شخصیت

آریانه سرزنده و زیبا است، با پوستی زیتونی، چشمان درشت و کشیده ی تیره و موهایی پرپشت، بلند و مشکی که به صورت حلقه هایی تیره از وسط سرش به پایین می ریزد. او لب هایی پر و سینه هایی برآمده دارد و همانند مادرش قدی کوتاه دارد.[۱][۲] زمانی که در جلسات سیاسی حاضر می شود، بدن ظریف و زنانه اش را با لباس های ابریشمی و جواهرات می پوشاند.

آریانه حسابگر، بی پروا و تندخو است. زمانی که او چیزی را می بیند و خواهان آن می شود به هر قیمتی به دستش می آورد. او خجالتی نیست و در هنگام برخورد با مردان کنترل خود را از دست نمی دهد، گاهی اوقات او کاری می کند که مردان در برخورد با او توجه ویژه ای از خود نشان دهند.[۳] طبق نظر سر اریس اوک هارت (Arys Oakheart) طبیعت آریانه بیش از آن که به پدرش رفته باشد به عمویش ابراین رفته است.[۲] یکی از ضعف های بزرگ آریانه، توجه و مجذوب شدن به مردان خوش قیافه است. از طرفی به نظر می رسد که آریانه با ایمان است و به درگاه هفت دعا می کند.[۴][۳]

علی رقم زیبایی او، آریانه هنوز ازدواج نکرده است و این درحالی است که او 23 سال دارد.[۲]


تاریخ

آریانه اثر Matt Olson

آریانه در بهترین استراحتگاه پدرش، باغ های آبی (Water Gardens)، بزرگ شد. او در سنین جوانی به همراه برادرش کوینتین (Quentyn) به عنوان ملازم فرستاده شد و برادرش تریستین (Trystane) ده سال از او کوچکتر است، در دوران کودکی اش بهترین همراهان او دری (Drey)، گرین (Garin) و سیلوای خال خالی بودند.[۴] هرچند او به دختر عمویش تینه سند (Tyene Sand) خیلی نزدیک بود، با او چیزهای زیادی از جمله تنگ شرابش را شریک می شد، آن ها در سن ده سالگیشان دزدی کردند و او تلاش کرد تا در سنین جوانی تجربه ای جنسی با دری کسب کند. او با بعضی دیگر از مار های شنزار (Sand Snakes) از جمله نایمریا و سارلا نیز روابط نزدیکی داشت.[۵] آریانه به عنوان دختری چاق، به درگاه هفت دعا میکرد تا در سنین بالاتر به او زیبایی عطا کنند. [۳]او در هشت سالگی یک گلدان سرخ (Redpots) داشت زیرا در این زمان او فهمیده بود که مریضی غالبا به کودکان آسیبی نمی رساند ولی می تواند برای بزرگسالان کشنده باشد.[۴]

آریانه خاطره خوبی از عموی بزرگش لووین مارتل (Lewyn Martell) دارد. او زمانی که آریانه تنها هفت سال داشت مرده بود. لووین آنقدر آریانه را قلقلک می داد تا او نتواند خندیدنش را نگه دارد.[۲] آریانه از زمان کودکی اش آریو هوتاه (Areo Hotah) را می شناسد و آن دو به هم تمایل دارند. یکبار شاهزاده ابراین او، تینه و سارلا را به خرابه های شندی استون (Shandy stone) برد. همچنین آریانه و سه تا از مار های شنزار به حاشیه رود مندر (Mander) رفتند و در آن جا مادر تینه را ملاقات کردند.[۴] آریانه تخیللاتی جنسی دارد.[۴] او در سنین جوانی اش تجربه ای جنسی داشت و در چهارده سالگی اش دوشیزگی اش را به دیمون سند (Daemon Sand) تسلیم کرد.[۶]

همچنین زمانی که او چهارده سال داشت، یکی از نامه های پدرش به برادرش را پیدا کرد. او در آن نامه اظهار داشته بود که روزی پسرش کوینتین بر جای او می نشیند و بر دورن حکومت می کند، این نامه به آریانه نشان داد که پدرش، شاهزاده دوران، می خواهد برادرش را جانشین خودش بکند. او بخاطر این کشفش چندین روز گریه کرد. آریانه فروتنانه انتظار داشت که پدرش مراسمی را برای ازدواج او با خواستگاری مناسب وارثش برگزار کند. در عوض، شاهزاده دوران علنا مشغول پذیرایی از خواستگارانی که تعدادی لردهای سالخورده و مسن به نام های بن بیسباری (Ben Beesbury)، والدر فری (Walder Frey)، گیلس راسبی (Gyles Rosby)، الدون استرمونت (Eldon Estermont) و هوی گرندیسون (Hugh Grandison) بودند، شد.

