وایت هاربر

از دانشنامه نغمه ای از یخ و آتش
نسخهٔ تاریخ ‏۱۶ ژوئیهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۱۳:۴۹ توسط تالیسا (بحث | مشارکت‌ها) (افزودن رده)
وایت هاربر
شهر بندری
White Harbor by cabepfir.jpg
مکان شمال، وستروس
حاکم خاندان مندرلی ، لرد فئودال.
مذهب مذهب هفت
دلیل نامگذاری خلیجی در دهانه ی رودخانه ی وایت نایف بودن
مکانهای مهم ولفس دن، سپت برف، قلعه ی جدید

وایت هابر شهر بندری بزرگی در شمال (the North) و جایگاه خاندان مندرلی (House Manderly) است. شهر در جنوب وینترفل (Winterfell) واقع شده و بزرگترین ماندگاه در شمال نک (the Neck) است اما کوچکترین شهر در میان پنج شهر بزرگ وستروس (Westeros) می باشد. وایت هاربر بندر تجاری اصلی شمال است. موقعیت شهر در دهانه ی وایت نایف (White Knife) فرصت های تجارت با مناطق دورتر شمال را فراهم می کند.[۱]

وایت هابر به خاطر موقعیتش ارتباط بیشتری با جنوب دارد و شوالیه ها و پیروان مذهب هفت (Faith of the Seven) در وایت هاربر بیشتر از هرجای دیگری در شمال است. شهر به میدان های ماهی گیری خیلی خوبی دسترسی دارد و همچنین خانه ی نقره کاران بسیاری است.

تاریخچه

شاه جان استارک (Jon Stark) پس از آنکه غارتگرانی را که از خلیج به عنوان پایگاهی برای یورش های درون مرزی استفاده می کردند، بیرون انداخت، قلعه و بعدها شهر وایت هاربر را بنا نهاد.[۲] قرن ها بعد شهر به مندرلی ها داده شد، خاندانی تبعید شده از رودخانه ی مندر (Mander River) در ریچ (the Reach)، به سبب خدمت وفادارانه به پادشاهان شمال (Kings in the North).

شهر

شهر در شرقی ترین ساحل وایت نایف (White Knife) واقع شده است. شهر تمیز و خوب سازماندهی شده است، با خیابان های سنگ فرش مستقیم و عریض که قدم زدن در اطراف را آسان می کند. خانه ها از سنگ های آهکی با سقف های پرشیب قیراندود با پوشش خاکستری تیره ساخته شده اند.

حوالی

  • صخره ی فک، تخته سنگ عظیمی مشرف بر راه های به سمت بیرون خلیج که با حلقه ای از باروهای نخستین انسان ها احاطه شده، باروهایی که قرن ها خالی از سکنه و رها شده باقی ماندند. در حال حاضر کمانداران به همراه برج های عقرب (نوعی سلاح باستانی که شامل کمانی زنبورکی بر پایه ای ثابت می شود و می تواند 360 درجه بر آن پایه بچرخد) و آتش بارها ساکن آنها هستند. تخته سنگ به رنگ سبز و خاکستری، پنجاه قدم بالای آب از دور نمایان است. معمولا فک ها بر روی آن استراحت می کنند.[۳]
  • خلیج به خلیج های داخلی و خارجی تقسیم می شود. خلیج خارجی بزرگتر است و بیشمار کشتی را می تواند جای دهد. خلیج داخلی لنگرگاه بهتری پیشنهاد می دهد و توسط دیوار شهر از یک سو و بلندای ولفس دن از سوی دیگر محافظت می شود و دیواری به بلندی یک مایل و ارتفاع سی قدم با برج هایی در هر صد یارد، واقع در اسکله ای که آن را از خلیج خارجی جدا می کند.[۳]
  • ولفس دن یا قلعه ی قدیمی دژی باستانی است که هم اکنون به عنوان زندان استفاده می شود. قلعه در کنار آب، بیرون دیوارهای شهر قرار دارد. یک جنگل خدایان (Godswood) در میان دروارهایش وجود دارد.[۳]
  • بازار ماهی، بین خلیج خارجی و دروازه ی فک قرار دارد.

درون دیوارها

شهر توسط دیوارهای نازکی حفاظت می شود. دروازه ی فک به داخل خلیج باز می شود.

