Content.png
این مقاله ناقص است. با توسعه ی آن یا ویرایش متن موجود به دانشنامه نغمه ای از یخ و آتش کمک کنید.
قسمت‌های ناتمام.

شمال (The North) یکی از مناطق وستروس (westeros) است و تا پیش از جنگ فتح (War of Conquest) کشوری مستقل بوده است. شمال تمامی نواحی جنوب دیوار تا شمال نک را در بر می گیرد. خاندان استارک برای مدت چند هزار از فراز قلعه‌ی وینترفل بر شمال حکومت کرده‌اند. خاندان بولتون، آمبر، کار استارک و مندرلی (Manderly) از دیگر خاندان‌های برجسته‌ی شمال هستند. به حرام‌زادگان شمال که اصالتی نجیب‌زاده دارند نام خانوادگی «اسنو» داده می‌شود.

نقشه ی شمال

جغرافیای شمال

 
وینترفل
همچنین ببینید: مکان‌های شمال

شمال بسیار وسیع است، بزرگترین قلمروی هفت پادشاهی است و مساحت آن تقریبا با مجموع مساحت تمام شش پادشاهی دیگر روی هم برابر است.[۱] شمال تراکم جمعیتی پایینی دارد. تعدادی معدود از برج های دیده بانی و روستا های کوچک در دل دشت های و جنگل های وسیع، تپه‌های پوشیده از کاج و کوه‌های پر از برف شمال جای گرفته‌اند. زمستان‌های شمال بسیار سرد و سخت است، و حتی در تابستان‌ها نیز برف می‌بارد.

شمال دو سد دفاعی عمده دارد، دیوار در شمال، و نک در جنوب. شمال از هر دو سو با دریاهای بزرگی احاطه شده است، دریای لرزان در شرق و دریای غروب در غرب.[۲]

وینترفل، جایگاه باستانی خاندان استارک قلعه‌ای بزرگ است که درست در مرکز شمال قرار گرفته است. جنگل وسیع گرگ‌ها، بزرگترین جنگل هفت پادشاهی است که از شمال غرب تا خلیج یخ و دماغه اژدهای دریایی گسترش یافته است. دیپ وود موت، جیگاه خاندان گلاور در جنگل گرگ‌ها قرار دارد. خاندان مورمونت بر جزیره خرس در خلیج یخ حکومت دارند. کوهستان های شمالی از جنگل گرگ‌ها تا دیوار امتداد دارد و سکونتگاه قبایل کوهنشین شمالی است.[۲]

در جنوب جنگل گرگ‌ها تپه‌ماهورها و تعدادی دریاچه قرار دارد. تورهن اسکور، جایگاه خاندان تالهارت، در کنار بزرگترین دریاچه واقع شده است. در غرب دور و در امتداد دریای غروب ساحلی سنگی قرار دارد که چندین دهکده‌ی ماهیگیری را در خود جای داده است. در جنوب شرقی ساحل سنگی و شمال خلیج آب های درخشان ریلز واقع شده؛ دشت‌هایی که خاندان رایسول بر آن حکومت دارند. در شرق ریلز و در جنوب وینترفل بارولندز قرار دارد، تپه ماهورهایی که در جای جای آن پشته‌های نخستین انسان ها قرار دارد. خاندان داستین شهر بزرگ بارو تاون را اداره می‌کند. رودخانه‌های بی‌نام بسیاری از بارو تاون و نزدیکی‌های تورهن اسکور سرچشمه گرفته و به جنوب در سالت اسپیرز می‌ریزند. رود بی‌نام دیگری نیز ساحل سنگی را از ریلز جدا می‌کنند.[۲]

در جنوب بارو تاون نک قرار دارد، تنگه‌ای که مرز جنوبی با سرزمین های رودخانه را شکل می‌دهد. نک، مرداب وسیع و سرچشمه گرین فورک موطن مردان مرداب است و خاندان رید از قلعه‌ی متحرک گری واتر واچ بر آن حکومت دارد.[۳] قلعه‌ی مخروبه‌ی موت کیلین که بر گذرگاه و در نزدیکی رودخانه تب واقع شده، دسترسی به شمال را از طریق نک کنترل می‌کند. اینجا همان جایی است که پادشاهان شمال مهجمان جنوبی را عقب زدند.[۴]

