خاندان بولتون

در حال ترجمه این موضوع توسط کاربر:نگار در حال ترجمه است. این الگو برای این قرار داده شده است که سایر اعضا به صورت موازی این مقاله را ترجمه نکنند.

خاندان بولتون از درد فورت
شعار	«تیغ‌هایمان برنده است»
جایگاه	درد فورت
لرد فعلی	روس بولتون
منطقه	شمال
عنوان	لرد درد فورت محافظ شمال
وارث	رمزی اسنو
لرد بالا دست	خاندان براتیون از بارانداز پادشاه

خاندان بولتون از دردفورت (dreadfort) تباری قدیمی از نخستین انسان ها (first men)هستند و قدمتشان به عصر قهرمانان (age of heroes)می‌رسد. مردی پوست کنده به رنگ سرخ بر روی زمینه صورتی نماد خاندان می‌باشد. جایگاهشان، دردفورت است و یکی از قدرتمندترین خاندان‌های شمال (north)هستند. بولتون‌ها به سلاخی کردن دشمنان خود معروفند.

بنا به گفته‌های جرج آر. آر. مارتین(George r.r. martin)، شعار آنها « تیغ‌هایمان برنده است » می‌باشد، در حالی که شعار رایج در بین بولتون‌ها « یک مرد سلاخی شده هیچ رازی ندارد » است.

تاریخچه

روس بولتون, لرد فعلی درد فورت - اثر Sardag ©

بولتون‌ها خاندانی باستانی و قدرتمندند که برای قرن‌ها رقیبان سرسخت پادشاهان شمال(kings in the north)، استارک‌های وینترفل بودند. بولتون‌ها چندین بار موفق به کسب پیروزی در برابر استارک‌ها شدند و چندین لرد استارک را پوست کنده و پوستشان را در قلعه‌شان، دردفورت، آویزان کردند. طبق شایعات، بعضی از لردهای بولتون، پوستِ کنده شده دشمنان خود-از جمله استارک‌ها همچون پسر بائل - را به عنوان شنل به تن می کردند. این عمل به بولتون‌ها شهرت شومی بخشیده است، و گفته شده است که شاه افسانه‌ای شب (night’s king) نیز بولتون بوده است.

هزاران سال پیش، دردفورت با گری استارک‌های ولفزدن(wolf’s den) در یک قیام ناموفق علیه استارک‌ها شورش کردند. در چندین مورد نامشخص، در قرون گذشته، بولتون‌ها علیه استارک‌ها شورش کردند. ارتش استارک به مدت دو سال دردفورت را محاصره کرد تا آنکه بولتون‌ها تسلیم پادشاه هارلون استارک (harlon stark)شدند و برای بار دیگر پرچم‌هایشان را پایین آوردند. حدود یک هزار سال پیش، بولتون‌ها درمقابل وینترفل زانو زده و پذیرفتند که عمل پوست کندن دشمنانشان را کنار بگذارند. برای قرن‌ها بولتون‌ها به استارک‌ها وفادار ماندند، هرچند شایعاتی وجود داشت که آنها در خفا به پ.ست کندن زندانی‌هایشان ادامه داده‌اند و یک تالار مخفی در دردفورت برای نمایش پوست‌های دشمنانشان دارند.

در آغاز نغمه ای از یخ و آتش لرد دردفورت روس بولتون (roose Bolton) است. زمانی که لرد بالادست او، ادارد استارک (eddard stark)، پرچم داران شمالی‌اش را برای جنگ در قیام رابرت (robert’s rebellion) فرا می خواند، لرد روس سلاح به دست در نبرد ترایدنت (battle of the trident)می‌جنگد. بعد از جنگ، او پینهاد می‌دهد که لرد رابرت براتیون (Robert baratheon) باید گلوی گارد افسانه‌ای پادشاه، باریستان سلمی (barristan selmy) را ببرد، اما در عوض رابرت استادان(maesters) خود را برای مداوای او می‌فرستد.