  • محوطه ی ماهی (Fishfoot Yard)، میدانی سنگ فرش با فواره ای در مرکزش که درست سمت بیرونی دروازه ی فک قرار دارد. کوچه ای در آن وجود دارد که به فاحشه خانه ای راه دارد.[۳]
  • مارماهی تنبل (Lazy Eel)، میخانه ای معروف به عرضه ی پیرترین فاحشه ها و ناخوشایندترین شراب در وایت هابر، به همراه کلوچه های گوشت پر از روغن خوک و غضروف که در بهترین روزهایش غیر قابل خوردن و در بدترین روزهایش سمی است.[۳]
  • پلکان قلعه خیابانی پلکانی است. خیابان راه عریض سنگ سفیدی است که از ولفس دن در کنار دریا به سمت قلعه ی جدید بر روی تپه اش بالا می رود. پری دریای های مرمرین که کاسه هایی از روغن نهنگ در حال سوختن در آغوش دارند، راه را روشن می کنند. از بالا می توانید هر دو خلیج را در پایین ببینید.
  • سپت برف (The Sept of Snow) سپتی بزرگ با سقفی گنبدی شکل است که مجسمه های بلندی از هفت بالای آن قرار گرفته است.[۳]

قلعه

قلعه ی جدید جایگاه خاندان مندرلی است. قلعه در تپه ای درون دیوارهای شهر قرار گرفته است. راه عریض سنگ سفید پلکان قلعه از ولفس دن در پایین به سمت دروازه هایش می رود. راهرویی مخفی نیز قلعه را به ولفس دن مرتبط می کند.

  • دادگاه مردماهی (Merman’s Court) تالار بزرگ قلعه ی جدید است که لرد مندرلی دادگاه ها و ضیافت هایش را در آن برگزار می کند. دیوارها، کف و سقف آن از الوارهایی چوبی ساخته شده که زیرکانه به هم متصل شده اند و با تمام موجودات دریایی تزیین شده است.[۳]

حوادث اخیر

بازی تاج و تخت

کتلین استارک (Catelyn Stark) استورم دنسر (Storm Dancer) را کرایه کرد تا خودش و سر رودریک کسل (Rodrik Cassel) را از وایت هاربر به بارانداز پادشاه (King’s Landing) ببرد. لیدی کتلین با سر رودریک و عمویش، بریندن تالی (Brynden Tully) از دره ی ارن (Vale of Arryn) با ورود به وایت هاربر به شمال رسیدند. او و عمویش به همراه سر وایلیس مندرلی (Wylis Manderly) و حدود 1500 نفر از سربازانش وایت هاربر را به قصد ملاقات پسرش راب (Robb) در موت کیلین (Moat Cailin) ترک کردند. لرد وایمن مندرلی (Wyman Manderly) باقی ماند تا مراقب استحکامات وایت هاربر باشد و نیرویی دریایی گرد آورد.

یورش شمشیرها

استاد ایمون (Aemon) در نگهبانان شب (Night’s Watch) در درخواستی فوری زاغی را برای کمک به دفاع از کسل بلک (Castle Black) در مقابل وحشی ها (Wildings) به وایت هاربر فرستاد.

ضیافتی برای کلاغ ها

به شهبانو سرسی (Cersie) گزارش شد که داووس سیورث (Daavos Seaworth) در وایت هاربر اعدام شده است و سر و دستش دیوارهای وایت هاربر را مزین کرده اند.

رقصی با اژدهایان

داووس سیورث (Daavos Seaworth) وقتی به وایت هاربر رسید، متوجه نیروی دریایی بزرگی شد طوری که خلیج داخلی با بیست و سه کشتی پارویی جنگی پر شده بود.[۳] داووس در وایت هاربر بود تا از طرف استنیس براتیون (Stannis Baratheon) با وایمن مذاکره کند. اگرچه او قبل از سفیران خاندان فری (House Frey) رسید. ریگار فری (Rhaegar Frey)، سر جرد فری (Jared Frey) و سایموند فری (Symond Frey) با بقایای وندل مندرلی (Wendel Manderly) که در عروسی سرخ (Red Wedding) مرده بود، آمدند.[۳]

داووس در مقابل دادگاه مردماهی حاضر شد تا شرایط را برای مندرلی ها ارائه دهد تا از استنیس حمایت کنند. لرد وایمن برای حفظ جان پسر و وارث زنده اش، سر وایلیس مندرلی (Wylis Manderly) که در هارن هال (Harrenhal) اسیر است، در حضور فری ها داووس را به عنوان خائن به زندان انداخت.[۴]

مندرلی داووس را در ولفس دن زندانی کرد ولی زندانی دیگری را در سلول اعدام کرد. زندانی گردن زده شد و سرش در قیر فرو برده شد. انگشتان یکی از دستهایش نیز بریده شد تا شبیه داووس باشد. سپس سر و دست ها بر دیوارهای وایت هاربر نیزه زده شد تا به لنیسترها (Lannisters) و فری ها دلایل کافی دهد تا وفاداری خاندان مندرلی به تخت آهنین (Iron Thrones) را باور کنند.

زمانی که وایمن گزارشی دروغین به تخت آهنین فرستاد و وایلیس باز گردانده شد، لرد وایت هاربر داووس را آزاد کرد. او به شوالیه ی پیاز گفت که اگر داووس ریکان استارک (Rickon Stark) را بازآورد، او به استنیس براتیون سوگند وفاداری خواهد خورد. وایمن از طریق وکس پایک (Wex Pyke) متوجه شد که پسرک زنده است، اما یک قاچاقچی لازم است تا او را از اسکاگوس (Skagos) بازآورد.[۵]



فصل هایی که در وایت هاربر رخ می دهد

منابع و یادداشت ها