۱۲۴
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
| خط ۳۵۷: | خط ۳۵۷: | ||
برای رهایی از اُلف سفید، هوبرت جامی از [[شراب طلایی آربور]] زهرآلود نوشید و او را هم به کام مرگ برد. بیرهبر شدن سبزها و نبود سواری برای سیلور وینگ، سبب شد لرد پیک سپاه را به عقبنشینی فرمان دهد. بدین ترتیب [[بارانداز پادشاه]] از خطر سقوط به دست سبزها نجات یافت.{{رف|آوخ|مرگ اژدهایان - رینيرا سرنگونشده}} | برای رهایی از اُلف سفید، هوبرت جامی از [[شراب طلایی آربور]] زهرآلود نوشید و او را هم به کام مرگ برد. بیرهبر شدن سبزها و نبود سواری برای سیلور وینگ، سبب شد لرد پیک سپاه را به عقبنشینی فرمان دهد. بدین ترتیب [[بارانداز پادشاه]] از خطر سقوط به دست سبزها نجات یافت.{{رف|آوخ|مرگ اژدهایان - رینيرا سرنگونشده}} | ||
=== مرگ رینیرا === | === مرگ رینیرا === | ||
[[پرونده:Season5Dance of Dragons25.png|بندانگشتی|400px|[[رینيرا تارگرین]] به [[سانفایر]] خورانده میشود. در محتوای تکمیلی بلوری فصل پنجم ''[[بازی تاجوتخت]]''.]] | [[پرونده:Season5Dance of Dragons25.png|بندانگشتی|400px|[[رینيرا تارگرین]] به [[سانفایر]] خورانده میشود. در محتوای تکمیلی بلوری فصل پنجم ''[[بازی تاجوتخت]]''.]] | ||
[[رینيرا تارگرین]] در [[روزبی]] اجازهٔ ورود نیافت و تنها یک شب در [[استوکوورث]] ماند، نیمی از [[شنلهای طلایی]] او در راه گریختند و مهاجمان چندین تن از شوالیههایش را کشتند. در [[داسکندیل]] اجازهٔ ورود یافتند اما نتوانستند بیش از چندی بمانند. چون نمیخواست از پسرش [[اگان سوم تارگرین|اگان خردسال]] جدا شود و کشتی در اختیار نداشت، رینيرا تاج خود را فروخت تا بهای گذر بر یک کشتی [[براووسی]] را بپردازد. او به [[دراگوناستون]] بازگشت به امید آنکه از [[تخم اژدها]]ی جزیره، اژدهای تازهای بیرون آید. | |||
سر [[آلفرد بروم]] و سربازانش باقیماندهٔ افراد رینيرا را کشتند و ملکه، ندیمههایش و اگان خردسال را به اسارت گرفتند. پس از ورود به دروازهها، رینيرا با [[اگان دوم تارگرین]] و [[سانفایر]] زخمی روبهرو شد. اگان بزرگ، رینيرا را به اژدهایش خوراند در حالی که اگان خردسال نظارهگر بود. چون این امکان بود که وفاداران رینيرا به نام پسرش همچنان به جنگ ادامه دهند، اگان خردسال گروگان شد. این رویداد در روز بیستودوم از ماه دهم سال {{تاریخ|130}} رخ داد. | سر [[آلفرد بروم]] و سربازانش باقیماندهٔ افراد رینيرا را کشتند و ملکه، ندیمههایش و اگان خردسال را به اسارت گرفتند. پس از ورود به دروازهها، رینيرا با [[اگان دوم تارگرین]] و [[سانفایر]] زخمی روبهرو شد. اگان بزرگ، رینيرا را به اژدهایش خوراند در حالی که اگان خردسال نظارهگر بود. چون این امکان بود که وفاداران رینيرا به نام پسرش همچنان به جنگ ادامه دهند، اگان خردسال گروگان شد. این رویداد در روز بیستودوم از ماه دهم سال {{تاریخ|130}} رخ داد. | ||
در روز نهم از ماه دوازدهم، سانفایر زرین در دراگوناستون مُرد. پس از آن، اگان آغاز به طرحریزی بازگشت به [[پایتخت (کینگزلندینگ)|کینگزلندینگ]] کرد. گرچه رینيرا مرده بود، آرمان او زنده ماند. اگان دوم بار دیگر بر تخت نشست، اما تنها برای نیم سال دیگر دوام آورد.{{رف|آوخ|مرگ اژدهایان - فرمانروایی کوتاه و غمانگیز اگان دوم}} | در روز نهم از ماه دوازدهم، سانفایر زرین در دراگوناستون مُرد. پس از آن، اگان آغاز به طرحریزی بازگشت به [[پایتخت (کینگزلندینگ)|کینگزلندینگ]] کرد. گرچه رینيرا مرده بود، آرمان او زنده ماند. اگان دوم بار دیگر بر تخت نشست، اما تنها برای نیم سال دیگر دوام آورد.{{رف|آوخ|مرگ اژدهایان - فرمانروایی کوتاه و غمانگیز اگان دوم}} | ||
===ماه سه پادشاه=== | ===ماه سه پادشاه=== | ||
پس از مرگ [[رینيرا تارگرین]]، آشوب در [[بارانداز پادشاه]] ادامه یافت. سه مدعی مختلف برای تخت آهنین ظاهر شدند که هر کدام خود را پادشاه نامیدند: | پس از مرگ [[رینيرا تارگرین]]، آشوب در [[بارانداز پادشاه]] ادامه یافت. سه مدعی مختلف برای تخت آهنین ظاهر شدند که هر کدام خود را پادشاه نامیدند: | ||
ویرایش