شبه‌جزیره‌ای بزرگ در غرب نک و در جنوب سالت اسپیر و خلیج آب‌های درخشان قرار دارد. فلینتس فینگر، جایگاه خاندان فلینت از فلینتس فینگر در ساحل شمالی آن، و دماغه کرکن و صخره‌های فلینت، به ترتیب، در امتداد ساحل غربی و جنوبی آن قرار دارند. در جنوب شبه‌جزیره خلیج مردان آهن و جزایر آهن واقع شده است.[۵]

در شرق بارولندز وایت نایف قرار دارد که یکی از رودخانه‌های عمده‌ی شمال بوده و از لانگ لیک د شمال شرق وینترفل سرچشمه می‌گیرد. قلعه سرون، جایگاه خاندان سروین، در نزدیکی انشعابی در جنوب وینترفل واقع شده است. وایت نایف به وایت هاربر می‌ریزد، یکی از عمده‌ترین شهرهای هفت پادشاهی و بندر اصلی شمال. در جنوب شرقی وایت هاربر، اولد کسل، جایگاه خاندان لاک واقع شده، درحالی که در نقاط شرقی‌تر رمز گیت و شاخه شکسته قرار دارند که از تپه های شیپس هد در شمال شرق وایت هاربر سرچشمه می‌گیرد. ویدوز واچ، جایگاه خاندان فلینت از ویدوز واچ، در شبه‌جزیره‌ای جدا افتاده در شرق رمز گیت و در دریای لرزان ساخته شده است.[۶] بیشتر مناطق جنوب شرقی شمال تحت سلطه‌ی خاندان مندرلی از وایت هاربر است[۷] که توسط بایت از دره ارن جدا می‌شود.

هورن وود، جایگاه خاندان هورن وود، در شمال وایت هاربر و جنوب درد فورت، جایگاه خاندان بولتون، قرار دارد. درد فورت در کنار ویپینگ واتر واقع شده که به شرق و به سوی دریای لرزان در جریان است. در شمال شرقی درد فورت، سرزمین‌های جنگلی خاندان کاراستارک است. در شرق قلعه‌یشان، کارهولد، صخره های خاکستری جای دارد.[۸] در خلیج فک ها نیز تعدادی جزیره از جمله اسکاگوس و جزیره‌ی بدون سکنه‌ی اسکین قرار دارد. گفته می‌شود اسکاگوس سکونتگاه آدم‌خوارها و تک شاخ‌هاست و تنها اسما توسط خاندان استارک از وینترفل کنترل می‌شود.[۹]

شمال وینترفل و درد فورت و شمال غرب کارهولد، زمین‌های خاندان آمبر قرار دارد و قلعه‌یشان، لست هارث در درون جنگل واقع شده است. آمبرها لونلی هیلز[۱۰] و زمین‌های در امتداد خلیج فک‌ها[۱۱] را کنترل می‌کنند. آخرین رودخانه از لست هارث آغاز شده و به سمت جنوب و بین کارهولد و درد فورت جریان دارد.[۱۲]

استحکامات غول‌آسای دیوار شمال را از تهدیدهای آنسوی دیوار، ازجمله وحشی ها محافظت می‌کند. گیفت، زمین‌های نگهبانان شب در شمال زمین‌های آمبر، دیوار را از سرزمین‌های متعلق به وینترفل جدا می‌کند.

وینترفل و موت کیلین بر سر راه شاهی قرار دارند که کسل بلک در دیوار را به سرزمین‌های رودخانه در جنوب پیوند می‌دهد.