حوادث اخیر

بازی تاج و تخت

پس از دستگیری ادارد استارک در بارانداز پادشاه (king’s landing)، لرد روس بولتون به درخواست راب استارک (robb stark) مبنی بر فراخوانی پرچم‌دارانش به وینترفل، پاسخ می‌دهد. یک بولتونی یک سروین را در اسموکینگ لاگ (smoking log)در شهر زمستانی(winter town) خارج از قلعه چاقو می‌زند. روس و رابت گلاور (Robett glover) خواستار فرمان می‌شوند. وقتی شمالی‌ها در دوقلوها (the twins) دو تکه می‌شوند، بولتون به خواسته‌اش یعنی فرماندهی ارتشی از پیاده نظام برای مشغول کردن لرد تایوین لنیستر (tywin lannister) می‌رسد. روس با راه‌پیمایی امیدوار بود که تایوین را از خود اطلاع نگه دارد، اما مجبور شد در نبرد گرین فورک به مقابله بپردازد. او در دهانه گذرگاه ارتش خود را بازیابی کرده و آماده می‌شود با حملات پی در پی خطوط آذوقه لنیستر را فلج کند.

نزاع شاهان

روس با والدا فری چاق در دوقلوها ازدواج می‌کند و روبی فورد و چهارراهی را در اختیار می‌گیرد. در پی انجام فرمان سر ادمور تالی، روس و سر هلمن تالهارت ، به هارن هال لشکرکشی می‌کنند. بولتون با معامله با گروه مزدور اصحاب شجاع در داخل قلعه و کمک آریا استارک (arya stark) و جیکن هگار موفق به تصاحب قلعه می‌شود. در هارنهال، روس ناخواسته آریای مجهول الهویه را به عنوان پیاله‌دار خود تعیین می‌کند. پس از آنکه لرد روس از تصرف عمده مناطق شمال توسط گریجوی‌ها و پیروزی قوای لنیستر-تایرل در نبرد بلک واتر مطلع می‌شود، به نام راب هلمن و رابت گلاور برای حمله به داسکندیل می‌فرستد.

در همین حین، پسر نامشروع روس، رمسی اسنو، با دونلا هورن وود ازدواج کرده و سپس او را می‌کشد و زمین‌های هورن وود را برای خودش برمی‌دارد. او سپس مردان دردفورت را در جریان خیانت به شمالی‌های تحت فرمان سر رودریک کسل رهبری می‌کند، وینترفل را می‌سوزاند و تمامی ساکنانش را سلاخی یا اسیر می‌کند.

یورش شمشیرها

پرچمداران بولتون - اثر Amok ©

ارتش شمالی‌ها که از طرف روس به سرزمین های سلطنتی فرستاده شده بودند در نبرد داسکندیل شکست می‌خورد.

هنگامی که سر جیمی لنیستر توسط اصحاب شجاع دستگیر می‌شود، روس به شرط آنکه مقصر قطع شدن دستش را اصحاب دلیر بداند به او اجازه رفتن می‌دهد. روس کاپیتانش، والتون پا فولادی(steelshanks walton) و 200 نفر را برای همراهی جیمی در راهش روانه کرد.

همان روزی که جیمی هارن هال را ترک می‌کند، روس به شمال می‌رود تا در مراسم ازدواج ادمور تالی در دوقلوها شرکت کند. او می بیند که ارتش عقبی‌اش تحت فرماندهی سر وایلیس مندرلی (wylis manderly) توسط سر گرگور کلگان(gregor clegane) در نبرد روبی فورد در هم شکسته می‌شود. او ششصد نفر را تحت فرماندهی سر کایل کاندون (kyle condon) و رانل استات (ronnel stout) برای محافظت از ترایدنت(trident) می‌گذارد. روس با ارتشی شامل سه هزار پیاده و پانصد سواره، که بیشترشان بولتونی یا کاراستارکی هستند، به دوقلوها می‌رسد.

اعمال روس در نهایت با شخصا کشتن پادشاهش، راب استارک، در عروسی سرخ، که توسط لرد والدر فری برنامه ریزی و توسط تایوین لنیستر حمایت شده بود، به نهایت خود می رسد. با اهدای عنوان محافظ شمال به روس از سوی تخت آهنین، خاندان بولتون جایگاه خاندان استارک را تصاحب می کند.در همین حال نیز با اعطای حکم مشروعیت سلطنتی به رمسی اسنو از سوی شاه تامن نامش به رمسی بولتون تغییر می‌یابد. رمسی نیز با شکنجه کردن زندانی‌اش تیان گریجوی خود را سرگرم می‌کند.