[۲][۵]


آریانه خواستگاران خوبی از جمله دری و برادرش دزیل از دورن، داشت. دیمون سند نیز برای ازدواج با او اجازه خواست اما پدرش او را رد کرد. آریانه دریافت که پدرش تنها دیمون را بخاطر حرامزاده بودنش رد نکرده بود بلکه پدرش می خواست او را به ازدواج کسی خارج از دورن در بیاورد. پدرش قصد داشت او را به ازدواج فردی بسیار بزرگتر از خودش در بیاورد، آریانه سعی کرد در این وصلت چیز خوشایندی پیدا کند اما نتوانست. زمانی که او تقریبا یک بچه بود سعی کرده بود تا رنلی براتیون (Renly Bratheon) را در طی بازدیدش از دورن اغفال کند. او همچنین از پدرش خواست که او را به های گاردن بفرستد تا ویلاس تایرل را ملاقات کند. شاهزاده دوران از اینکار امتناع کرد و هنگامی که او خود به کمک تینه به سمت های گاردن راه افتاد، شاهزاده ابراین در بین راه جلویش را گرفت. زمانی که لرد هاستر تالی پیشنهاد ازدواج آریانه را با وارثش ادمور داد، آریانه بسیار خوشحال شد اما پدرش با فرستادن او به ریورران مخالفت کرد.[۵][۳]


آریانه مدت طولانی ای از پدرش و شیوه حکومت او ناراحت بود، او فکر می کرد که پدرش ضعیف و مردد است. به عنوان وارث سان اسپیر، او مجاز بود که در نبود پدرش بر دورن حکومت کند.

به دلیل این که ابراین به طور منظم به پدرش سر میزد، او تنها دوبار در سال احضار می شد، او شک داشت که پدرش احترام زیادی برای او قائل باشد.[۲]

ارجاعات در کتاب

بازی تاج و تخت

نزاع شاهان

به عنوان بخشی از پیمان اتحاد بین تخت آهنین و خاندان مارتل، تیریون لنیستر شاهزاده میرسلا را به دورن فرستاد تا زمانی که به اندازه کافی بزرگ شود و بتواند با تریستین مارتل (Trystane Martell) ازدواج کند، به عنوان یک ملازم در آن جا بماند. سر اریس اوکهارت از گارد پادشاه به عنوان محافظ او را همراهی می کند.[۲]

یورش شمشیر ها


ضیافتی برای کلاغ ها

رقصی با اژدهایان

بادهای زمستانی

نقل قول

من یه دختر احمق خود رای بودم، وارد بازی تاج و تخت شدم و درست عین تاس روی تخته غل خوردم.
پسران زیبا تا به حال نقطه ضعف او بودند، به ویژه آن هایی که تاریک تر و خطرناک تر بوده اند.


خانواده

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
پرنسس
دورن
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
لوین
مارتل
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
دوران
 
ملاریو
از نورووس
 
مورس
 
اولیوار
 
الیا
 
ریگار
تارگرین
 
زنان
مختلف
 
ابراین
«افعی سرخ»
 
الاریا سند
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
آریانه
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
رینیس
 
 
 
 
 
 
ابارا سند
 
 
 
 
 
 
 
الیا سند
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
کوینتین
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
اگان
 
 
 
 
 
 
نایمریا سند
 
 
 
 
 
 
 
اوبلا سند
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
تریستان
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
تاینه سند
 
 
 
 
 
 
 
دورا سند
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
سارلا سند
 
 
 
 
 
 
 
لورزا سند
 
 


منابع