مردم

 
شمالی ها را گاهی گرگ می نامند. اثری از Tiziano Baracchi

تقریباً همه‌ی مردم شمال از نسل نخستین انسان‌ها هستند. آن‌ها مردمانی سرسخت خشن و جسورند که راحتی جنوب را به دیده‌ی تحقیر می نگرند. اغلب آن‌ها هنوز خدایان قدیم و درختان قلب را می‌پرستند و تمایل کمی به خدایان جدید دیده می‌شود. البته تعدادی کمی از جمله خاندان مندرلی، خاندان وایت هیل و خاندان ولز به مذهب هفت معتقدند.[۱۳] بیشتر شوالیه‌های شمال در مناطق جنوبی زندگی می‌کنند.[۱۴]

آب و هوا و زمین شمال در برابر نیاز‌های روزمره‌ی مردمان به راحتی تسلیم نمی‌شود. سرمای مداوم و چنگ آهنین زمستان شمالی‌ها را از مردمان پادشاهی‌های جنوب نک جدا کرده است. تمام زندگی در گرو این حقیقت است که زمستان خواهد رسید و آن‌ها باید خود را آماده کنند تا از آن، جان به در برند. در چنین محیطی نه از تواضع تو خالی خبری است، نه از تشریفات درباری و نه از تورنومنت‌ها و فرهنگ تجملی. فرهنگ آن‌ها هرگز با رسوم جنوبی تماس چندانی نداشته، از این رو مردمان شمال، خصوصاً استارک‌ها، سخت پایبند شرفی هستند که با دسیسه‌ها و توطئه‌های مرسوم در دربار‌های جنوبی آلوده نشده است. شمالی‌ها حافظه‌ای طولانی دارند و چیزی را فراموش نخواهند کرد. یک لرد شمالی که در پی گرفتن انتقام مشروعش بر نیاید، باید این تهدید را که مردانش علیه او برگردند را به جان بخرد.

برخی شمالی‌ها در نواحی دورافتاده زندگی می کنند، مناطقی دور دست که در آن مردمان تنها کمی بیش از قبایل و طوایفی از جنگجویان وحشی هستند. حتی این مردم دور افتاده از جمله مردم مرداب، قبایل کوهستان شمالی و اسکاگوسی‌ها واسال استارک ها هستند. آن‌ها البته این اجازه را دارند که رسوم و سنن سابق خود را ادامه دهند مشروط بر آن که به وینترفل وفادار بمانند.

نشان‌های خانوادگی در شمال به میزان قابل توجهی از جنوب ساده‌تر است، که بیانگر آن است که شوالیه‌گری در شمال نفوذ کمتری دارد. به علت وجهه‌ی مذهبی آن، بسیاری از شمالی‌ها حاضر نمی شوند آیین‌های مقدس را انجام دهند و از این رو شوالیه (Knight) نمی‌شوند. با این وجود شمالی‌ها به نگهبانان شب احترام بسیاری می‌گذارند.

بنا به منابع نیمه‌موثق[۱۵]، شمال می‌تواند چهل و پنج هزار سرباز بسیج کند، با این وجود مدتی طول می‌کشد تا این تعداد را از چنین منطقه ی وسیعی گردهم‌آورد.

فصول

شمال در زمستان‌های طولانی بسیار سرد و سخت می شود. بسیاری از مردم بر اثر کمی محصول قبل از زمستان و یا عدم امکان کاشت غله در زمستان‌های طولانی‌تر از گرسنگی می میرند. تنها در "گلخانه‌های" (باغ‌های شیشه‌ای) برخی قلعه‌های خاص، چون وینترفل، که بر روی چشمه‌های آب گرم قرار دارد، و درد فورت (Dreadfort)، که در زمین های آتشفشانی بنا شده، می توان محصول کاشت و برداشت کرد.