رقصی با اژدهایان

مشروعیت بولتون توسط استنیس و چند تن از لردهای شمالی مورد اعتراض قرار می‌گیرد و تقریباتمامی لردها آن را انکار می‌کنند. قوی‌ترین پشیبانان لرد روس آشنایان او از خاندان‌های داستین و رایسول هستند.

نیروهای روس همراه با ارتش دوقلوها به شمال لشکرکشی می‌کنند. راه عبور او به لطف تلاش‌های تیان گریجوی ، که توسط رمسی رام شده است، امن است. تیان موفق شده بود که پادگان آهن زادگان را راضی به تسلیم کند، و رمسی آنها را زنده پوست کنده بود. در شمال، روس به رمسی دستور می‌دهد که محتاطانه‌تر رفتار کند ، و به خاطر تضمین مشروطیت سلسه، مقدمات ازدواج او با «آریا استارک» که در واقع جین پول است را فراهم می‌کند.

ارتش بولتون-فری با باریدن برف زمستانی ،در انتظار حمله شاه استنیس، در وینترفل مستقر می‌شوند. از طرفی روس باید با تنش های بین جناحین، خصوصا بین فری‌ها و لرد وایمن مندرلی، دست و پنجه نرم کند. تیان موفق می‌شود با جین فرار کند.

با توجه به نامه‌ای که از طرف رمسی برای جان فرستاده شده، بولتون‌ها ارتش استنیس را شکست داده‌اند.

خاندان بولتون در انتهای قرن سوم

بولتون‌های شناخته شده در دوره زمانی حوادث نغمه ای از یخ و آتش:

• لرد روس بولتون، لرد دردفورت و محافظ شمال، معروف به «لرد زالو».
  • لیدی {بتانی رایزول}، همسر دومش، فوت شده.
    • {دومریک بولتون}، تنها پسر حلال‌زاده او، فوت شده.
  • رمسی بولتون، متولد شده به عنوان رمسی اسنو و معروف به «حرامزاده دردفورت»، پسر دیوانه و وارث او. او خود را لرد یورن وود و لرد وینترفل نامیده است.
    • {دونلا یورن وود}، همسر نخست رمسی. پس از زندانی شدن بدون خوراک، هلاک شد.

«آریا استارک»، در واقع جین پول، همسر دوم رمسی. در حال حاضر تحت حفاظت استنیس براتیون می‌باشد.

• • لیدی والدا فری، همسر جدید لرد روس، معروف به والدای چاق.

بتانی رایسول

روس بولتون

والدا فری

دومریک بولتون

رمسی اسنو

«آریا استارک»

اهالی خانه

• والتون، معروف به ساق پولادی، فرمانده لرد روس.

* استاد تایباد، مشاور، درمانگر و معلم در دردفورت. لرد روس او را در سپاه آرنولف کاراستارک گذاشت. در حال حاضر به دستور پادشاه استنیس براتیون در اسارت است.

• والدر فری، معروف به والدر بزرگ، ملازم رمسی.
• {والدر فری}، معروف به والدر کوچک، ملازم رمسی. بدست «روح وینترفل» کشته شد، احتمالا تیان گریجوی، یا منس رایدر و عروسان نیزه‌اش یا مردی از خاندان مندرلی.
• المار فری، پادوی لرد روس.

{ریک}، مردی از سپاهیان که به بوی بدش بدنام بود. درحالی که نقش رمسی را بازی می‌کرد، بدست مردان رودریک کسل کشته شد.

ریک، سابقا تیان گریجوی، گروگان و متصدی رمسی.

بن بونز، سگبان دردفورت و یکی از «پسران حرامزاده» رمسی.

دیمون برام برقص، الین ترشرو، پوست کن، خرخر، مردان اسلحه به دست سوگند خورده به خاندان بولتون و از اعضای «پسران حرامزاده» رمسی.

{لوتون}، از دیگر «پسران حرامزده». در جریان دعوای مردان مندرلی و فری بشدن مجروح شد و رمسی کار او را تمام کرد.

{دیک زرد}، از دیگر «پسران حرامزده». به دست رووان، یک عروس نیزه وحشی، کشته شد.

نایمریا، معروف به «نن». پیاله‌دار سابق لرد روس در هارنهال. در واقع آرای استارک تغییر چهره داده بود.

نیگ، مردی مسلح.