از دانشنامه نغمه ای از یخ و آتش
نسخهٔ ۲۹ ژوئن ۲۰۱۳، ساعت ۱۳:۱۶
ابوالهول موجودی اسطوره ای است که از کمی از این و کمی از آن تشکیل شده: صورتی انسانی، بدن شیر، بال های باز.[۱]
در دنیای ما، و به احتمال زیاد دنیای مارتین (GRRM)، برخی سنت ها باور دارند که وقتی زائران به معبدی وارد می شوند، ابوالهول ها گناهانشان را دور کرده و درکل از شرارت حفظشان می کنند. بنابراین ابوالهول یا ابوالهول ها معمولا موقعیتی استراتژدیک اتخاذ می کنند، مثلا نزدیک ورودی ها یا دروازه ی معبد. معمولا به صورت جفت مونث – مذکر یافت می شوند. اینجا نیز ابوالهول ها کارکردی محافظتی دارند.
والریایی ها (Valyrians) ابوالهول های خودشان را دارند که با نام ابوالهول های والریایی (Valyrians Sphinxes) شناخته می شوند.
در قصه ها ابوالهول ها همیشه به صورت معما سخن می گویند.[۱] تیریون (Tyrion) به بن پلام قهوه ای (Brown Ben Plumm) یادآور شد که بیشتر داستان هایی که در باره ی اژدهااژدهایان (Dragons) شنیده، خوراکی برای احمق هاست – یکی از آنهایی که بدان اشاره کرد اژدهایان سوراخ سوراخ شده با ابوالهول هاست.
حوادث اخیر
بازی تاج و تخت
در طرفین درب سالن شورا در قلعه ی سرخ (Red Keep) [[|ابوالهول والریایی|ابوالهول های والریایی]] (Valyrian Sphinxes) قرار داشت، که چشمانی از لعل صیقلی داشتند و در صورت های مرمرین سیاه به آرامی می سوختند.
ضیافتی برای کلاغ ها
یرون گریجوی (Euron Greyjoy) از اموال غارت شده از پنجاه سرزمین دوردست برای متعهد کردن
مردان آهن (Ironmen) به خودش، استفاده کرد. ابولهول های والریایی باستانی در میان آن غنیمت ها بود.
[۲]
سموئل تارلی (Samwell Tarly) در طول سفر دریایی از براووس (Braavos) به یاد بعضی حرف های استاد ایمون (Maester Aemon) می افتد، به یاد می آورد که به سم گفت:
”
|
ابوالهول یک معما بود، نه معماگو.[۳]
|
“
|
|
یکبار سموئل تارلی (Samwell Tarly) در الدتون (Oldtown) وارد دروازه های سیتادل شد که یک جفت ابوالهول سبز رنگ بلند بالا در دو طرف آن قرار گرفته بود. آنها بدن شیر (Lions)، بال های عقاب و دم مار داشتند. یکی صورت مرد و دیگری صورت زن داشت.[۴]
آلراس (Alleras)، معروف به
ابوالهول،
[۱] تازه کاری در حال تحصیل در
سیتادل (Citadel) است. او سموئل تارلی را به محض ورودش به سیتادل دنبال کرد و او را به رفتن پیش
ماروین (Marwyn) راهنمایی کرد.
[۴]
رقصی با اژدهایان
در طی مسافرت
تیریون (Tyrion) و
ایلیریو مپاتیس (Illyrio Mopatis) به طور اتفاقی ابوالهول عظیمی چمباتمه زده کنار جاده یافتند. او بدن
اژدها (Dragon) و صورت یک زن را داشت. اگرچه شاهش نبود زیرا توسط
دوتراک ها (Dothraki) بر روی چرخ های چوبی به
ویس دوتراک (Vaes Dothrak) کشیده شد بود. بر پایه ی سنگی صیقلی که زمانی بر آن ایستاده بود، خزه و گیاهان رونده ی گلدار روییده بود. تیریون ابوالهول ملکه را خوش یمن تلقی کرد و همینطور شاه گمشده اش را اما نه به آن دلگرم کنندگی ملکه.
پل بلندی که دو نیمه ی ولانتیس (Volantis) را در دهانه ی رود روین (Rhoyne) به هم متصل می کند، دروازه ای طاقی از سنگ سیاه دارد که با ابوالهول، مانتیکور، اژدها و دیگر حیوانات عجیب حکاکی شده است.
تیریون به
بن پلام قهوه ای (Brown Ben Plumm) یادآور شد که بیشتر داستان هایی که در باره ی اژدهایان شنیده، خوراکی برای احمق هاست – یکی از آنها اژدهایان سوراخ سوراخ شده با ابوالهول هاست.
منابع و یادداشت ها
موجودات |
---|
| موجودات هوشمند |
انسانها | | | سایر موجودات هوشمند | | | نامرده ها | | | موجودات هوشمند افسانهای | |
| | حیوانات |
بندپایان | | | گوشتخواران | | | گاوسانان | | | کلاغان | | | سرپایان | | | اسبان | | | گربه سانان | | | حشرات | | | خرطوم داران | | | خزندگان | | | موجودات افسانه ای | |
| | گیاهان |
گل ها | | | علف ها | | | گیاهان دارویی | | | گیاهان |
تمشک دودی · خنجر برگ ·درون تیغ دار · زنبور بید · شبح پوست · طلای هارپی · غلاف آتشین · فلفل اژدها · کلاه خاکستری · مرا نیش نزن · نیشگون آتشین | | درختان | |
|
|