زمانی که اساتید (Maesters) آغاز پاییز را اعلام می کنند، لردهای شمالی مقداری از غله‌ی برداشت شده‌ی خود را انبار می کنند. مقدار آن متغیر است، با این وجود معقولانه است که یک پنجم تا یک چهارم محصول ذخیره شود. به علاوه غذاها را نمک زده، دودی کرده و یا به روش‌های دیگر برای زمستان نگه می دارند. معاش مردم ساحلی به ماهیگیری وابسته است. هر چند حتی در زمستان‌ها نیز در رود ها و در دریاچه‌ی لانگ لیک (Long Lake) ماهیگیری در یخ‌ها رایج است. محصول کم پیش از زمستان به معنی قحطی و گرسنگی در زمستان است.

در زمستان ممکن است تا چهل فوت برف ببارد. باران سرد و سخت می بارد، گاهی تبدیل به تگرگ هایی می شود که محصولات را خراب می کند و کسی یارای ایستادن در زیر آن را ندارد. حتی در تابستان نیز بارش برف غیر معمول نیست، هر چند بارش سبک تر است و به کشاورزان آسیب نمی زند.

تجارت

از آنجا که غالب شمال غیر مزروعی و غیر قابل کشت هستند جاده‌های مهم کمی در شمال قرار دارند. تجارت زمینی غالباً از جاده ی شاهی (Kingsroad) و یا از طریق رودها صورت می پذیرد. اقلام تجاری شمال عبارتند از پشم،[۱۶] پوست و چوب.[۱۷] در وایت هاربر نیز نقره‌سازی رواج دارد.[۱۸]

تاریخ

تقریباً نسب تمام مردم شمال به نخستین انسان‌ها می‌رسد، که حدود ۱۲٬۰۰۰ سال قبل به این سرزمین پای نهادند. اطلاعات کمی از آن زمان در دست است ولی هنوز سنگ نوشته‌های حکاکی شده‌یشان در سنگ‌های قدیمی و پشته‌هایی که نخستین انسان‌ها در آنجا می‌زیسته‌اند در بارو لندز یافت می‌شوند. دژهای باستانی نخستین انسان‌ها در سراسر شمال پراکنده است ازجمله دژی حلقوی برفراز صخره‌ی فک‌ها در نزدیکی وایت هاربر و خرابه‌های دماغه اژدهای دریا. فرزندان جنگل نیز دایره‌های ویروود می‌ساختند.[۱۹]

حدود ۸٬۰۰۰ سال قبل، شب طولانی (The Long Night) رخ داد و آدرها (Others) حمله کردند، اتفاقی که شمال را دگرگون کرد، و موجبات ایجاد دیوار، فرقه‌ی نگهبانان شب، قلعه‌ی وینترفل و اولین پادشاهان استارک شد.

زمانی که آندال‌ها به وستروس حمله کردند، پادشاهان زمستان با موفقیت در برابر آن‌ها ایستادگی کردند، و آن‌ها را در موت کیلین متوقف کردند. آن‌ها تنها پادشاهی وستروس بودند که موفق به چنین کاری شدند.[۲۰]

پادشاه جان استارک پس از بیرون راندن دزدان دریایی، کنام گرگ را در جایی که امروزه وایت هاربر خوانده می‌شود، بنا کرد.[۷] پسرش، ریکارد استارک، نک را از پادشاه مرداب فتح کرد و با دخترش ازدواج نمود.[۲۰] گفته می‌شود پادشاه رودریک استارک جزیره خرس را در یک مسابقه‌ی کشتی از آهن زادگان برده است. دو هزار سال پیش و پس از تجاوز به سه خواهران، شمال با دره ارن وارد جنگ شد که در نهایت ارن‌ها کنترل جزایر را به دست گرفتند.[۲۱]

برای سال‌های متمادی بولتون‌ها رقبای سرسختی برای استارک‌های وینترفل بودند. علاقه به کندن پوست دشمنانشان به بولتون‌ها شهرت شومی بخشیده بود. تقریباً حدود هزار سال پیش بولتون‌ها نهایتاً به پادشاهان شمال سوگند وفاداری خوردند و پذیرفتند که از کندن پوست دشمنانشان دست بکشند. با این وجود سیصد سال بعد بولتون‌ها علیه استارک ها شورش کردند. لشکر استارک ها درد فورت را برای چهار سال محاصره کرد تا آن که بولتون‌ها سر انجام تسلیم شدند و بار دیگر پرچم‌هایشان را پایین آوردند.

