سامرهال
سامرهال ویرانه های قلعه و استحکامتش | |
---|---|
مکان | وستروس ، سرحدهای دورن |
حاکم | خاندان تارگرین(سابق) |
ویرانی | سال 259 پس از ورود اگان |
سامرهال (Summerhall) نام قلعهای مخروبه در سرزمین های طوفان (Stormlands) است که پیش از این قلعهای آرام و غنی بود که توسط تارگرینها به عنوان قلعهی تابستانی و همچنین محل اقامت خانوادهی سلطنتی استفاده میشد، اما در سال 259 پس از ورود اگان بر اثر یک آتش سوزی بزرگ تخریب شد.
این قلعه در نزدیکی دامنه کوهستان سرخ (Red Mountains) احداث شده است. سامرهال نزدیک به مرز سرزمین های طوفان (Stormlands) واقع شده است و از شرق با کاکلسونت (Cockleswent) و از جنوب شرقی با بلوبرن (Blueburn) هم مرز است. راه استخوان (Boneway) در جنوب سامرهال واقع شده است همچنین از این مسیر میتوان از سرحدهای دورن (Dornish Marches) به یورن وود (Yronwood) در دورن رسید.[۱]
تاریخچه
دیرون دوم
سامرهال در نزدیکی سرحدهای دورن (Dornish Marches) ، در طول سلطنت دیرون دوم (Daeron II) که طرفدار دورنیش ها بود ساخته شده است. سامرهال قلعهی تابستانی تارگرین ها و محل اقامت خاندان سلطنتی بود که غالباً توسط دیرون در دوران جوانیش مورد استفاده قرار میگرفت. همانطور که او پیرتر می شد، کمتر میتوانست بارانداز پادشاه (King's Landing) را ترک کند از این سبب سامرهال را به جوان ترین پسرش، پرنس میکار داد. شاهزاده در طول شورش بلک فایر (Blackfyre Rebellion) از قلعه محافظت کرد و همراه با نیروهای سامرهال در شورش به عنوان یکی از نیروهای تارگرین ها شرکت کرد.[۲] در آن زمان وارث دیگر دیرون، بیلور (Baelor)، دراگون استون (Dragonstone) را رهبری می کرد و ایریس و ریگل دو پسر دیگر به ندرت از دربار خارج می شدند.
تراژدی سامرهال
آتش سوزی بزرگی در قلعه در سال 259 پس از ورود اگان ایجاد شد و ضربه بزرگی به خاندان تارگرین وارد کرد. آتش سمت چپ قلعه را تخریب کرد و احتمالا منجر به مرگ پادشاه اگان تارگرین پنجم (Aegon V Targaryen)، پسر ارشد و وارث او دانکن کوچک (Duncan the Small) و لرد فرمانده گارد پادشاهی (Lord Commander of the Kingsguard) سر دانکن بلند قامت (Ser Duncan the Tall) شد.[۳] گاهی تارگرین ها این حادثه را سرزنش میکند و میگویند این حادثه به سبب تلاش برای به وجود آوردن اژدها از تخم اژدها صورت گرفته است.
شاهزاده ریگار تارگرین (Rhaegar Targaryen) در سامرهال [۱] در روز واقعه این حادثه به دنیا آمده است.[۴]ولیعهد با شیفتگی عجیبی نسبت به این ویرانه ها بزرگ شد. او در آنجا شاد بود، هر چند هنوز توسط خاطرات تراژدی آن مکان جای غمگینی بود.[۵] او دوست داشت که بر کف سالن از بین رفته سامرهال در زیر نور ماه (Moon) بخوابد. استاد استاد ایمون (Maester Aemon) فکر میکرد شاهزاده ریگار همان پرنس وعده داده شده (the Prince Who Was Promised) است، اما ریگار فکر میکرد که این افسانه به پسر جوانش اگان تارگرین مرتبط می باشد.[۴]
شورش رابرت
پس از وقوع شورش رابرت (Robert’s Rebellion)، لردهای سرزمین های طوفان (Stormlands) وفاداریِ متفاوتی نسبت به پادشاه خود ایریس دوم (Aerys II) و لرد خود رابرت براتیون (Robert Baratheon) نشان دادند. لردهای وفادار به تاج و تخت فل (Fell)، کافرن (Cafferen) و گراندیسون (Grandison) تصمیم گرفته بودند که نیروهای خود را در سامرهال به یکدیگر ملحق کنند و از آنجا به سوی استورمز اند (Storm's End) لشگرکشی کنند. رابرت از نقشهی این لردها با خبر شد، با این حال، او در طی سه حمله در یک روز نیروهای آنها را در سامرهال قبل از آنکه بتوانند به یکدیگر ملحق بشوند شکست داد.[۶]
نقل قول ها
” من در سامرهال غرق در اندوه بودم. دیگه نیازی به مال تو ندارم.[۷] “
” چیزی از سامرهال یاد نگرفتیم؟ این رویاهای اژدهایان تا حالا سودی برای کسی نداشته.[۸] “ —آلستر فلورنت به داووس سی ورث)
” این سایه ی سامرهال بود که اون رو دنبال میکرد، مگه نه؟[۵] “
|
|
منابع و یادداشت ها
- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ سرزمین های یخ و آتش.
- ↑ چنین گفت مارتین:سامرهال (19 ژوئن 1999)
- ↑ سیتادل : پرسش و پاسخ : در خصوص اتفاقات سامرهال
- ↑ ۴٫۰ ۴٫۱ ضیافتی برای کلاغ ها، فصل 35، سمول.
- ↑ ۵٫۰ ۵٫۱ یورش شمشیرها، فصل 42، دنریس.
- ↑ یورش شمشیرها، فصل 36، داوس.
- ↑ یورش شمشیرها، فصل 43، آریا.
- ↑ یورش شمشیرها، فصل 25، داوس.