رقص اژدهایان: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۳۷۵: خط ۳۷۵:
[[دنریس تارگرین]] داستان‌هایی دربارهٔ رقص و مرگ [[رینيرا تارگرین]] از برادرش [[ویسریس تارگرین|ویسریس]] آموخته بود.{{رف|ربا|11}}همچنین در ''بازی تاج‌وتخت''، در فصل پایانی، اشاره‌ای به گذر قرن‌ها از رخدادهای رقص شده است.{{رف|بتت|71}}
[[دنریس تارگرین]] داستان‌هایی دربارهٔ رقص و مرگ [[رینيرا تارگرین]] از برادرش [[ویسریس تارگرین|ویسریس]] آموخته بود.{{رف|ربا|11}}همچنین در ''بازی تاج‌وتخت''، در فصل پایانی، اشاره‌ای به گذر قرن‌ها از رخدادهای رقص شده است.{{رف|بتت|71}}
== نقل و قول‌ها ==
== نقل و قول‌ها ==
{{نقل قول|من مردی بی‌رحم نیستم، سر داووس. تو مرا می‌شناسی. سال‌هاست می‌شناسی. این فرمان من نیست. همیشه چنین بوده، از زمان [[اگان تارگرین اول|اگان]] و پیش از او. [[دیمون بلک‌فایر]]، [[برادران توین]]، [[شاه کرکس]]، استاد اعظم [[هارت]] … خائنان همیشه با جانشان تاوان داده‌اند … حتی [[رینيرا تارگرین]]. او دختر [[ویسریس تارگرین اول|یک شاه]] بود و مادر [[اگان تارگرین سوم|دو]] [[ویسریس تارگرین دوم|دیگر]]، اما به‌خاطر تلاش برای ربودن تاج [[اگان دوم تارگرین|برادرش]]، مرگی درخور خائنان یافت. این قانون است. قانون، داووس. نه بی‌رحمی.{{رف|یش|36}
|گوینده}}
{{نقل قول|رقص جنگی بود بی‌مانند در تمام تاریخ دراز [[هفت پادشاهی]]. گرچه ارتش‌ها در نبردهای خونین رو‌به‌روی هم ایستادند، بیشتر کشتار بر آب رخ داد و … به‌ویژه … در آسمان، آن‌جا که [[اژدها]] با اژدها با دندان و چنگال و [[آتش اژدها|شعله]] می‌جنگید. این جنگ همچنین با پنهان‌کاری، قتل و خیانت شناخته شد؛ جنگی در سایه‌ها و پلکان‌ها، تالارهای شورا و حیاط قلعه‌ها، با خنجرها و دروغ‌ها و [[زهر]].{{رف|آوخ|مرگ اژدهایان - سیاهان و سبزها}}|نوشته‌های [[گیلدین]]}}
{{نقل قول|رقص جنگی بود بی‌مانند در تمام تاریخ دراز [[هفت پادشاهی]]. گرچه ارتش‌ها در نبردهای خونین رو‌به‌روی هم ایستادند، بیشتر کشتار بر آب رخ داد و … به‌ویژه … در آسمان، آن‌جا که [[اژدها]] با اژدها با دندان و چنگال و [[آتش اژدها|شعله]] می‌جنگید. این جنگ همچنین با پنهان‌کاری، قتل و خیانت شناخته شد؛ جنگی در سایه‌ها و پلکان‌ها، تالارهای شورا و حیاط قلعه‌ها، با خنجرها و دروغ‌ها و [[زهر]].{{رف|آوخ|مرگ اژدهایان - سیاهان و سبزها}}|نوشته‌های [[گیلدین]]}}


{{نقل قول|'''آریس''': [[هفت پادشاهی]] هرگز ملکه‌ای بر تخت نداشته‌اند.<br> '''آریان''': [[ویسریس تارگرین اول|ویسریس نخست]] می‌خواست دخترش [[رینيرا تارگرین|رینيرا]] پس از او جانشین شود. این را انکار می‌کنی؟ اما هنگامی که شاه در بستر مرگ بود، [[لرد فرمانده محافظان شاه]] تصمیم گرفت که چنین نباشد.<br> ''آریس''': [[کریستون کول|شاه‌ساز]] زیانی بزرگ بر جای گذاشت و در [[کشتار قصاب|همان‌قدر سنگین تاوانش را داد]]، اما …{{رف|ضبک|13}}||گفت‌وگوی [[آریس اوکهارت]] و [[آریان مارتل]]}}
{{نقل قول|'''آریس''': [[هفت پادشاهی]] هرگز ملکه‌ای بر تخت نداشته‌اند.<br> '''آریان''': [[ویسریس تارگرین اول|ویسریس نخست]] می‌خواست دخترش [[رینيرا تارگرین|رینيرا]] پس از او جانشین شود. این را انکار می‌کنی؟ اما هنگامی که شاه در بستر مرگ بود، [[لرد فرمانده محافظان شاه]] تصمیم گرفت که چنین نباشد.<br> ''آریس''': [[کریستون کول|شاه‌ساز]] زیانی بزرگ بر جای گذاشت و در [[کشتار قصاب|همان‌قدر سنگین تاوانش را داد]]، اما …{{رف|ضبک|13}}||گفت‌وگوی [[آریس اوکهارت]] و [[آریان مارتل]]}}
{{نقل قول|من مردی بی‌رحم نیستم، سر داووس. تو مرا می‌شناسی. سال‌هاست می‌شناسی. این فرمان من نیست. همیشه چنین بوده، از زمان [[اگان تارگرین اول|اگان]] و پیش از او. [[دیمون بلک‌فایر]]، [[برادران توین]]، [[شاه کرکس]]، استاد اعظم [[هارت]] … خائنان همیشه با جانشان تاوان داده‌اند … حتی [[رینيرا تارگرین]]. او دختر [[ویسریس تارگرین اول|یک شاه]] بود و مادر [[اگان تارگرین سوم|دو]] [[ویسریس تارگرین دوم|دیگر]]، اما به‌خاطر تلاش برای ربودن تاج [[اگان دوم تارگرین|برادرش]]، مرگی درخور خائنان یافت. این قانون است. قانون، داووس. نه بی‌رحمی.{{رف|یش|36}|[[استنیس باراثیون]] خطاب به [[داووس سی‌ورث]]}}


==درخت خانواده خانه تارگرین در طول رقص==  
==درخت خانواده خانه تارگرین در طول رقص==  
۱۲۴

ویرایش