هزار سال پیش از فتح، مندرلی ها به دست خاندان گاردنر از رود مندر در ریچ تبعید شدند و به شمال گریختند. در شمال استارک‌ها آن‌ها را به عنوان پرچم‌داران خویش پذیرفتند.[۲۲] مندرلی‌ها کنام گرگ را دریافت کردند و وایت هاربر را به عنوان یکی از پنج شهر بزرگ وستروس و بندر اصلی شمال برای تجارت و حمل‌و‌نقل دریایی توسعه دادند. مندرلی‌ها تنها شمالی‌هایی هستند که اصالتی آندال دارند و مهمترین خاندان در میان معدود خاندان‌هایی هستند که به جای خدایان قدیم، پیرو مذهب هفت می‌باشند.

در جریان جنگ فتح استارک‌ها رهبری شمال در جنگ را به عهده داشتند. هرچند پس از میدان آتش، پادشاه تورهن استارک به جای روبه‌رو شدن با اژدهایان اگان فاتح، در مقابل او زانو زد. به این ترتیب شمال بخشی از هفت پادشاهی شد و با تخت آهنین و خاندان تارگرین هم‌پیمان شد. استارک‌های پادشاه شمال به لردهای شمال و محافظین شمال تبدیل شدند.

در جریان رقص اژدهایان، استارک‌ها از سیاه ها در مقابل سبزها حمایت کردند. لرد رودریک داستین در طول جنگ، دو هزار سرباز شمالی معروف به گرگ های زمستان را رهبری کرد، در حالی که مندرلی‌ها با شوالیه‌های وایت هاربر نیز از ادعای رینیرا تارگرین پشتیبانی کردند.[۲۳]

در طول دوران سلطنت پادشاه اینیس تارگرین اول، لرد دیگان گریجوی آهن‌زادگان را در غارت به شمال رهبری کرد؛ لرد برون استارک برای دفع آن‌ها نیرو جمع کرد.[۲۴]

مردم شمال باید در برابر وحشی هایی که قصد دور زدن دیوار را دارند، هوشیار باشند. رایمون ریش قرمز، یکی از پادشاهان آنسوی دیوار، از استارک‌ها و آمبرها در لانگ لیک شکست خورد.[۲۵]

حدود یک قرن پیش اسکاگوسی‌ها در تلاشی ناموفق برعلیه استارک‌ها شورش کردند که به بهای جان لرد وینترفل و هزاران تن از حامیانش تمام شد.[۹]

در جریان قیام رابرت که به جنگ غاصب نیز شناخته می‌شود، شمالی‌ها قسمت اعظم نیروهای شورشی را تشکیل می‌دادند. پس از آنکه ایریس تارگرین دوم موجب مرگ لرد یکارد استارک و وارثش، برندون استارک شد، جانشینشان، ادارد استارک، در کنار لرد رابرت براتیون ارتش را رهبری کرد. رابرتی که در پایان جنگ به عنوان پادشاه برگزیده شد.

حوادث اخیر

بازی تاج و تخت

پادشاه رابرت براتیون از بارانداز پادشاه به وینترفل سفر می‌کند تا سمت دست پادشاه را به دوست قدیمی‌اش لرد ادارد استارک پیشنهاد کند.[۲۶] لرد استارک، محافظ شمال با بی‌میلی می‌پذیرد.[۲۷] بعدها پس از مرگ رابرت و زندانی شدن ادارد در قلعه سرخ، وارث او، راب استارک، پرچمداران شمالی‌اش را فراخوانده و به جنوب پیش‌روی می‌کند تا ادراد را نجات دهد.[۲۸] پس از انتشار خبر اعدام ادارد به دستور پادشاه جافری براتیون، اجتماع لردهای شمالی و رودخانه در ریورران از پذیرش حاکمیت تخت آهنین امتناع کرده و راب را ادشاه شمال اعلام می‌کند.[۲۹]

نزاع شاهان

با اردو زدن راب در جنوب نک، برادر کوچکترش، برن در وینترفل می‌ماند. برن در جشن محصول وینترفل، میزبان تعدادی از پرچمدارن است.[۱۱][۳۰] رمسی اسنو، حرامزاده بولتون، لیدی دونلا هورن وود بیوه را می‌رباید و مدعی زمین‌های هورن وود می‌شود. مندرلی‌ها نیز پس از شنیدن خبر گرسنگی دادن رمسی به دونلا، با بولتون‌ها وارد زد و خورد می‌شوند.[۳][۳۱]

جزایر آهن نیز از تخت آهنین اعلام استقلال می‌کنند.[۳۲] از آنجایی که بیشتر سربازان شمالی در جنوب و در کنار راب مشغول جنگیدن هستند[۳۳]، پادشاه بیلون گریجوی مدعی شمال می‌شود و آهن زادگان را برای غارت ساحل سنگی و تسخیر دیپ وود موت، موت کیلین و تورهن اسکور می‌فرستد. تیان گریجوی وینترفل را تسخیر می‌کند[۳۴]، اما پایتخت شمالی‌ها بعدا از سوی رمسی اسنو و پادگان بولتون از دردفورت غارت می‌شود.[۳۵]

یورش شمشیرها

راب استارک، پادشاه شمال و ترایدنت، تصمیم دارد از سرزمین های رودخانه به شمال لشکرکشی کند تا آهن‌زادگان را بیرون کند.[۳۶] هرچند پرچمدارانش، لرد والدر فری و روس بولتون[۳۷]، به او در دوقلوها خیانت کرده و او را به قتل می‌رسانند.[۳۸] روس به دلیل خدماتش از سوی خاندان براتیون از بارانداز پادشاه محافظ جدید شمال نامیده می‌شود.[۳۹]

پادشاه استنیس براتیون از دراگون استون به دیوار لنگر می‌کشد تا به نگهبانان شب برای مقابله با ارتش وحشی های منس ریدر، پادشاه آنسوی دیوار کمک کند.[۱۸]

ضیافتی برای کلاغ‌ها

روس در جنوب نک تلاش دارد جای پای خود در کنترل شمال را محکم کند.[۴۰]

رقصی با اژدهایان

خاندان‌ها

  خاندان آشوود.
  خاندان آمبر از لست هارت.
  خاندان آیرن اسمیت.
  خاندان استات از گولد گرس.
  خاندان استارک از وینترفل.
  خاندان استین از دریفت وود هال.
  خاندان اسلیت.
  خاندان اورتون.
  خاندان بارلی.
  خاندان باگز.
  خاندان برنچ.
  خاندان بل.
  خاندان بلک مایر.
  خاندان بولتون از درد فورت.
  خاندان پول.
  خاندان پیت.
  خاندان تالهارت از تورهن اسکور.
  خاندان تن.
  خاندان داستین از بارو تاون.
  خاندان رایسول از ریلز.
  خاندان ردبرد (در دیوار).
  خاندان رید از گری واتر واچ.
  خاندان سروین از سروین.
  خاندان فارستر.
  خاندان فلینت از فلینتس فینگر.
  خاندان فلینت از کوهستان.
  خاندان فلینت از ویدوز واچ.
  خاندان فن.
  خاندان کاراستارک از کارهولد.
  خاندان کاگ.
  خاندان کاندون.
  خاندان کرول.
  خاندان کری.
  خاندان کسل.
  خاندان گری استارک از ولفس دن.
  خاندان گرین گوود.
  خاندان گلاور از دیپ وود موت.
  خاندان لاک از اولد کسل.
  خاندان لانگ.
  خاندان لایت فوت.
  خاندان لیدل.
  خاندان لیک.
  خاندان مارش.
  خاندان ماس.
  خاندان مگنار از کینگز هاوس.
  خاندان مندرلی از وایت هاربر.
  خاندان مولن.
  خاندان مورمونت از جزیره خرس.
  خاندان نوری.
  خاندان واترمن.
  خاندان وایت هیل.
  خاندان ولز.
  خاندتن وودز.
  خاندان وود فوت از جزیره خرس.
  خاندان وول.
  خاندان وول فیلد.
  خاندان هارکلی.
  خاندان هالت.
  خاندان هورن وود از هورن وود.


نقل‌قول‌ها

تو جنوب اونا یه جوری از هفت پادشاهی من حرف می‌زنن، که آدم یادش می‌ره سهم تو از مجموع شیش تای دیگه بیشتره.

رابرت براتیون به ادارد استارک

شمال سخت و سره، و هیچ رحمی نداره.[۴۳]

ادارد استارک

شمال به یاد می‌آره.[۴۳]

راب استارک

منابع

  1. بازی تاج و تخت، فصل 4، ادارد.
  2. ۲٫۰ ۲٫۱ ۲٫۲ سرزمین های یخ و آتش.
  3. ۳٫۰ ۳٫۱ نزاع شاهان، فصل 28، برن.
  4. بازی تاج و تخت، فصل 55، کتلین.
  5. دنیایی از یخ و آتش: مدخل «خلیج مردان آهن»
  6. سرزمین های یخ و آتش
  7. ۷٫۰ ۷٫۱ ۷٫۲ رقصی با اژدهایان، فصل 29، داوس.
  8. سرزمین های یخ و آتش
  9. ۹٫۰ ۹٫۱ ضیافتی برای کلاغ ها، فصل 15، سمول.
  10. رقصی با اژدهایان، فصل 17، جان.
  11. ۱۱٫۰ ۱۱٫۱ نزاع شاهان، فصل 16، برن.
  12. سرزمین های یخ و آتش
  13. راهنمای نغمه ای از یخ و آتش.
  14. چنین گفت مارتین: خدای مغروق و بیشتر.
  15. بازی تاج و تخت (بازی)، محافظان فرمان
  16. نزاع شاهان، فصل 17، تیریون.
  17. ۱۷٫۰ ۱۷٫۱ رقصی با اژدهایان، فصل 15، داوس.
  18. ۱۸٫۰ ۱۸٫۱ یورش شمشیرها، فصل 73، جان.
  19. رقصی با اژدهایان، فصل 26، عروس نافرمان (آشا I).
  20. ۲۰٫۰ ۲۰٫۱ بازی تاج و تخت، فصل 66، برن.
  21. رقصی با اژدهایان، فصل 9، داوس.
  22. شوالیه قسم خورده.
  23. شاهزاده و ملکه.
  24. شوالیه مرموز.
  25. رقصی با اژدهایان، فصل 7، جان.
  26. بازی تاج و تخت، فصل 3، دنریس.
  27. بازی تاج و تخت، فصل 6، کتلین.
  28. بازی تاج و تخت، فصل 53، برن.
  29. بازی تاج و تخت، فصل 71، کتلین.
  30. نزاع شاهان، فصل 21، برن.
  31. نزاع شاهان، فصل 35، برن.
  32. نزاع شاهان، فصل 24، تیان.
  33. نزاع شاهان، فصل 11، تیان.
  34. یورش شمشیرها، فصل 46، سمول.
  35. نزاع شاهان، فصل 66، تیان.
  36. یورش شمشیرها، فصل 45، کتلین.
  37. یورش شمشیرها، فصل 51، کتلین.
  38. یورش شمشیرها، فصل 52، آریا.
  39. یورش شمشیرها، فصل 72، جیمی.
  40. ضیافتی برای کلاغ ها، فصل 17، سرسی.
  41. رقصی با اژدهایان، فصل 20، ریک.
  42. رقصی با اژدهایان، فصل 37، شاهزاده وینترفل (ریک IV).
  43. ۴۳٫۰ ۴۳٫۱ یورش شمشیرها، فصل 20، کتلین.